ازدواج فرشاد خوانساری پسر ایرانی با دختر آفریقایی

0

بیوگرافی و عکس های فرشاد خوانساری و ازدواج با دختر ملکه قبیله آفریقایی

فرشاد خوانساری پسر ایرانی و نحوه آشنایی و ازدواج با دختر ملکه قبیله آفریقایی و شغل و محل زندگی و تصاویر جذاب عروسی و ازدواج را در سایت حرف تازه مشاهده و میخوانید

بیوگرافی فرشاد خوانساری

فرشاد خوانساری پسر ایرانی ۲۹ ساله اصالتا اراکی و فارغ التحصیل رشته عمران است.

فرشاد خوانساری

شغل و کسب و کار فرشاد خوانساری

او علاوه بر انجام پروژه‌های عمرانی، بصورت پاره‌ وقت به کار مترجمی زبان فرانسه مشغول است.

همسر فرشاد خوانساری

او با فتی بوکوم دختر ملکه قبیله آفریقایی آشنا شده و ازدواج کرده است.

فرشاد خوانساری

نحوه آشنایی و ازدواج

در روزهایی که فرشاد در تهران مشغول زندگی و کار است، دختری ازکشور مالی چمدان می‌بندد و راهی ایران می‌شود.
آمد و نمی‌دانست که قرار است قلبش را در هوای ایران جا میگذارد

ازدواج پسر ایرانی با دختر ملکه قبیله آفریقایی

درباره چگونگی ازدواج پسر ایرانی با یک پرنسس آفریقایی باید گفت که ازدواجی که قواعد اسلامی در آن رعایت شده است
پوشش این خانم هم با دیگر سیاهپوستانی که تا به امروز در ایران دیده‌ایم، فرق دارد.
فرشاد می‌گوید که آن‌ها در همین ایران خودمان با هم آشنا شده‌اند.
فرشاد در این باره می‌گوید: «دو سال پیش «بوکوم» برای تجدید دیدار با دوستی پارسی زبان به ایران سفر می‌کند.
درست در همین ایام است که من برای مترجمی به هتل اقامت او رفتم و حکایت عاشقی ما آغاز شد.
«بوکوم» اصلاتا اهل کشور مالی است و مادرش ملکه یکی از قبایل بوده، پدرش هم یک دیپلمات است و هرازچندگاهی برای دیدار با دیپلماتی ایرانی که از دوستان قدیمی‌شان است، به ایران سفر می‌کند.
فرشاد با خانواده بوکوم همراه و آهسته آهسته رشته‌هایی از اشتراک در میان آن‌ها درخشان می‌شود.
به همین سبب است که تصمیم می‌گیرند بیشتر با یکدیگر در ارتباط باشند.
اندک زمانی نگذشته است که «بوکوم» بی‌خبر و غافل گیر کننده در روز تولد فرشاد به ایران باز می‌گردد.
فرشاد در این باره می‌گوید: «فتی‌جان، خوشحال کردن مرا بلد است. دغدغه‌هایم را می‌داند و خواسته‌هایم با اهداف او در یک مسیر مشترک قرار گرفته است.
محبت بین ما عشق در یک نگاه نیست. ما از روی یک علاقه زودگذر تصمیم به ازدواج نگرفتیم و مدت زمانی حدود یک سال را صرف شناخت یکدیگر کردیم.

فرشاد خوانساری

علاقه پرنسس آفریقایی به ایران

مسائل زیادی وجود دارد که فرشاد و همسرش باید بر سر آن‌ها توافق کنند، از کشور محل زندگی‌شان بگیرید تا رسم و رسوم متفاوت درباره جهیزیه و ….
خانم من در لندن زندگی می‌کند و مشغول به کار است. به همین علت توافق کرده‌ایم تا پنج سال ابتدایی زندگی مشترک‌مان را در لندن بگذرانیم و بعد از آن راهی ایران شویم.
او مشکلی با زندگی در ایران ندارد و آن‌قدر در این مدت بازخوردهای مثبت از سمت ایرانی‌ها دریافت کرده که شیفته ایران شده است.

مهریه جالب پرنسس آفریقایی

چیزی از من نخواست. مراسم عروسی‌مان را هم خودمان مدیریت کردیم و با پس‌اندازی که داشتیم، جشن گرفتیم.
نیازی به جهیزیه و وسایل جدید هم نمی‌بینیم، چرا که هر دوی مان تا حدودی وسایل اولیه و ضروری شروع یک زندگی دو نفره را داریم. از نظر قواعد پوشش در ایران هم خانمم مشکلی ندارد.
فَتی جان پوششی به عنوان حجاب استفاده می‌کند که در زادگاهش وجود داشته و با آن بزرگ شده است.
او موهایش را با همان پوشش مخصوص می‌پوشاند و حجابش از بعضی دختران ایرانی کامل‌تر هم هست.
این در حالی است که او در لندن زندگی کرده و هیچ اجباری برای انتخاب حجاب نداشته است. او معتقد است حجاب باعث می‌شود تا حریم زندگی آدم‌ها بیشتر حفظ شود.
تمام این موارد باعث شده است که خانم من احساس نزدیک تری به ایران و ایرانی داشته باشد.

دوران نامزدی

من برای کار در تهران ساکن شده‌ام و خانواده‌ام هنوز در اراک زندگی می‌کنند.
روزی که نامزدم را برای دیدار با خانواده به اراک بردم، مادرم به گرمی از ما استقبال کرد.
من و فتی جان به مدت یک سال و چهار ماه نامزد بودیم.
من در این مدت متوجه شدم که فرهنگ آن‌ها با فرهنگ ما شباهت‌های بسیاری دارد.
همان‌طور که در کشور ما احترام به بزرگ‌ترها از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است، آن‌ها هم همین دیدگاه را دارند.
برای من اهمیتی نداشت که همسرم متعلق به کدام نقطه دنیاست.

 

فرشاد خوانساری

مراسم دامادی بدون ماشین عروس

مراسم ازدواج‌مان از نظر نحوه برگزاری تفاوت چندانی با بقیه عروسی‌های ایرانی نداشت، اما شاید من تنها داماد ایرانی باشم که رنگ ماشین عروس را ندیده است!
در عروسی‌های ایرانی معمول است که داماد دنبال عروس خانم به آرایشگاه می‌رود، اما من عروس را تا اواسط مجلس ندیدم!
وو به همراه پدرش و به سبک عروس‌های اروپایی از آرایشگاه با ماشین عروس به تالار آمدند.
بزرگ‌ترین تفاوت جشن ما در مهمان‌های رنگارنش بود. ما از تمام نقاط دنیا مهمان داشتیم. روسیه، کانادا، مالی، فرانسه و ….
افزون بر لباس معمولی عروس و داماد، مادرخانمم برایمان یک دست لباس سنتی آفریقایی طراحی کرده بود.
غذاهای متفاوت، پوشش و آرایش‌های متفاوت، همه این تفاوت‌ها جشن ما را شگفت انگیز و منحصر به فرد کرده بود.

فرشاد خوانساری

ما خوش شانس بودیم

«ما خوش شانس بودیم که یکدیگر را از دو نقطه دور دنیا پیدا کردیم.
خوش شانس بودیم که در خانواده‌ای به دنیا آمدیم که به دنبال یافتن ایراد و برهم ریختن احساسات عاطفی یکدیگر نیستند.
هرجا که می‌رویم عده‌ای دورمان جمع می‌شوند و عکس می‌گیرند.
در خیابان، در بازار و حتی در سفری که به ماسوله داشتیم، یک دقیقه نتوانستیم به تنهایی کنار یکدیگر بنشینیم و از تنهایی و سکوت طبیعت استفاده کنیم.
با این حال ممنون مردمان شریف‌مان هستم که باعث شدند خانمم از تصمیم اش برای زندگی در ایران خشنود باشد.
خانمم زبان فارسی را اندک و در حد چند جمله محاوره می‌داند.
به همین دلیل کلاس زبان فارسی ثبت نام کرده است.
زبان ما به قدری زیبا و آهنگین است که گاهی وقتی با دیگران صحبت می‌کنم، فتی جان تصور می‌کند شعر رد و بدل می‌کنیم.

خانواده فتی بوکوم پرنسس آفریقایی

خدا را شکر خانواده فهمیده‌ای دارم. خانواده همسرم هم کوچک‌ترین مانعی برای ازدواج ما ایجاد نکردند.

نظرات