بیوگرافی یدالله مفتون امینی شاعر و همسرش انور اعظمی + عکس درگذشت و اشعار
بیوگرافی یدالله مفتون امینی شاعر و همسرش انور اعظمی و فرزندانش + عکس درگذشت و اشعار
یدالله مفتون امینی شاعر پیشکسوت متولد سال ۱۳۰۵ در شاهیندژ ۱۰ آذر ۱۴۰۱ بر اثر ایست قلبی درگذشت. او یکی از شاعران قدیمی و معاصر ایرانی است که به دو زبان ترکی و فارسی شعر می سرود. در ادامه با بیوگرافی یدالله مفتون امینی شاعر ایرانی و همسرش انور اعظمی و فرزندانش همراه با سوابق و آثار شعر و اشعار تا درگذشت و علت فوت در مجله حرف تازه با ما همراه باشید
بیوگرافی یدالله مفتون امینی شاعر
یدالله امینی متخلص به مفتون، از شاعران معاصر ایرانی در ۲۱ خرداد ۱۳۰۵ در شهرستان شاهین دژ دهستان هولاسو، متولد شد. درشناسنامهٔ وی، تاریخ تولد با سه سال تفاوت روز دهم ماه بهمن سال ۱۳۰۲ شمسی قید شده است. طبق شناسنامه، نام اصلی وی یدالله امینی فرزندِ مرحوم عبدالله (خان میرزا بیک) میباشد. وی پس از گذراندن دبستان و دبیرستان در تبریز به تهران آمده و وارد دانشگاه شد. او دانشآموختهٔ رشتهٔ حقوق قضایی از دانشکده حقوق دانشگاه تهران بود.
یدالله مفتون امینی در ۱۰ آذر ۱۴۰۱ برابر با ۱ دسامبر ۲۰۲۲ در ۹۶ سالگی دارفانی را وداع کردند. مراسم تشییع و خاکسپاری وی متعاقبا اعلام میشود.
کتاب های دریاچه، کولاک، انارستان، نهنگ یا موج، اکنونهای دور، من و خزان و تو و از پرسه خیال، عاشیقلی کروان، فصل پنهان، یک تاکستان احتمال، سپیدخوانی روز، عصرانه در باغ رصدخانه، شب ۱۰۰۲، جشن واژهها و حسها و حالها، طلایی/ خاکستری/ رگبار، گزینه اشعار، آجی چای، «مستقیم تا نرسیده به صبح از جمله آثار این شاعر بزرگ و نامدار کشورمان هستند.
سوابق سال های فعالیت
مرحوم یدالله امینی شاعر معاصر پس از گذراندن دبستان و دبیرستان در تبریز به تهران آمده و وارد دانشگاه شد. او دانشآموختهٔ رشتهٔ حقوق قضایی از دانشکده حقوق دانشگاه تهران بود. از سال ۱۳۲۸ تا ۱۳۵۹ یعنی ۳۱ سال در وزارت دادگستری خدمت نمود.
سال ۱۳-۱۳۱۲ در هلاسو بودند و بعد به تبریز آمدند. در «مدرسهٔ تمدن» دورهٔ ابتدایی را گذراند و از کلاس ششم به بعد در «مدرسهٔ رشدیه» درس خواند و بعدها در «دبیرستان فردوسی» درورهٔ دبیرستان را طی کرد و بعد از گذراندن دورهٔ تحصیلی به تهران آمده و وارد دانشگاه شد.
سال ۱۳۲۵ دانشکدهٔ حقوق دانشگاه تهران کنکور داد و همچنین در دانشسرای عالی. اول به دانشسرای عالی رفت باب میلش نبود چون در دانشکدهٔ حقوق هم اساتید برجسته داشت و هم شبیه عزاخانه نبود اول سیاسی را انتخاب کرد و بعد به سمت حقوق متمایل شد. به خاطر جذابیتهای شغلی اول سیاسی را انتخاب کرد کسی که در رشتهٔ سیاسی فارغالتحصیل میشد کاردار (سفیر) میشد. خرداد ۱۳۲۸ فارغالتحصیل شد. در دانشکدهٔ افسری شش ماه آنجا بود سه ماه در خود ساختمان بود و سه ماه هم در اقدسیه چادر زدن در مجموع ۱۸ماه خدمت کرده است و در دورهٔ خدمت در دادگاه ارتش دادیار شد.
او ۹۶ سال عمر کرد که ۷۰ سالش به شعر و شاعری گذشت؛ جنگ جهانی اول و دوم، اشغال ایران و حکومت پیشهوری در تبریز را دیده بود، با قوام و مصدق و نیما و جعفر پیشهوری دیدار داشت.
سبک شعر امینی در آغاز کلاسیک و کهنپرداز بود اما بعدها بهویژه طی سالهای پس از انقلاب به شعر بی وزن و قالبهای نوپردازانه روی آورد. وی علاوه بر شعر فارسی، اشعاری نیز به زبان ترکی سرودهاست.
مفتون امینی از جمله شاعرانی بود که با چند نسل از شاعران ایران حشر و نشر داشته از جمله چون محمدحسین شهریار، عماد خراسانی، صمد بهرنگی و سپهری و پروین اعتصامی ، رهی معیری دیگر شاعران و نویسندگان بوده است.
تخلص محزون تا مفتون
یدالله مفتون امینی مدتی با نام «محزون» فعالیت کرد. در اینباره میگوید: میخواستم شعری را در روشنفکر منتشر کنم با نام محزون که گفتند محزون چیه؛ اسم دیگری را انتخاب کنید و سرانجام آن شعر را فریدون مشیری با نام یدالله مفتون امینی چاپ کرد و کمکم آن یدالله را برداشتند و مفتون امینی ماند. خلاصه جناب مشیری این نام را برای ما باب کرد.
شروع شاعری
درباره شروع شاعریاش نیز توضیح میدهد: شعری که قابل قبول شاعران نوپرداز بود، او از خرداد ۱۳۳۱ برای اولین بار اقدام به سرودن شعر کرد و چهارپارهای که آنموقع اینها را شعر نو حساب میکردند، که بعد گفتند اینها شعر نئوکلاسیک است. آن شعر اینطوری بود که: «دریاچه هر زمان که تو را ببینم ، بر عمر و آرزوی خود اندیشم ، گاهی برای آنچه که خواهد شد ، گاهی به یاد آنچه شد اندیشم».
او با انتشار نخستین دفتر شعرش به نام «دریاچه» در سال ۱۳۳۶ فعالیت جدی شاعریاش را آغاز میکند؛ اما آشنایی او با شعر به دوران حضور در مکتبخانه برمیگردد. آن روزها را اینگونه روایت میکند: من از همان دوره دبیرستان استعداد شعر داشتم. از مکتب، آموختن را آغاز کردم و تا حدود ۹سالگی در روستا بودم وبعد به تبریز آمدم. از مکتب که شروع کردیم به خواندن، به فاصله خیلی کمی «شاهنامه» و «گلستان» را خواندیم. درتبریز کلاس هفتم، هشتم آن موقع، به معنایی، دبیرستان الآن که بودم، شعر میگفتم؛ اما شعر نبود؛ نظم بود. دفترچههای شانزدهبرگی به نام «دفتر سبز» بود که من آن را برمیداشتم و به شکل منظوم، دفتر را پر میکردم از نام پرندهها، گلها، شهرها و… که نوعی شروع برای من بود. این تجربهها در شانزدهسالگیام است.
چاپ اولین کتاب
اولین کتابم سال ۱۳۳۶ و دومین کتابم هم به نام «کولاک» سال ۱۳۴۴ چاپ شد که آنهم خیلی گرفت و رضا براهنی هم بر آن نقد نوشت. البته بنده بعدها از رهی معیری، فریدون مشیری و دیگران فاصله گرفتم و از سال ۴۲-۴۱ با همان نیماییهای واقعی حشر و نشر داشتم که به اعتقاد من، نیماییهای واقعی یکی منوچهر آتشی بود و محمدعلی سپانلو.
عکس یدالله مفتون امینی شاعر تبریزی و همسرش
همسر یدالله مفتون امینی کیست
وقتی لیسانسش را گرفت به تبریز برگشت و سر کلاسهای ادبیات و انگلیسی دانشگاه تبریز حاضر شد و در کلاس ادبیات با خانم انور اعظمی از خاندان مشهور کلانتریهای تبريز آشنا شد و در اواخر سال ۱۳۳۷ در تبریز با او ازدواج کرد. خانم اعظمی زبان انگليسي خوانده و در دبيرستانهای تبريز تدريس میکردند.
فرزندان یدالله مفتون امینی شاعر تبریزی
وی دارای دو فرزند دختر به نام اولدوز و خزر می باشد که هر دو ازدواج کرده و دارای همسر هستند
آشنایی با شهریار
با شهريار از سال ۳۳ آشنا شدم و اولين ديدار ما در يکي از اتاقهای ادارهي کل راه آذربايجان بود که شهريار میآمد آنجا نزد يکي از دوستان خود (آقای تقوی) مینشست و ملاقات با مردم در آنجا برای هر دو طرف آسانتر بود. من که وارد شدم و سلام دادم ولي خواستم پالتوی خود را از جاي رختي بياويزم و جارختي هم هيولا و بلند بود، گفتم «دست من کوتاه و جارختي بلند» شهريار حدود چند ثانيه مات ماند و بعد با پوزخند مانندی گفت: «کاش، يارب داشتم بختي بلند» او خيلي زود مرا با شاعر بودنم تحويل گرفت. من از شهريار نکتههای زيادي آموختم… دوستي من با شهريار حدود ده سال اول از روی اشتياق و تقريباً ده سال دوم از روی احترام بود. من او را شاعرترين شاعر معاصر میدانم البته اين به معناي بهترين و معاصرترين شاعر نمیباشد.
درگذشت یدالله مفتون امینی شاعر + علت فوت
یدالله مفتون امینی در دهم ۱۴۰۱ در ۹۶ سالگی از دنیا رفت.
محمد متینیزاده، داماد این شاعر درباره نحوه فوت و درگذشت این شاعر گفت: او امروز بعدازظهر (پنجشنبه، دهم آذر ماه) بر اثر ایست قلبی درگذشت. او درباره مراسم تشییع و خاکسپاری نیز با بیان اینکه هنوز زمانی مشخص نشده است، گفت: با توجه به تعطیلی فردا و انجام یکسری کارهای اداری احتمالا به شنبه نخواهیم رسید. زمان مراسم اطلاعرسانی خواهد شد.
سوابق شغلی
در سال ۱۳۵۰ به دلیل سیاسی بودن اشعارش و به خاطر علاقهمند بودن روشنفکران فرهنگی از سمت قضایی برکنار شد و بعد از انقلاب اسلامی دوباره به قضاوت برگردانیده شد. او به جهت اشتغال حاد و حرفهای به کار شعر و شاعری با تقاضای مکرر و مداوم خود، در اواخر سال ۱۳۵۹ بازنشسته گردید و دوران اصلی شاعریاش از همین زمان شروع شد.
- وزیر دادگستری در سال ۱۳۲۹
- مدتی بازپرس مراغه بود
- دادیار در خوی
- دادیار رضایه در سال ۱۳۳۱ عنوان
- حدود ۳۱ سال تا ۱۳۵۹ در دادگستری مشغول به کار بود.
- مدتی در سال ۱۳۵۰ رئیس دادگاه تسویهٔ امور ورشکستگی تبریز شد، تیرماه ۱۳۵۱ به تهران آمد.
- پس از انقلاب یک سال و نیم در دادگاه حل اختلاف مشغول به کار شد آن موقع معاون بود و دیگر به اصرار خودش بازنشسته شد.
نمونه اشعار یدالله مفتون امینی
باران
وقتي که از يک چتر آويخته ميچکد
باران
وقتي که از يک زنگ به صدا درآمده ميچکد
يا از يک قفل بسته
باران
وقتي که از شادي يک دهقان ميچکد
يا از شتاب يک مهمان
يا حتي
وقتي که از يک علامت تعجب«!»
در هر حال
قطراتي از خود را بر کاغذ سپيدي ميپراکند
که من
روي آن شعري خواهم نوشت
و شگفت آن که
اينجا
قطره ي زودتر افتاده ديرتر ميخشکد
و آن که
در جايي پايينتر از همه چکيده است
زيباتر نقطهاي است
براي پايان يک شعر…
****
به قدر مهر من ای دوست مهربان نشدی
رفیق تن شدی اما ، رفیق جان نشدی
به نازنینی یک لاله بردمیدی و حیف
به دلنشینی یک شاخه ارغوان نشدی
گهی شتاب نمودی به راه و گاه درنگ
تو همسفر شدی ، آوخ که هم عنان نشدی
سپاس از آنکه شدی آفتاب روز بهار
دریغ از اینکه چراغ شب خزان نشدی
نه راز دوست شنیدی ، نه راز خود گفتی
همین قدر گله دارم که همزبان نشدی
سرشک ، نقطه عطفی ست از غریزه به عشق
ولی تو مایه لطفی در این میان نشدی
کدام نکته ندانستی از نکات و دریغ!
چون دور صحبت ما گذشت نکته دان نشدی
به درس وعده روانی تمام زیر و زبر
بگو که درس وفا را چرا روان نشدی
تو رام گفته «مفتون» شوی؟ – زهی خیال محال
نخواستی بشوی ، ای رمیده جان ، نشدی!
*****
چون اللشدین سنه اصلان دئسین لر
قوچ اوغلان یا ایگیت طرلان دئسین لر
عزیزم جهد ائله بونلاردان آرتیق
سنه انسان فقط انسان دئسین لر
گئجه نی گوندوزه قاتماق اولار هئچ
سهندین قارلارین آتماق اولارهئچ
سوروشچو بیر سوزوم وار اوستی باغلی
گونشی اولدوز اساتماق اولار هئچ
آثار و کتب
۱۳۳۶: دریاچه؛ بانک بازرگانی: تهران [عروض نیمایی]
۱۳۴۴: کولاک؛ شمس: تبریز [عروض نیمایی]
۱۳۴۶: انارستان؛ ابن سینا؛ تبریز [بخشی از شعرهای دفتر در عروض نیمایی]
۱۳۵۷: نهنگ یا موج، گزینه کولاک و انارستان: تهران
۱۳۵۸: عاشقلی کروان؛ رفعت: تبریز
۱۳۷۰: فصل پنهان، گزینه اشعار؛ مرغ آمین: تهران
۱۳۷۶: یک تاکستان احتمال؛ نگاه: تهران
۱۳۷۸: سپیدخوانی روز؛ ثالث: تهران
۱۳۸۳: عصرانه در باغ رصدخانه؛ نشر نگاه: تهران
۱۳۸۴: بومرنگ
۱۳۸۵: من و خزان و تو؛ نشر امرود: تهران
۱۳۸۶: شب هزار و دو؛ نشر نگاه: تهران [شامل بخشی به ترکی آذری]
۱۳۸۷: اکنون های دور؛ امرود: تهران
۱۳۸۹: از پرسه خیال در اطراف وقت سبز؛ امرود: تهران
۱۳۹۱: جشن واژهها و حسّها و حالها؛ امرود: تهران
۱۳۹۳: طلایی، خاکستری، رگبار؛ ثالث: تهران
۱۳۹۳: گزینه اشعار؛ مرواری: تهران
۱۳۹۵: آجی چای؛ آواز؛ تهران؛ مجموعه کامل اشعار ترکی
۱۳۹۷: مستقیم تا نرسیده به صبح؛ کوله پشتی؛ تهران
سرفه فام و خط نستعلیق؟
جوایز و افتخارات
در سال ۱۳۹۵ مفتون امینی، شاعر پیشکسوت گواهینامه درجه یک هنری خود را از سیدعباس صالحی، معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کرد. در دومین دورهٔ جشنواره بینالمللی شعر فجر در بخش آزاد برگزیده شده است.
یدالله مفتون امینی (۲۱ خرداد ۱۳۰۵ – ۱۰ آذر ۱۴۰۱) متخلص به مفتون، شاعر معاصر ایرانی بود.
او در ۲۱ خرداد ۱۳۰۵ در شهرستان تکاب از پدری اهل روستای قجور( خان میرزا بیک امینی ) و مادری اهل روستای اغولبیک آذربایجان ، زاده شد . که هنوز هم اقوام و خویشاوندان در تکاب و روستای قجور زندگی می کنند و پدر مرحوم ایشان در تکاب مدفون است.خانواده امینی در اولین کودکی او ابتدا به شاهین دژ و سپس به تبریز نقل مکان نمودند( منبع کتاب تذکره الشعرای تکاب افشار نوشته حسینعلی قادری ) وی پس از گذراندن دبستان و دبیرستان در تبریز به تهران آمد و وارد دانشگاه شد