شعرهای کوتاه و جذاب رفاقت + عکس پروفایل دوستی

0

دوستی و رفاقت یک رابطه محکم بین دونفر است که ممکن است سالیان سال وجود داشته باشد. برای دوست های بامعرفت و بامرام شعرهای کوتاه و جذاب رفاقت آماده کرده ایم که می توانید برای دوست های خودتون ارسال کنید.

شعرهای کوتاه و جذاب رفاقت

شعرهای کوتاه و جذاب رفاقت

من دلم می‌خواهد
خانه‌ای داشته باشم پر دوست
کنج هر دیوارش
دوستانم بنشینند آرام
گل بگو، گل بشنو

***

عاقبت گر عمری باشد ماندگار
می‌گذارم این سخن را یادگار
می‌نویسم روی کوه بیستون
زنده باد یاران خوب روزگار

***

غم در دل تنگ من از آن است که نیست
یک دوست که با او غم دل بتوان گفت

شعرهای کوتاه و جذاب رفاقت

شعر دوبیتی دوست و رفاقت

دلت آبی تر از دریا رفیقم
به کامت شادی دنیا رفیقم
الهی دائما چون گل بخندی
شب و روزت خوش و زیبا رفیقم

***

پشت دریا شهریست که یک دوست در آن جا دارد

هر کجا هست ، به هر فکر ، به هر کار ، به هر حال ، عزیز است خدایا تو نگهدارش باش .

***

یاری اندر کس نمی‌ بینیم یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد
کس نمی‌ گوید که یاری داشت حق دوستی
حق شناسان را چه حال افتاد یاران را چه شد

شعرهای کوتاه و جذاب رفاقت

اشعار کوتاه دوستی

می نویسم که بمونه روی قلبم این حقیقت
که به جز تو من ندارم یه رفیق با محبت

***

رفیق جان منا دوره رفاقت نیست

سر گلایه ندارم که جای صحبت نیست

به قدر خنده و اشکی غزل بخوان با من

به قدر خواندن شعری همیشه فرصت نیست

علیرضا قزوه

***

دوستی فصل قشنگیست پر از لاله سرخ
دوستی تلفیق شعور من و توست
دوستی رنگ قشنگیست به رنگ خدا
دوستی حس عجیبیست میان من و تو

شعرهای کوتاه و جذاب رفاقت

شعرهای کوتاه و جذاب رفاقت و دوستی

می نویسم که بمونه روی قلبم این حقیقت
که به جز تو من ندارم یه رفیق با محبت

***

دوستی مثل متکا میمونه
وقتی خسته ای بهش تکیه میکنی
وقتی خوشحالی بهش تکیه میکنی
وقتی غصه داری روش گریه میکنی
وقتی شوخیت میگیره پرتش میکنی
وقتی سرت شلوغ از جلو دست و پا برش میداری
اما دیر یا زود باز هم بهش احتیاج پیدا میکنی
به سلامتی همه دوستای با معرفت…

***

تنها گنجی که جستجو کردن آن به زحمتش می ارزد
دوست واقعی ست و تو بهترین گنجی …

شعرهای کوتاه و جذاب رفاقت

متن زیبا دوستی

از جان طمع بریدن آسان بود ولیکن
از دوستان جانی مشکل توان بریدن

***

نی قصه‌ ی آن شمع چگل بتوان گفت
نی حال دل سوخته دل بتوان گفت

غم در دل تنگ من از آن است که نیست
یک دوست که با او غم دل بتوان گفت

***

دوست مشمار آن که در نعمت زند
لاف یاری و برادر خواندگی
دوست آن دانم که گیرد دست دوست
در پریشان حالی و درماندگی

نظرات