بیوگرافی مهین شهابی و همسرش هوشنگ شهابی +فرزندان و درگذشت مهین نیک طبع
بیوگرافی مهین شهابی و همسرش هوشنگ شهابی +فرزندان و درگذشت مهین نیک طبع
مهین نیک طبع با نام هنری مهین شهابی در سال ۱۳۱۵ در شهر بوشهر به دنیا آمد است. اولین عکس از سنگ مزار مهین شهابی + بیوگرافی مهین شهابی وهمسر و فرزندان خانم بازیگر، زندگی خصوصی و کارنامه هنری مهین شهابی و خانواده و ازدواج مهین نیک طبع به همراه فیلم ها و سریال ها و عکسهای جوانی و قدیمی “مهین شهابی” و جزئیات درگذشت و فوتش را در مجله حرف تازه می خوانید
۱٫۱ بیوگرافی مهین شهابی
۱٫۲ ازدواج و خانواده مهین شهابی
۱٫۳ آغاز فعالیت هنری مهین شهابی
۱٫۴ “وضعیت سفید” آخرین بازی مهین شهابی
۱٫۵ درگذشت و علت فوت مهین شهابی
۱٫۶ فیلم ها و سریال های مهین شهابی
زنده یاد مهین شهابی بازیگر تئاتر و تلویزیون ایرانی متولد ۲۵ شهریور ۱۳۱۵ در تهران که در ۱ شهریور ۱۳۸۹ در ۷۳ سالگی بر اثر بیماری سرطان درگذشت.همسرش هوشنگ شهابی نویسنده، شاعر و آهنگساز سینما بود . یک دختر به نام آرزو و یک پسر دارد و دارای چند نوه است. زنده یاد مهین شهابی بازیگر قدیمی در نهایت در اول شهریور ۱۳۸۹ در سن ۷۳ سالگی به علت سرطان دارفانی را وداع گفت.
- نام در زمان تولد: مهین نیکطبع
- کنیه: مهین شهابی
- زادهٔ: ۲۵ شهریور ۱۳۱۵
- محل تولد: تهران، ایران
- تاریخ درگذشت: ۱ شهریور ۱۳۸۹
- سن: ۷۳ سال
- عکس مزار: قطعه هنرمندان بهشت زهرا
- ملیت: ایرانی
- پیشه: بازیگر
- سالهای فعالیت: ۱۳۳۹
بیوگرافی و زندگینامه مهین شهابی بازیگر
مهین شهابی با نام شناسنامه ای مهین نیک طبع بازیگر تئاتر،سینما و تلویزیون در سال ۲۵ شهریور ۱۳۱۵ چشم به جهان گشود. از سال ۱۳۳۹ وارد حرفه بازیگری در تئاتر شد و سپس ازدواج کرد. او بازنشسته وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود.
زندگی خصوصی و کارنامه هنری مهین شهابی
مهین نیک طبع از ۲۳ سالگی و بعد از ازدواج با هوشنگ شهابی با اسم مستعار مهین شهابی که از نام خانوادگی همسرش گرفته بود، وارد عرصه تئاتر به شکل حرفهای شد و زیرنظر گروه اسکویی (مهین و مصطفی اسکویی و از نامداران تئاتر ایران) در هنرکده آناهیتا آموزش بازیگری دید
مهین نیکطبع مشهور به مهین شهابی بازیگر تئاتر،سینما و تلویزیون در سال ۲۵ شهریور ۱۳۱۵ چشم به جهان گشود. از سال ۱۳۳۹ وارد حرفه بازیگری در تئاتر شد و سپس ازدواج کرد. او بازنشسته وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود.
مهین نیک طبع از ۲۳ سالگی و بعد از ازدواج با هوشنگ شهابی با اسم مستعار مهین شهابی كه از نام خانوادگی همسرش گرفته بود، وارد عرصه تئاتر به شكل حرفهای شد و زیرنظر گروه اسكویی (مهین و مصطفی اسكویی و از نامداران تئاتر ایران) در هنركده آناهیتا آموزش بازیگری دید
خانواده و ازدواج مهین نیک طبع
پدر زنده یاد مهین شهابی نظامی بود ، مادر او شاهزاده آغا دختر محمدحسین میرزا مؤیدالدوله نوه (تهماسب میرزا مؤیدالدوله) یا طهماسب میرزا از خاندان قاجار بود. او بازنشسته وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود. به گفته او: «کسانی که کار هنر میکنند باید بدانند که هم زندگی خودشان را داشته باشند و هم هنرشان را حفظ کنند. هم به کار هنریشان بپردازند و هم امور زندگی خود یعنی بچهداری و همسرداری را انجام دهند که بسیار مقدس است.»
پدر مهین نظامی بود و همسرش نویسنده، شاعر و آهنگساز. برای اولین بار در دوره دبیرستان چند نمایش را به شکل آماتور بازی نمود. بعد از ازدواج به گروه اسکویی ها پیوست و سپس به استخدام وزارت فرهنگ و هنر درآمد. همزمان در تئاتر سنگلج به ایفای نقش می پرداخت. او بازنشسته وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود. به گفته او :کسانی که کار هنر می کنند باید بدانند که هم زندگی خودشان را داشته باشند و هم هنرشان را حفظ کنند. هم به کار هنری شان بپردازند و هم امور زندگی خود یعنی بچه داری و همسرداری را انجام دهند که بسیار مقدس است..
همسر مهین شهابی کیست
مرحومه “مهین شهابی” بعد از اخذ دیپلم ازدواج کرد. همسرش هوشنگ شهابی نویسنده، شاعر و آهنگساز سینما بود. حاصل این ازدواج یک دختر آرزو می باشد.
فرزندان مهین شهابی
مهین شهابی دارای ۲ فرزند یک دختر به نام آرزو و یک پسر بود. پسرش قبل از خودش به علت ایست قلبی درگذشت. برخی منابع نوشتند گه شهنام شهابی نوه مرحوم مهین شهابی است که تاکنون تایید و یا تکذیب نشده است.
سوابق بازیگری
مرحومه شهابی فعالیت هنری خود را از دوران دبیرستان آغاز کرد. شهابی، دوره بازیگری را سال ۱۳۳۹ در هنرکده آناهیتا گذراند و فعالیت خود در رادیو را از سال ۱۳۳۷ آغاز کرد. او برای اولین بار در دوره دبیرستان چند نمایش را به شکل آماتور بازی کرد. بعد از ازدواج به گروه اسکوییها پیوست و سپس به استخدام وزارت فرهنگ و هنر درآمد. همزمان در تئاتر سنگلج به ایفای نقش میپرداخت.
خانم شهابی در سال ۱۳۳۹ با بازی در فیلم ماجرای جنگل ساخته مهدی میرصمدزاده جلوی دوربین رفت و وارد سینما شد. او در طول فعالیت های بازیگری در فیلم ها و سریال های زیادی بازی کرد. او پیش از انقلاب در زمره بازیگران پرکار بود و در بیشتر فیلم های فارسی قبل از انقلاب بازی کرده است.
نمایشهایی همچون آی با كلاه آی بیكلاه، امیرارسلان نامدار، رومئو و ژولیت، بختك، یك اشتباه از خردمندترین آدمها سر میزند، استحاله، بازرسی، لونه شغال، روباهها، بلبل سرگشته، پهلوان كچل، خوشا به حال مرد باران، زورق و… را در كارنامه هنری مرحومه مهین شهابی ثبت شده است.
«مثل آباد»، «آیینه»، «بازم مدرسهام دیر شد» و سریال آئینه حاصل سالهای فعالیت های هنری شهابی بعد از انقلاب بود.
درگذشت پسر مهین شهابی
مهین شهابی در سریال «شاه دزد» احمد نجیبزاده، نقش زنی طاغوتی را داشت، در مجموعه «مثل آباد» رضا ژیان نقشهایی متنوع را به عهده گرفت كه معروفترینش نقش مادری بود كه بچهاش را به دزدی وا میداشت (در قسمت تخممرغ دزد، شتر دزد میشود) و در سریال كودكانه و كمدی «بازم مدرسهام دیر شد»، نقش مادر پسركی تنبل و شیطان را با بازی اكبر عبدی داشت كه دائما با دیر رسیدن بچهاش به مدرسه مواجه میشد. اما بیشترین شهرت او در كارهای تلویزیونی با سریال «آینه» غلامحسین لطفی بود.
با درگذشت پسرش به علت سكته قلبی فاصله شهابی با فعالیتهای هنری زیاد شد و بجز چند كار پراكنده، حضوری پررنگ را نتوانست از خود نشان دهد. بیماری سرطان خودش هم كه وخامت یافت، مزید بر علت شد تا این كه سرانجام در رویارویی با این بیماری مهلك نتوانست دوام بیاورد و بعد از ۵۰سال كار هنری در عرصه نمایش و سینما و تلویزیون و رادیو به دیار باقی شتافت. یاد و نامش گرامی باد.
مهین شهابی بازیگر سریال آینه
“مهین شهابی” بعد از مدتی دوری از بازیگری در اوایل انقلاب با بازی در سریال باز مدرسه ام دیر شد به عرصه هنر بازگشت. او با سریال آینه به کارگردانی غلامحسین لطفی میان مردم محبوبیت فراوانی یافت . مجموعه تلویزیونی آینه یکی از محبوب ترین سریال های دهه ۶۰ سیما است که با حضور مهین شهابی ساخته شد
مهین شهابی در فیلم گاو
خانم شهابی در فیلم گاو كه جزو آثار ارزشمند سینمای ایران است بازی کرد. فیلم «گاو» به كارگردانی داریوش مهرجویی در سال ۱۳۴۸ كه شهابی از بازیگران زن معدود فیلم و بلكه تنها بازیگر زن فیلم به حساب میآمد. پسر شهابی هم كه در آن زمان طفلی خردسال بود در این فیلم به عنوان پسربچهای روستایی در كنار دیگر كودكان روستایی نقش بازی میكرد.
شهابی فیلم بعدیاش را سال ۱۳۵۱ با شركت در اثری از هژیر داریوش به نام «بیتا» و بعد از آن كه در فیلم «قیامت عشق» به كارگردانی هوشنگ حسامی ایفای نقش كرد، یك سال بعدش آخرین حضورش را در سینمای قبل از انقلاب با فیلم «سازش» به كارگردانی محمد متوسلانی رقم زد.
فعالیت در رادیو
مهین شهابی علاوه بر بازیگری و فعالیت در سینما و تلویزیون و تئاتر ایران، به عنوان گوینده رادیو نیز فعالیت كرده است. او این حرفه را از ۲۴ سالگی آغاز كرد و در برنامههایی همچون خانواده و جوانان و نیز زن و زندگی، كار گویندگی را انجام میداد. البته اشتغال فراوان او در حرفه تئاتر باعث شد كه نتواند گویندگی را در رادیو در سالهای بعد ادامه دهد.
“وضعیت سفید” آخرین بازی مهین شهابی
آخرین بازی وی در پنجاهمین سال بازیگریاش در سریال وضعیت سفید حمید نعمت الله بود که به دنبال بیماری و درگذشت او نیمه تمام ماند. ادامه نقش او را شهین تسلیمی ادامه داد.
در سال ۱۳۸۷ در تله فیلم «بیا از گذشته حرف بزنیم» به کارگردانی حمید نعمتالله بازی کرد که به موضوع زیارت حرم علی بن موسیالرضا اختصاص داشت و در مشهد میگذشت، در کنار پوراندخت مهیمن و ثریا قاسمی بازی کرد که بسیار مورد توجه بینندگان قرار گرفت.
علت فوت و درگذشت مهین شهابی
مهین شهابی در سن ۷۳ سالگی در روز ۱۹ فروردین ۱۳۸۹ به دلیل تومور مغزی در بیمارستان پارس تهران بستری شد و در ساعت ۶ صبح روز اول شهریور ماه ۱۳۸۹ درگذشت. و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد. در مراسم تشییع و خاکسپاری این بازیگر قدیمی هنرمندان زیادی حضور داشتند. آرزو شهابی دختر زنده یاد مهین شهابی در سخنانی در این مراسم اظهار داشت: افتخار و سعادت این را دارم که فرزند مادر و پدر هنرمند هستم
بخشی از گفتگو و مصاحبه مهین شهابی
پدر من نظامی بود و همیشه به ما میگفت اگر بلند نشوید نماز بخوانید من فكر میكنم غذا و نانی كه به شما دادهام، حرام است. این منش پدرم باعث شد ما به اعتقاداتمان پایبند بمانیم…
تجربیات شیرین دوران بازیگری
شهابی از این دوران پربار، تجربیات شیرینی را در برخی از گفتگوهایش ذكر كرده است: «گاهی اوقات طی یك سال در ۳ نمایش با تیپهای مختلف بازی میكردم. مثلا یادم میآید در تئاتر «لونه شغال» به كارگردانی علی نصیریان نقش زنی دیوانه را بازی میكردم كه در و دیوار را نگاه میكرد و در تصورش اجنه و شیاطین را میدید و بعد هم غش میكرد. این كار خیلی غوغا كرد و باعث شد عكسهای من پشت جلد مجلات و نشریات چاپ شود و بسیاری از منتقدان درباره آن صحبت كنند. آنقدر این نقش در مردم و منتقدان تاثیر گذاشته بود كه میگفتند وقتی مهین شهابی روی صحنه میآید، او را شغال میبینیم! در همین نمایش در صحنهای من باید غش میكردم و آقای انتظامی یك سطل آب روی من میریخت تا سرحال بیایم. سر همین نقش من سینه پهلو و تب شدیدی كردم. پشت صحنه یك قاشق شربت سینه میخوردم و دوباره روی صحنه كه میرسیدم، باید شعر میخواندم و میچرخیدم و دوباره همان برنامه و آب سرد. وقتی اجرای این تئاتر تمام شد، من دچار برونشیت شدم اما چون عاشق كار بودم، آن را رها نمیكردم.»
خانواده با انتخاب شما مشکلی نداشت؟
پدرم نظامی متعصبی بود. اما مادرم اهل هنر بود. به موسیقی علاقه داشت و نوازنده متبحری بود. او موسیقی را نزد استاد شهنازی آموخته بود و به زیبایی ساز میزد. البته پدرم هم برخلاف سختگیریهایش به موسیقی علاقه داشت و برای خود کلکسیونی از صفحات موسیقی دست و پا کرده بود، با این حال پس از ازدواج بود که راه تازهای برای من گشوده شد.
کار حرفهای را در تئاتر چگونه آغاز کردید؟
کارهایی که در دبیرستان انجام دادم بیشتر در حکم دستگرمی بود. بعد از ازدواج به این دلیل که همسرم هنرمند بود، آهنگسازی میکرد و دستی هم بر قلم داشت مرا تشویق کرد تئاتر را به طور جدی دنبال کنم. بعد از آنکه گروه اسکوئیها از خارج به کشور آمدند با راهنماییهای همسرم به گروه آنان پیوستم. خدا رحمت کند خانم مهین اسکوئی را، از ایشان بسیار آموختم. بعد از مدتی کارم را در تئاتر آناهیتا آغاز کردم که بالای چهارراه یوسفآباد بود.
خاطرم هست نخستین کار حرفهایم تئاتر «طبقه ششم» بود که بسیار مورد توجه قرار گرفت. خانم اسکوئی کارگردانی این نمایش بودند. به تدریج کارهای دیگری را روی صحنه بردیم. از جمله «غار سولومون» و «روباهها» که استقبال مردم را به دنبال داشت. یادم هست این کارها را در مناطق نفتخیز هم بر صحنه بردیم. بعد از مدتی، کارم مورد توجه دکتر فروغ که آن زمان رئیس اداره تئاتر بود قرار گرفت. جذب اداره دراماتیک شدم. خوب به خاطر دارم که آن موقع پی اسهای تلویزیونی زنده اجرا میشد. عصرچهارشنبهها تلویزیون میرفتیم و به طور زنده برنامه اجرا می کردیم.
همان موقع در تئاتر سنگلج هم فعالیت داشتم و از مهرماه تا خرداد ماه به طور پیوسته نمایش روی صحنه میبردیم. البته مدتی هم در «رادیوی عزیز» که همیشه رسانهای متعلق به همه مردم است حضور داشتم و برنامههای جوانان و زن و زندگی را گویندگی میکردم.
وقتی به گذشتهها مینگرید از تلاشهای هنریتان راضی هستید؟
تقریباً. وقتی محبت مردم را میبینم، هنگام خرید یا تاکسی سوار شدن و خلاصه ظاهر شدن در سطح اجتماع، احساس میکنم کارم بیثمر نبوده است.
بهترین آرزویی که به آن دست یافتهاید؟
در جوانی آرزوهای زیادی داشتم. همیشه میخواستم در طبیعت زندگی کنم. خدا قسمت کرد در این سالهای پیری جایی را در شمال کشور برای خودم دست و پا کردم و به درخت، سبزه و طبیعت پناه بردم. حالا در تنهاییهای خودم نقاشی میکشم و این به من بسیار آرامش میدهد.
به روزگاری نیفتم که سربار دیگران باشم. همیشه در نجواهای خود از خدای متعال خواستهام که تا سرپا هستم مرا ببرد. دیگر اینکه من داغ فرزند جوان دیدهام، همینطور مرگ مادرم تاثیر عجیبی روی من داشت. دلم میخواهد اگر قرار است دری گشوده شود و من دیدار کسی را طلب کنم؛ آنها باشند.
سینمایی های مهین شهابی
گاو ۱۳۴۸
بی تا ۱۳۵۱
قیامت عشق ۱۳۵۲
سازش ۱۳۵۳
آقای ۱۳۵۹
شیلات ۱۳۶۲
مزدوران ۱۳۶۵
مأموریت ۱۳۶۵
بگذار زندگی کنم ۱۳۶۵
گل مریم ۱۳۶۶
پاییزان ۱۳۶۶
پنجره ۱۳۶۷
دو سرنوشت ۱۳۶۸
آقای بخشدار ۱۳۷۰
دو نیمه سیب ۱۳۷۰
شریک زندگی ۱۳۷۳
روز دیدار ۱۳۷۴
سریال های تلویزیونی
۱۳۸۷ وضعیت سفید
۱۳۸۷ تله فیلم بیا از گذشته حرف بزنیم
۱۳۸۷ ترانه مادری
۱۳۸۴–۱۳۸۵ کارآگاه رشید
۱۳۸۴ پای پیاده
۱۳۸۲ داوطلب
۱۳۸۰–۱۳۸۱ سیب ترش
۱۳۷۹ نود شب
۱۳۷۸ مثل باران
۱۳۷۶ همه فرزندان
۱۳۷۵ قصه شب سیما
۱۳۷۵ خانه سبز
۱۳۷۳ اشتباه در اشتباه
۱۳۷۳ نیمهٔ پنهان ماه
۱۳۷۲ لبخند زندگی
۱۳۷۱ خانهٔ بخت
۱۳۷۰ سایه ای برای همه
۱۳۶۷ گالش های مادربزرگ
۱۳۶۶–۱۳۶۷ زنگ بیداری
۱۳۶۴ آئینه
۱۳۶۳ باز مدرسم دیر شد
۱۳۶۱ تله تئاتر شیطان در تاریکی
۱۳۶۰ مثل آباد
۱۳۵۹ شاه دزد
۱۳۵۶–۱۳۵۷ تابستان، تابستان
۱۳۵۶ طلاق
۱۳۵۵ خانهٔ حمیدآقا
۱۳۵۵ مرد اول
۱۳۵۳ تله تئاتر پیچ خطرناک
۱۳۵۲ تله تئاتر رومئو و ژانت
۱۳۵۱ تله تئاتر بختک
۱۳۴۳ تله تئاتر یک کلاغ، چهل کلاغ
۱۳۴۳ تله تئاتر کفاشه پر جوش و خروش
۱۳۴۱ تله تئاتر آتشکده
روحش شاد و یادش ماندگار ♥️🌹🌹🌹🌹🌹
روحش شاد و یادش تا ابد گرامی
روحت شاد بانو
با یاد تو و مرور خاطرات گذشته کیف کردم
خدا نگهدارت باشه