۵ مقاله و انشا درباره سالمند و روز سالمندان کودکانه و ادبی برای سنین مختلف

0

مقاله و انشا درباره سالمند و روز سالمندان با مقدمه و نتیجه برای سنین کودک و نوجوان از ابتدایی کلاس دوم ، کلاس سوم ، کلاس چهارم تا کلاس پنجم و شش و مقاله در مورد روز سالمند، متن و انشا کودکانه در مورد سالمندان، یک جمله در مورد پیری و سالمندی ، انشا درمورد پدربزرگ و مادربزرگ، انشا درمورد خانه سالمندان ، انشا با موضوع یک پیرزن تنها و انشا درباره تکریم سالمندان و پیران و … را در ادامه از مجله حرف تازه دانلود کنید.

5 مقاله و انشا درباره سالمند و روز سالمندان کودکانه و ادبی برای سنین مختلف

انشا در مورد سالمند و دوران پیری

مقدمه:

۹ مهر روز جهانی سالمند نامگاری شده است و من انشایم را با حدیث زیبایی از پیامبر آغاز می کنم: «تکریم پیران مسلمان تعظیم خداوند است»

بدنه:

موی سپید تو، کتاب گرانبهای تجربه هاست و چشمان کم سوی تو، ستاره های شبستانِ زندگی و دست های پینه بسته ات جغرافیای دردهای زمین است و چین های پیشانی ات تاریخ مرارت های روزگار

سالمند کسی است که شیشه ی دلش با کمترین طوفانی می شکند و قطره های دریای دلش، روانه ی چشم هایش می شوند. مبادا رهایشان کنیم و بجای محبت کردن و بوسیدن دستانشان، آزرده خاطرشان کنیم.

پدر بزرگ و مادر بزرگ هایمان همان سالمندانی هستند که لبخندشان تا عمق جان نفوذ می کند؛ لبخندی که بر کودکی می زنند و خاطرات کودکی شان تداعی می شود؛ لبخندی که به جوانی می زنند و یاد بهترین دوران زندگی شان می افتند، گویی همین دیروز بود که تاج جوانی بر سرشان می درخشید؛ و در نهایت لبخندی که به بی وفایی دنیا می زنند و آهی می کشند…

آدم وقتی پیر می‌شود چیزهای زیادی در زندگی دیده و فهمیده و این باعث شده فلسفه عمیق تری نسبت به زندگی داشته باشد. سالمندان دانا دیگر به خیلی از مشکلات اهمیت نمی‌دهند و مثل جوانترها خودشان را به خاطر مسائل زودگذر ناراحت نمی‌کنند. فکر کنید ما در نوجوانی و جوانی چقدر بیهوده رنج می‌کشیم وقتی کوچکترین خواسته هایمان برآورده نمی‌شود یا موانعی سر راهمان سبز می‌شود. سالمندان فهمیده اند که زندگی ارزشمندتر از این است که مسائل پیش پا افتاده روزهایمان را خراب کند.

آهسته شدن روند زندگی در دوران سالمندی آدم را از عجله و شلوغی های سرسام آور دور می‌کند. آن وقت فرصت زیادی داری که با خانواده و دوستانت بگذرانی، مطالعه کنی، فکر کنی و حتی تجربیات و دانسته های زندگی‌ات را بنویسی. می‌توانی به هرچیز دنیا با جزئیات نگاه کنی و از خود خود زندگی لذت ببری. چیزهایی مثل دندان درآوردن نوه هایت یا گل دادن گیاهان خانه.

در دوران پیری گذراندن وقت با خانواده و رفقا، گوش دادن به موسیقی، کتاب خواندن و نوشتن توصیه میشود و پر کردن اوقات فراغت و تغذیخ سالم و ورزش و پیاده روی آهسته روزانه می تواند توان از دست رفته را برگرداند.

نتیجه: دوران سالمندی خیلی از ما دور نیست و ناگهان به خود می اییم و می بینیم که به ما هم پدربزرگ و مادربزرگ می گویند. قدران بزرگان زندگی و جامعه باشیم

انشا درباره روز سالمندان

مقدمه:

در تقویم جهانی، روزی را به نام افراد مسن و سالمند نامگذاری کردند. اول اکتبر روز جهانی سالمندان است و دوران پیری برای همه وجود دارد و جوان امروز همان پیرمرد و پیرزن فرداست.

بدنه

پیری و کهنسالی دوران پختگی و جذابیت است. موهای سفید و چروک های سالمندان از نظر من بسیار زیباست؛ همانقدر که درخت‌ها در پاییز زیباترند. مسلما یک انسان بالغ و قوی دوران پیری باشکوهی خواهد داشت؛ هرچند جسمش ضعیف تر شده باشد.

چرخ گردون روزگار می چرخد و کودکان را جوان می کند و جوانان را پیر! با هر چرخشش تجربه ای را به یادگار می گذارد و مویی را سپید می کند. سالمند کسی است که سال های زیادی را با روزگار سفر کرده و دیگر، رفیق دست هایش، عصایی شده که زحمت قدم های او را به دوش می کشد.

پدر بزرگ و مادر بزرگ هایمان همان سالمندانی هستند که لبخندشان تا عمق جان نفوذ می کند؛ لبخندی که بر کودکی می زنند و خاطرات کودکی شان تداعی می شود؛ لبخندی که به جوانی می زنند و یاد بهترین دوران زندگی شان می افتند، گویی همین دیروز بود که تاج جوانی بر سرشان می درخشید؛ و در نهایت لبخندی که به بی وفایی دنیا می زنند و آهی می کشند…

سالمند کسی است که تمام امیدش، فرزندانی هستند که سال های جوانی اش را به پای آن ها گذاشته و حالا دلش می خواهد چراغ خانه اش، با دورهمی های آنها گرم شود نه اینکه خانه اش در چهاردیواریِ دلگیرِ خانه ی سالمندان باشد و چشمانش خیره به درهایی که آشنایی از آن گذر نمی کند.

پدر بزرگ و مادر بزرگ هایمان سالمندان مهربانی هستند که همیشه سماور عشقشان در حال جوشیدن است تا چایی با طعم محبت به میهمانانشان بدهند؛ سفره ی دلمان را که برایشان باز می کنیم، پر می شود از خاطرات شیرینی که با ذوق و شوق روی آن می چینند.

سالمندان بهترین نعمت های خدا برای جوانانند. عمرشان با برکت و سایه شان مستدام …

نتیجه:

پایان انشایم را با حدیثی از حضرت علی درباره سالمندی و پیری مزین می کنم: «اندیشه پیر در نزد من از تلاش جوان خوش آیندتر است».

انشا کودکانه درباره سالمند و روز سالمندان , انشا درباره پدربزرگ و مادربزرگ

مقاله درمورد سالمند و روز سالمندان

۹ مهرماه, به عنوان روز جهانی سالمند نامگذاری شده است و هدف از این اقدام جهانی، تکریم و قدردانی از بزرگان و پدران و مادران و افراد مسن خانواده و جامعه است. سالمندی، دورانی از زندگی است که برای همه رخ میدهد و چیزی است که در انتظار همه انسانها نشسته است .

احترام به سالمندان در بیشتر جوامع بشری در دنیا یکی از فرهنگ ها بوده و البته در فرهنگ ایرانی بیشتر مشهود است و هنوز ریشه هایش نخشکیده است

موی سپید تو، کتاب گرانبهای تجربه هاست و سینه ات مالامال از آلام زندگی. تو از غصّه ها، قصّه های بسیار شنیده ای. تو گنج رنج های روزگاری و تقویم نانوشته عبرت ها. گفته های تو روشنی بخش راه زیستنمان و چشمان کم سوی تو، ستاره های شبستانِ زندگی ماست. دست های پینه بسته ات جغرافیای دردهای زمین است و چین های پیشانی ات تاریخ مرارت های روزگار.

پشت تو را انبوه تجربه ها خمیده است و پای تو از سنگینی عبرت ها می لغزد. تو معلّم خانواده و الگوی جامعه ای. ما بر قامت به رکوع رفته تو سجده احترام می گزاریم و بر دستان پینه بسته ات، بوسه مهر می زنیم و در کلاس آموزه های زندگی تو، زانوی ادب، بغل می گیریم و خود را وامدار مهر و محبت و صفای تو می دانیم.

در اسلام،بر تکریم پیران تأکید بسیار شده است. امام صادق علیه السلام می فرمایند: «پیران خویش را تکریم و با خویشان خود، رفت وآمد کنید». و در جای دیگری فرموده اند: «از ما نیست کسی که به سالمندان احترام نگزارد و بر کودکان شفقت نورزد». پیامبر عظیم الشان اسلام نیز، باب دیگری از اخلاق اسلامی را به روی ما گشوده، می فرمایند: «احترام و تعظیم پیران امّت من، تکریم و تعظیم من است».

برخورد با سالمندان از دیرپاترین و سرنوشت سازترین ارتباط هاست. در دین مقدّس اسلام، سالمندی، ارزش به شمار آمده و در برخورد با کهن سالان بر اصل تکریم و پاسداشت مقام ایشان، تاکید فراوان شده است. تا آن جا که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: «تکریم پیران مسلمان تعظیم خداوند است» و حضرت علی علیه السلام در سخن زیبایی می فرمایند: «اندیشه پیر در نزد من از تلاش جوان خوش آیندتر است».

سالمندان که زندگی سخت و دشوار خویش را در فراهم نمودن شرایط زندگی بهتر برای فرزندان خود گذرانده اند و به دوران پیری رسیده اند، تنها یک آرزو دارند و آن این است که در خانه ای آرام و مملو از محبت در کنار فرزندان و نوادگان خویش، روزهای آخر عمر را سپری نمایند.

سالمندان امروز جوانان دیروز اند ، پس بهتر است اندکی به فردای خویش نیز بیاندیشیم و سالمندان، این اندیشه های سرشار و خاموش را تکریم نماییم چراکه تکریم بزرگان مایه برکت در زندگی است

انشا درباره تکریم سالمند

سالمندان، ستون های استوار خانواده ها هستند و پایدار ماندن و آفت زدایی از خانواده وابسته به پاس داشتن حقوق و حرمت آنان است. از این رو باید در کانون خانواده، با صمیمانه ترین دل جویی ها، اندوه های طاقت سوز آنان را زدود و بر زخم هایشان مرهمی از محبّت و نوازش نهاد، باید به آنان خدمت و محبّت کرد و در برابرشان دست اطاعت بر سینه نهاد و به تکریم، بر دست هایشان بوسه زد.

باید حرمت آنان را متواضعانه پاس داشت و چونان مادری مهرورز، سبدسبد بر دامنشان گل افشاند تا گل لبخند مهمان همیشگی لب های مهربانشان باشد و در سایه سار آرامش بخش خانواده، تمام رنج ها و ناکامی های بیرونی خود را بدرود گویند.

غربی ها، حرمت پیران خویش را پاس نداشته و آنان را در غروب زندگی شان و در غربت پیری با غم ها تنها می گذارند. برای این که در این منجلاب تباهی غرق نگردیم باید پاسدار راستین ارزش های اسلامی و ایرانی باشیم و رهنمودهای انسانی اولیای الهی را سرمشق خود قرار دهیم.

موهای سفیدشان را که می بینی، دلت از غم پر می شود. می دانی که زمان خواهد گذشت و تو نیز روزی، سفیدی موها را تجربه می کنی و دست هایت چروک و سوی چشمانت به ضعف می گراید. پشت تو نیز روزی خمیده می شود و تو هم روزی مادربزرگ و پدربزرگ می شوی. چشم به در می دوزی که شاید کسی بیاید و تمام لحظات تنهایی ات را پر کند.

تحقیقی که در زمینه روابط خانوادگی در پاریس به انجام رسیده است، نشان می دهد که ۹ درصد از کودکان ۱۲ تا ۱۴ ساله نمی دانند که پدربزرگ ها یا مادربزرگ هایشان زنده اند یا نه؛ یعنی ارتباط بین نسل ها چنان رو به کاهش است که نواده ها از وضع پدربزرگ ها و مادربزرگ هایشان خبر ندارند؛ زیرا آنها در شهرهای دوردست زندگی می کنند و امکان ارتباط با آنان تقریبا از میان رفته است. در حقیقت باید گفت که پیران به تبعیدگاه می روند و تبعیدگاهشان، همان آسایشگاه سالمندان است.

پیرمردی صدساله، که در اثر طول عمر، پشتش خمیده بود، بر عصای خود تکیه کرده بود و گام برمی داشت. جوانی جاهل او را دید. به خمیدگی پشت او اشاره کرد و گفت: «ای پیرمرد، این کمان که بر پشت داری به چند خریده ای تا من نیز یکی بخرم؟» پیر، نگاه عاقلانه ای به او کرد و گفت: «اگر عمر یابی و صبر کنی، آن را به رایگان به تو نیز خواهند بخشید».

پیر خردمند است و سرد و گرم روزگار را دیده و تلخ و شیرین زندگی را چشیده. اما جوانی معمولاً با خامی همراه است. سالمندان، سرشار از تجربه اند

برخی از سالمندان که از نظر مالی حمایت نمی شوند، در زیر تازیانه فقر و نداری جان می دهند. ما بارها، نظاره گر زندگی طاقت فرسای این سالمندان تهی دست بوده ایم. بر مسئولان فرهنگی و اقتصادی کشور است که با برنامه هایی مناسب، اسباب سلامت تن و راحتی روان آنان را فراهم آورند.

متأسفانه در زمان ما ،تکریم سالخوردگان کمرنگ شده و به آنان عنایت نمی شود. آیا با تمام سفارشاتی که دین مبین اسلام نسبت به تکریم والدین داشته می توان ، والدین خویش را به هنگام فرو افتادن در ورطه ناتوانی و خزان زندگی رها کرده ودر غربت تنهایی گذاریم؟

انشا درباره پدربزرگ و مادربزرگ

مقدمه:

با نام خدا انشا درباره سالمند و پدربزرگ و مادربزرگ را آغاز میکنم : در معارف اسلامی و آموزه های دینی، بر مقام بلند سالخوردگان تأکید بسیار شده و از اندیشه پربها و تدبیر پیرانه آنان به نیکی یاد شده است و آن را بر قدرتمندی جوانان برتری داده اند.

بدنه:

در فرهنگ اسلامی، خانواده، کانون خوش بختی، آرامش، غم زدایی و تغذیه عاطفی انسان هاست. سالمندان، ستون های استوار خانواده ها هستند و از این رو باید در کانون خانواده، باید به آنان خدمت و محبّت کرد و در برابرشان دست اطاعت بر سینه نهاد و به تکریم، بر دست هایشان بوسه زد.

باید حرمت آنان را متواضعانه پاس داشت و چونان مادری مهرورز، سبدسبد بر دامنشان گل افشاند تا گل لبخند مهمان همیشگی لب های مهربانشان باشد و در سایه سار آرامش بخش خانواده، تمام رنج ها و ناکامی های بیرونی خود را بدرود گویند.

موهای سفید پدربزرگ و مادربزرگ را که می بینی، دلت از غم پر می شود. می دانی که زمان خواهد گذشت و تو نیز روزی، سفیدی موها را تجربه می کنی و دست هایت چروک و سوی چشمانت به ضعف می گراید. تو هم روزی مادربزرگ و پدربزرگ می شوی. چشم به در می دوزی که شاید کسی بیاید و تمام لحظات تنهایی ات را پر کند.

مادر بزرگ ها و پدربزرگ های تنها را دیده ای؟ دیده ای که چطور تنهایی شان را بین عکس های سال های قبل تقسیم می کنند؟ ساعت ها می نشینند و با تنها عکسی که از عزیزی به یادگار دارند حرف می زنند و ظرف احساسشان را آرام خالی می کنند. وقتی که حرف هایشان تمام می شود اندوهی بزرگ در دل هایشان لانه می کند و اشک آهسته بر روی صورتشان جاری می شود. بیایید نگذاریم پدربزرگ ها و مادربزرگ ها، اشک تنهایی بریزند.

پیرمردی صدساله، که در اثر طول عمر، پشتش خمیده بود، بر عصای خود تکیه کرده بود و گام برمی داشت. جوانی جاهل او را دید. به خمیدگی پشت او اشاره کرد و گفت: «ای پیرمرد، این کمان که بر پشت داری به چند خریده ای تا من نیز یکی بخرم؟» پیر، نگاه عاقلانه ای به او کرد و گفت: «اگر عمر یابی و صبر کنی، آن را به رایگان به تو نیز خواهند بخشید».

پدر بزرگ و مادر بزرگ هایمان سالمندان مهربانی هستند که همیشه سماور عشقشان در حال جوشیدن است تا چایی با طعم محبت به میهمانانشان بدهند؛ سفره ی دلمان را که برایشان باز می کنیم، پر می شود از خاطرات شیرینی که با ذوق و شوق روی آن می چینند.

نتیجه:

این بود انشا درباره سالمند و روز سالمند: دوستت دارم پدربزرگ و مادربزرگ مهربانم

نظرات