۵۵ دکلمه روز مادر با متن و شعر زیبا برای مجریگری + دکلمه روز مادر ۱۴۰۱

0

۵۵ دکلمه روز مادر با متن و شعر زیبا برای مجریگری + دکلمه روز مادر ۱۴۰۱

انواع جدیدترین دکلمه روز مادر، کلیپ دکلمه برای مادر، دکلمه کوتاه در مورد روز مادر، شعر در وصف مادر برای دکلمه مجریگری، متن بهترین دکلمه برای مادر، دکلمه شاد برای روز مادر، دکلمه بلند روز مادر، دکلمه مادر احساسی و عاشقانه، متن دکلمه زیبا در وصف مادر، دکلمه سنگین مادر،

دکلمه روز مادر

متن دکلمه روز مادر

در این پست مجموعه ای از جدیدترین و بهترین دکلمه روز مادر برای مجری گری و اجرای برنامه در روز مادر همراه با عکس نوشته های زیبای قدردانی از مادر و همچین جملات و متن هایی در مورد مادر با شعر و دکلمه روز مادر با متن و جملات بلند و کوتاه را گردآوری در حرف تازه کرده ایم.

روز مادر است. روز تو، تویی که چون کوه صبور و با استقامتی، چون درخت باطراوت و پاکدامنی، چون خورشید گرمی‌بخش و فروزانی، چون صبح زیبا و فرحبخشی، چون آسمان روشن و گسترده‌ای و چون ستاره درخشنده‌ای.

روز توست، تویی که منبع فناناپذیر حیات و سمبل بقای نسلی، تویی که همای سعادت و شادی‌ای و گرمی‌بخش محفل خانه‌ای، تویی که گل همیشه شکوفای عشق و محبت و وفایی.
روز مادر است و من می‌خواهم صمیمانه‌ترین تبریک خود را بدین‌گونه نثارت کنم و جز این چیزی را برای هدیه دادن به تو لایق نمی‌دانم، زیرا عشق، محبت، ایثار و فداکاری تو هدیه‌ای به وسعت آسمان‌ها و عمق دریا‌ها می‌طلبد.‌

می‌خواهم چیزی بنویسم که شاید سرسوزنی از رنج تو را پاس داشته باشم، اما کاملاً قاصر و مات مانده‌ام و نمی‌توانم از تو بگویم. دلم می‌خواهد همه رنگ‌های دنیا را در دستانم بگیرم و بنویسم، اما به‌سراغ هر واژه که می‌روم کمرنگ و شرمگین می‌شود، زیرا نمی‌تواند بر بلندای عشق و ایثار تو دست یابد.

با آنکه می‌دانم تو در استعاره نمی‌گنجی، سعی می‌کنم بهترین واژه‌ها را کنار هم ردیف کنم شاید قطره‌ای از دریا را سروده باشم.

اینک با این کلمات دست و پا شکسته به پابوس رنج‌ها و شب‌زنده‌داری‌هایت آمده‌ام تا از کوتاهی‌های کودکانه من درگذری و بوسه‌ام را بر دستان سرشار از عاطفه و لبریز از محبت و مالامال از عشق خدایی‌ات، پذیرا باشی. مادر بخند تا دوباره با لبخند‌های رویایی‌ات مأنوس شوم، لبخند تو مثل طلوع سپیده برایم بشارت خورشید است.

لبخند پرمهر و سیمای پرمحبتت را بسیار دوست دارم. مادر بگذار صورت چروک و دستان پینه‌بسته‌ات را که، چون چتری از محبت مرا در مسیر تندباد حوادث حمایت کرده‌اند، ببوسم و بر این بوسه افتخار کنم و یکی از میلیون‌ها حقی که بر گردن من داری ادا کرده و کوچک‌ترین وظیفه خویش را که سپاس از توست، انجام دهم.
مادر دوستت دارم.

∼∼∼∼∼

مادر را مهربانی تعریف کردم اما تعریفی ناقص بود.

مادر را ایثار تعریف کردم اما ناقص بود.

مادر را صبور نام نهادم اما ناقص بود.

مادر را زیبایی معنی کردم باز هم ناقص بود.

مادر را محبت تعریف نمودم ناقص بود.

مادر را بخشنده معنی کردم اما ناقص بود

و مادر را عشق تعریف کردم اما باز…

مادر عزیزم دوستت دارم.

∼∼∼∼∼

روزهای آرام من در کنار تویی معنا می‌گیرد که معنای آرامشی
من به تویی دچار می‌شوم که رویاهایم را ساختی
زندگی همان معنا را دارد که با اولین حضورت فریاد زدی
من هنوز به همان حس زیبای با تو بودن دچارم
و این حس بی مرز ترجمان همه نبودن‌هایت است
امن‌ترین حریم دنیا مرز با تو بودن است
من دوست دارم در همان لحظه جادویی حضورت تا ابد تاب بخورم
بخندم و همه این غم‌ها را نبینم

دلتنگی‌های عمیق امروزم، فرش راه تنها زنی است که عاشقش هستم
امروز جایگاه من عظمت مقدس‌ترین حس دنیا را صاحب است
تنها زنی که عاشقش هستم به اندازه تمام دلتنگی‌های قلب کوچکم به دور بودن مجبور است
تنها زن آرزوهایم، مقدس‌ترین آغوش دنیا را دارد و من دیوانه‌وار در جست‌وجوی آرامش وجود عزیزش هستم
تنها زنی که عاشقش هستم، ناب‌ترین شعر دنیا را برایم سرود، تا به دلتنگی‌ها رنگ امتحان زند
حال من مانده‌ام و این خستگی‌های تمام نشدنی
من هستم و این راه طولانی که باید طی شود
من هستم و خواهش تنها زنی که عاشقش بودم

آن زن درکنارم هست، آن زن همیشه در کنارم هست
آغوش آن زن پشتیبان گرم من است
آغوش آن زن بوی بچگی‌هایم را می‌دهد
آغوشش بوی زنی را می‌دهد که همیشه همراهم بود
آن زن همیشه در کنارم هست!
من هستم و موفقیتی که باید باشد، به پاس همه سپیدی‌های وجود تنها زنی که عاشقش بودم

آن زن مادرم هست
این بهشت نزدیک من است

تقدیم به تمام مادرهای سرزمینم!

∼∼∼∼∼

متن دکلمه روز مادر 1401

∼∼∼∼∼

چقدر بوی تو خوب است، بوی آغوشت

همیشه زحمت من بوده است بر دوشت

چنان زلال و لطیفی که مطمئن هستم

دو بال بوده به جای دو دست بر دوشت

ولی به خاطر من بال را کنار زدی

که با دو دست بگیری مرا در آغوشت

∼∼∼∼∼

مادر یعنی به تعداد همه روزهای گذشته تو، صبوری!
مادر یعنی به تعداد همه روزهای اینده تو، دلواپسی!
مادر یعنی به تعداد آرامش همه خوابهای کودکانه تو، بیداری!
مادر یعنی بهانه بوسیدن خستگی دستهایی که عمری به پای بالیدن تو چروک شد!
مادر یعنی بهانه در آغوش کشیدن زنی که نوازشگر همه سالهای دلتنگی تو بود!
مادر یعنی باز هم بهانه مادر گرفتن…

∼∼∼∼∼

آسمانی پر از ستاره، دشتی پر از گل،
تقدیم به آنی که بهشت زیر پایش جا دارد
به مادرم…
که مهرش تا ابد در دلم جای دارد.

∼∼∼∼∼

زمین بایر دل را نهال عشق می کارم
به پایش هر شب و هر روز سیل اشک می بارم
از آن سرمست یک روزی درختی می شود سرسبز
که بر آن حک کنم مادر همیشه دوستت دارم

∼∼∼∼∼

مادر! در ستایش دنیای پرمهرت، ترانه ای از اخلاص خواهم سرود و گلدسته ای از مهر بر گردنت خواهم آویخت.
شکوه عشق را در زمزمه های مادرانه ات می یابم و انگیزه خلقت را از قلب پرمهرت می خوانم.

مادر، بوسه بر دستان خسته تو جانم را زنده می کند و دیدار تو عشق را در دلم به ارمغان می آورد.
ایمانم از دعای توست و خدایم را از زبان تو شناخته ام، عبادت را تو به من آموخته ای.

روزت هزاران بار مبارک

∼∼∼∼∼

کودکی پای به جهان هستی می‌گذاشت
و در راه فرشته‌ای از جانب پروردگار او را همراهی می‌کرد
کودک، نگران از فرشته پرسید
من کوچک و ناتوانم، چگونه می‌توانم در این دنیای پر مخاطره زندگی کنم؟

فرشته پاسخ داد: پروردگار برای تو فرشته‌ای زمینی قرار داده است
که اکنون در انتظار توست
او از تو مراقبت خواهد کرد
به تو لبخند خواهد زد

او محبت و عشق و مهربانی را نشان تو خواهد داد
او برای مراقبت از تو، از جان خویش نیز می‌تواند بگذرد
کودک پرسید: اکنون که من از پیش شما می‌روم
چگونه دوباره می‌توانم با پروردگارم صحبت کنم؟

فرشته پاسخ داد: پروردگار همیشه در کنار توست
و فرشته زمینی تو نیز، به تو یاد خواهد داد که چگونه با خدای بزرگ در ارتباط باشی و چگونه با او صحبت کنی
کم کم صدای انسان‌ها به گوش می‌رسد
کودک با عجله پرسید: فراموش کردم که بپرسم

نام فرشته زمینی من چیست؟
فرشته پاسخ داد: تو صدایش کن مادر

∼∼∼∼∼

مادر یعنی زندگی ، مادر یعنی عشق ، مادر یعنی مهر ، مادر یعنی اون فرشته ای که با اشک تو ، اشک میریزه ، با خنده هات می خنده

مادر یعنی اون فرشته ای که نگاهش به توئه و با هر لبخندت ، زندگی میکنه.

مادر یعنی اون فرشته ای که موهاش سفید میشه برای بزرگ کردنت و به تو میگه: پیر بشی مادر ، درد و بلات به جونم…

مادر یعنی اون فرشته ای که صبح که خوابی آروم میز صبحونه رو میچینه تا وقتی بلند شدی زندگی رو لمس کنی

مادر یعنی اون فرشته ای که شبایی که غم داری یا مریضی، تا صبح بالا سرت می شینه و نگرانه

مادر یعنی اون فرشته ای ، که وقتی موقع کار میگی خسته شدم ، با اینکه پاهاش درد می‌کنه میگه تو بشین مادر من انجام میدم ،

مادر یعنی اون فرشته ای که هیچ وقت باور نمیکنی مریض بشه یا پیر بشه ، چون همیشه و توی هر حالتی به روت لبخند میزنه

مادر یعنی اون فرشته ای که طاقت دیدن اشکاش رو نداری …

مادر یعنی همه زندگی …

∼∼∼∼∼

مادر، تو کتاب همیشه گشوده ایثاری. تو در مزرعه زندگی مان بذر سپیده و مهر می کاری. تو چون آسمان زلالی و چون باران بخشنده. مادر قامت تو قیامت عشق است. ای سرافرازترین سر و سایه گستر زندگی ام. در وصف تو، کلمات عقیمند و واژگان محدود.

ای خوب ترین، ای رئوف ترین سرچشمه مهربانی ها، ای ساکن کوی مهتاب، ای آب و آیینه و آفتاب، نام بلندت جاودان و کتاب وجودت به شیرازه امن و امان خداوندی استوار و تلاش بی شائبه ات در بارگاه الهی پذیرفته باد.

شعر مادر یا شعر روز مادر تنها می‌توانند بخشی از مهر و محبت مادرانه را نشان دهند. عطوفت مادر آنچنان گسترده است که واژه‌ها قادر به بیانش نیستند.

∼∼∼∼∼

مادر، تو شکوفاتر از بهار، نهالِ تنم را پر از شکوفه کردی و با بارانِ عاطفه های صمیمی، اندوه های قلبم را زدودی و مرهمی از ناز و نوازش بر زخم های زندگی ام نهادی. در «تابستان»های سختی با
خنکای عشق و وفای خویش، مددکار مهربان مشکلاتم بودی تا در سایه سارِ آرامش بخش تو، من تمامی دردها و رنج ها را بدرود گویم.

با وجود تو، یأس دری به رویم نگشود و زندگی رنگ «پائیز» ناامیدی را ندید. تو در «زمستانِ» مرارت های زندگی، چونان شمع سوختی تا نگذاری رنجش هیچ سختی ستون های تنم را بلرزاند. مادر، ای بهار زندگی، شادترین لبخندها و عمیق ترین سلام های ما، همراه با

بهترین درودهای خداوندی، نثار بوستان دل آسمانی ات باد.

∼∼∼∼∼

مادرم ای بهتر از فصل بهار
مادرم روشن‌تر از هر چشمه‌سار

مادرم ای عطر ناب زندگی
مادرم ای شعله بخشندگی

مادرم ای حوری هفت آسمان
مادرم ای نام خوب و جاودان

مادرم ای حس خوب عاشقی
مادرم خوش‌تر ز عطر رازقی

مادرم ای مایه آرامشم
مادرم ای واژه آسایشم

مادرم ای جاودان در قلب من
مادرم ای صاحب این جسم و تن

مادرم می‌خواهمت تا فصل دور
مادرم پاینده باشی پر غرور

مادرم روزت مبارک ناز من
مادرم تنها تویی آواز من

∼∼∼∼∼

مادر، صفا و صمیمیت و صداقت، گلابِ گلبرگ های وجود توست. عشق و ایمان در پیشانی بلند تو، موج می زند. چشمانت چلچراغ محبت است. چشمه های مهربانی از چشم های تو سرچشمه گرفت هاست. لب هایت پیام آور شادترین، لبخندها و نگاه مهر آشنایت، زلالِ دل نوازترین عاطفه هاست.

قلب تو، رود همیشه جاری عشق است. از سایه مهربان دست هایت گل مهر می روید. نسیم، چهره بر گام های تو می ساید. مادر، روزت مبارک باد.

∼∼∼∼∼

گلچینی از دکلمه روز مادر

گلچینی از دکلمه روز مادر با متن های کوتاه و بلند

مادر ای درخشنده ترین آفتاب هستی بخش! بتاب که خورشید و ماه منتظرند تا از انوار طلائی ات روشنایی گیرند و پیام هستی بخش تو را در گوش همه ذرات عالم زمزمه کنند: هان! مادر ریشه درخت حیات است زنهار که تیشه بر این ریشه روا دارید که این ضربه نه به شخص بلکه به اجتماع است. یعنی مادر اساس اجتماع است و بی او اجتماع جسمی بی روح است. حال که چنین است، پس ای آفتاب! بتاب که خلایق منتظرند تا با تو به خود آیند و خود را باز یابند و در این بازیافت، سر دلدادگی به تو فاش می شود.

مادر ای ستاره پرفروغ آسمان بی افق عشق! بتاب که بی تو قصه عشق ناتمام می ماند و عاشقان سرگردان. بتاب تا از تابش نورت، جاده های آسمانی عشق فتح گردد و خانه معشوق پیدا.
بتاب که بی تابشت، شب های شوم غربت و تنهایی، آدمیان را در هاله ای از تاریکی و ظلمات به اسارت می کشد.

مادر ای آرام بخش ترین نسیم پگاه زندگی! بسوز که ریحانه های سبز حیات لباس زرد مرگ می پوشند و طوفان های وحشتناک پاییزی بر گل ها حاکم می شوند. بوز که گل ها جز با شمیم نفس عطرآگین تو معطر نمی شوند. بوز که هیچ نسیمی نمی تواند لطیف تر از نسیم خوش بوی وجودت، برگ های ظریف گل ها را نوازشی دهد و تو گویی که گل ها نیز بی حضور نسیمت، جوانه نمی زنند و غنچه نمی شوند.

مادر ای زیباترین تابلوی هستی! به راستی کدام نقاش توانسته است زیباتر از تابلوی تو را ترسیم کند؟ تابلویی که هم منشور عشق باشد و هم آیینه تمام نمای احساس و عاطفه. هم تصویری از خطرات باشد و هم تمثالی از محبت آه. مادر، چه آرام بخشی! قلبت مخزن رحمت است و نگاهت مخزن الفت. یادت تجدیدکننده خاطرات است و نامت زینت بخش کلام. به راستی که مادر. تو هدیه ای آسمانی هستی، که باید همه پاسدار تو باشند.

∼∼∼∼∼

مادر ای جان و روانم
ای که سرشارترین مهر خدایی
مهر سرشارِ تو را با چه همانند کنم من که ندانم…
آن که پیش از همه دریافت تو خوبی، خدا بود
چون به تو داد بسی ویژگی ویژه خود را
چون خدا مهر فراوان به تو داده

مهر در یک دلِ چون چشمه ی جوشان به تو داده
هیچ چیزی به جهان نیست چو تو مادر خوبم
چون خدا زایش فرزند تو را داد
آفریداری و پروردن و شیدایی بی چند تو را داد
بهترین غنچه لبخند تو را داد

چون خدا ویژگی ویژه خود را به تو داده ست
پس کجا این من کم مایه توانم سخنی از تو بگویم؟

شعر زیبا در وصف مادران

بی منت بزرگم کرد
بی منت مهربونیاشو خرجم کرد
بی منت عمرشو به پام ریخت
بی منت خوابشو زد تا من راحت بخوابم

بی منت غذا درست کرد، جلوم گذاشت
بی منت آرزوهاشو باهام تقسیم کرد
بی منت به حرفام گوش داد
بی منت بهت میگم مادرم عاشقتم

روزت مبارک مادر

∼∼∼∼∼

لحظه‌ی آفرینش، اول آدم خلق شد و سپس حوا در طول تکریم نیازهای آدم خلق شد
رفاقت همان یک بار بود
از اون پس هر انسانی که متولد شد

اولین بویی که استشمام کرد، بوی خوش یک زن بود
اولین لبخندی که دید، لبخند ملیح یک زن بود
اولین طعامی که میل کرد، شیره‌ی وجود یک زن بود

زن‌ها لایق نوازش نسیت‌اند، اشتباه نکن
زن‌ها لایق ستایشند
چرا که حیاتمون را با دردی که اونها متحمل شدند، آغاز کردیم

آهای فرشته‌های زمینی روزتون مبارک!

∼∼∼∼∼

شعر در وصف مادر برای دکلمه مجریگری

مادر، اگر دعای شبانگاهی‌ات نبود
من در لهیب آتش غم می گداختم

مادر، اگر گناه نبود این به درگهت
بی شک تو را به جای خدا می‌شناختم

تا دیده‌ام به روی جهان باز شد، زشوق
لبخند مهربان تو جا در تنم دمید

فریاد حاجتم چو برون آمد از گلو
دست نوازش تو به فریاد من رسید

مادر، قسم به آن همه شب زنده داریت
که اندر سرم هوای تو هست و صفای تو

آیینه دار مهر و عطوفت تویی، تویی
خواهم که سر نهم به خدا من به پای تو

روزی که طفل زار و نحیفی بُدم ز مهر
چون جان خود، مرا تو نگهدار بوده‌ای

مادر، به راه زندگی من فدا شدی
دایم مرا تو مونس و غمخوار بوده‌ای

مادر قسم به تو، که تویی نور کردگار
یزدان تو را، ز نور وفا آفریده است

نازم به آن شکوه و به آن عزّت و مقام
جنّت به زیر پای تو خوش آرمیده است

نظرات