بیوگرافی و عکسهای شهین تسلیمی بازیگر و همسرش
بیوگرافی و عکسهای شهین تسلیمی بازیگر و همسرش
شهین تسلیمی از بازیگران خوب ایرانی است . تسلیمی در جوانی به علت مخالفت خانواده مجبور شد از تئاتر و کار در رادیو را کناره گیری کند.
بیوگرافی شهین تسلیمی
شهین تسلیمی متولد سال ۱۳۳۴ است. وی دارای مدرک تحصیلی دیپلم و روحیه کاملا شادی دارد اکثر اطرافیان از حضورش انرژی مثبتی می گیرند. خانم تسلیمی این روحیه را مدیون مردم میداند و می گوید: هر وقت کنار مردم باشم انرژی می گیرم دوست دارم با تمام وجود انرژی خود را با اطرافیانم تقسیم کنم . البته از ظاهر آدمها نمیشه راجبشون قضاوت کنیم . آدمها در تنهایی خلق و خویی دارند که در بین مردم بروز نمی دهند . منم مثل بقیه مردم غم و غصه دارم اما سعی میکنم همیشه شاد و خوشحال باشم به قول همکارانم بمب انرژی هستم .
همسر شهین تسلیمی
تسلیمی سالهاست ازدواج کرده و متاهل میباشد. همسر شهین تسلیمی احسان طالبی است در کشور استرالیا زندگی می کنند هر از چند گاهی به ایران می آید, دختر خانم تسلیمی ساکن ترکیه است اما خانم تسلیمی هیچ وقت نتوانسته خارج از ایران زندگی کند .
خانم تسلیمی درباره زندگی خارج از کشور گفت : خانواده خیلی اسرار می کنند خارج از ایران زندگی کنم اما من نمی تونم, عاشق وطنم هستم , می خواهم در کشور خودم باشم .
شروع فعالیت شهین تسلیمی
اولین حضور او در جلوی دوربین به سریال باغ مظفر بر میگردد. الیزابت امینی وی را برای ایفای نقش در این سریال به مهران مدیری معرفی کرده بود. وی بازی کوتاهی در سریال بزنگاه به کارگردانی رضا عطاران در سال هشتاد و هفت داشت و با حضور پررنگ تر در سریال «زن بابا» به کارگردانی سعید آقاخانی به شهرت رسید و پس از آن در سریالهای کمدی «چهارچرخ» و «خانه اجارهای» بازی کرد. این بازیگر با حضور در سریالهای «وضعیت سفید» و «ارمغان تاریکی» نشان داد که بخوبی از پس نقشهای جدی هم برمی آید.
آثار شهین تسلیمی
سینمایی
اولین امضا برای رعنا (۱۳۹۶)
دمسرخها (۱۳۹۶)
هزارپا (۱۳۹۶)
پل خواب (۱۳۹۳)
آذر، شهدخت، پرویز و دیگران (۱۳۹۲)
فصل فراموشی فریبا (۱۳۹۲)
آدمآهنی (۱۳۹۱)
یکی میخواد باهات حرف بزنه (۱۳۹۰)
دایره زنگی (۱۳۸۶)
مجموعه تلویزیونی
سر دلبران ۱۳۹۷
پنچری (۱۳۹۶)
ماه و پلنگ(۱۳۹۵)
پادری (۱۳۹۴–۱۳۹۵)
کیمیا (۱۳۹۴)
دردسرهای عظیم ۲ (۱۳۹۴)
سر به راه (نوروز ۱۳۹۴)
دردسرهای عظیم (۱۳۹۳)
خوب بد زشت (۱۳۹۳)
مادرانه (۱۳۹۲)
دزد و پلیس (۱۳۹)
چهار چرخ (۱۳۹۰)
ارمغان تاریکی (۱۳۸۹)
زنبابا (۱۳۸۹)
دلنوازان (۱۳۸۸)
وضعیت سفید (۱۳۸۷–۹۰)
بزنگاه (۱۳۸۷)
مرد هزارچهره (۱۳۸۷)
باغ مظفر (۱۳۸۵)
چمدان (۱۳۷۱)
قهر و آشتی (۱۳۸۳ یک اپیزود)
عکسهای شهین تسلیمی
مصاحبه با شهین تسلیمی
شما صدای خاصی هم دارید که البته این هم بیتاثیر نیست!
بله چون در کنار حس چهره، فنبیان هم مهم است. صدا و بیان به بازیگر خیلی کمک میکند.
دورهای که تئاتر بازی میکردید چه سالهایی بود و چند سال تئاتر بازی کردهاید؟
ترجیح میدهم درباره آن زمان صحبت نکنم. دوست دارم درباره دوره دوم کارم در عرصه بازیگری که از ۹-۸ سال پیش شروع شده صحبت کنیم.
بسیار خب. دوست دارم بدانم برای کسی مثل شما که تقریبا دیر وارد دنیای بازیگری شدهاید، شرایط چگونه است؟
من بازیگری را خیلی دوست دارم و توانایی آن را هم دارم. کارگردانها وقتی توانایی مرا میدیدند از من برای بازی دعوت میکردند و هنوز همینطور است. همیشه سعی کردهام در کارهایی بازی کنم که بازیگران خوبی داشته باشد. دوست دارم با کارگردانهای خوب بازی کنم و موفقیت خودم را با این چیزها تضمین میکنم.
به نظرم بازیگری برایتان خیلی جدی شده است. همین طور است؟
متاسفانه بله.
چرا متاسفانه؟
برای این که بازیگری نوعی اعتیاد است. واقعا آدم را معتاد میکند یعنی اگر کسی وارد دنیای بازیگری بشود و بعد از مدتی نتواند بازی کند افسرده و بیمار میشود.
این که شما نقشهای زیادی بازی کردهاید برای این است که معتاد شدهاید؟
تا حدی بله. البته بخشی از آن به این دلیل است که پیشنهاد داشتهام. مثلا به خودم میگویم بعد از این نقش فعلا هیچ نقشی بازی نمیکنم اما به محض این که پیشنهاد بعدی را میدهند و میبینم کارگردان و گروه همه خوب هستند، نمیتوانم جواب رد بدهم.
به نظرم از حضور در گروه تولید لذت میبرید.
بله. همکاران من به اندازه خانوادهام به من نزدیک هستند. تمامشان را دوست دارم و اکثر اوقاتم را با آنها میگذرانم. گاهی به خاطر همین همکاران بازی در یک نقش را قبول میکنم. بیشتر اوقات خود نقش مهم است، اما در کنار دوستان بودن هم برایم اهمیت دارد و باعث میشود گاهی بیاختیار یک نقش را قبول کنم.
چه نوع نقشهایی را بیشتر دوست دارید؟
من نقش طنز را بیشتر دوست دارم چون میتوانم مردم را خوشحال کنم. مردم فیلمها و سریالهای طنز را دوست دارند و من به خاطر آنها دوست دارم بیشتر این نوع نقشها را بازی کنم البته نقشهای جدی را هم دوست دارم مثلا نقشم در سریال مادرانه را خیلی دوست داشتم. فکر میکنم از عهده هر دو نوع نقش برمیآیم.
برایتان بازیگری مهم است؟ برای آیندهاش برنامهریزی کردهاید؟
قربان شما بروم، مگر من دختر چهارده ساله هستم که برای آینده کارم برنامهریزی کنم؟ من برای یک ماه دیگر هم نمیتوانم تصمیم بگیرم.
چرا؟
چون آدمیزاد هر آن ممکن است عمرش تمام بشود و برود. برنامهریزی من سطحی و لحظهای است چون نمیدانم چه میشود. من از کجا بدانم وسط یک سریال چه اتفاقی ممکن است برایم بیفتد! چون آدم باید هر زمان فکر آن دنیا هم باشد.
خانواده شما چه حسی نسبت به کارتان دارند؟ نقشهای شما را دوست دارند، تشویق و راهنماییتان میکنند یا فقط نظر میدهند؟
هیچ کسی درباره کارم نظر نمیدهد جز خودم و کارگردانی که با او کار میکنم. کارگردان درباره نقش حرف میزند، با هم تبادل نظر میکنیم، پیشنهادهایی میدهد و من قبول میکنم و چیزهایی که خودم بلد هستم را ارائه میکنم، اما اصلا در این مورد با خانوادهام صحبت نمیکنم.
چرا؟
برای این که خانواده من در این زمینه فعالیت نمیکنند و با دنیای هنر سر و کار ندارند. البته شوهرم مرا تشویق میکند، اما اعضای خانواده من در این زمینه سررشته ندارند که بخواهند پیشنهادی بدهند یا انتقاد کنند.
گفتید نظراتتان را به کارگردانها ارائه میکنید. درباره نقش منیرخانم پیشنهادی داشتید؟
آقای برزو نیکنژاد بسیار آدم نکتهسنج و دقیقی است. ایشان خودشان نویسنده هستند و به همه جزئیات دقت میکنند. بنابراین جایی برای اظهارنظر نمیماند، اما نکتههایی هست که خانم مریم سعادت و جواد عزتی مطرح میکنند و با هم گفتوگو میکنند و اگر صلاح باشد آقای نیکنژاد قبول میکند. من هم ممکن است درباره دیالوگها نظری بدهم که با نظر آقای نیکنژاد چیزی به دیالوگ اضافه یا از آن کم کنیم. اگر پیشنهادی بدهم که درست باشد ایشان حتما قبول میکند.
حرف آخر؟
امیدوارم همانطور که مخاطبان سریال دردسرهای عظیم تا الان این سریال را دوست دارند و آن را تماشا میکنند تا آخر با ما همراه باشند و از سریال لذت ببرند. موفقیت این سریال را مدیون آقای مهام و محمدی هستیم که همیشه جزو تهیهکنندگان خوب تلویزیون بودهاند و امیدوارم این سریال سکوی پرتاب خوبی برای آقای نیکنژاد در زمینه کارگردانی باشد.
نظرات