بیوگرافی و عکسهای سیما تیرانداز بازیگر و همسرش

0

بیوگرافی و عکسهای سیما تیرانداز بازیگر و همسرش

بیوگرافی سیما تیرانداز

سیما تیرانداز یکی از بازیگران خوب سینما , تلویزیون و تائتر در ایران است , وی زاده ۹ شهریور ماه سال ۱۳۴۹ در تهران است. وی دارای مدرک تحصیلی کارشناسی در رشته ادبیات نمایشی از دانشگاه آزاد و کارشناسی ارشد کارگردانی و بازیگری از دانشکدهٔ سینما و تئاتر است. سیما تیرانداز را می توان یکی از بازیگران توانا و پرکار ایرانی دانست که حدود سی سال است که در عرصه بازیگری فعالیت می کند. این بازیگر زن در این سال ها موفق به دریافت جوایز و افتخارات زیادی شده و تمام تلاش خود را در این راستا نموده است.

سیما تیرانداز

همسر سابق سیما تیرانداز

ناصر هاشمی همسر سابق وی است که سالها پیش از یکدیگر جدا شدند .

همسر سیما تیرانداز

همسر سیما تیرانداز آقای مجید جوزانی می باشد. رایان نام تنها فرزند خانم تیرانداز است و مادری دلسوز و مهربان هستند که روش های تربیت خاصی را در پیش گرفته و تمام تلاش خود را برای انجام وظایف مادری به کار گرفته است.

سیما تیرانداز

پسر سیما تیرانداز

سیما تیرانداز

شروع فعالیت سیما تیرانداز

آغاز فعالیت سیما تیرانداز از سال ۱۳۶۷ با نمایش‌های آموزشی مدرسه هنر و ادبیات صدا و سیما زیر نظر گلاب آدینه بود. با بازی در نقش کوتاهی در فیلم هامون ساخته داریوش مهرجویی به سینما آمد و سپس در فیلم بانو ساخته دیگر داریوش مهرجویی بازی کرد. اما سایه‌های هجوم فرصت مناسبی برای هنرنمایی او بود که برای بازی در همین فیلم نامزد جایزه بهترین بازیگر زن از یازدهمین جشنواره فیلم فجر شد.

فیلمهای سینما سیما تیرانداز

هامون (داریوش مهرجویی ۱۳۶۸)
بانو (داریوش مهرجویی ۱۳۷۰)
سایه‌های هجوم (احمد امینی ۱۳۷۱)
جاده عشق (رجب محمدین ۱۳۷۲)
پاداش سکوت (مازیار میری ۱۳۸۵)
شکلات داغ (حامد کلاهداری ۱۳۸۸)
به امید دیدار (۱۳۹۱)
ع ش ق (قاسم جعفری ۱۳۹۳)
وروجک‌ها (فرزاد اژدری ۱۳۹۳)
فراری (علیرضا داوودنژاد ۱۳۹۴)
ماجان (رحمان سیفی‌آزاد ۱۳۹۵)
پشت دیوار سکوت (۱۳۹۵) در عنوان بندی نیامده

مجموعه تلویزیونی سیما تیرانداز

آئینه (سری سوم) (۱۳۶۶)
پنجره‌ای رو به آفتاب (۱۳۷۰)
زندگی (۱۳۷۱–۱۳۷۰)
پنجره‌ای رو به باغچه (۱۳۷۲)
پشت پرده تخت طاووس[۲] (۱۳۷۴)
بی‌بی‌یون (۱۳۷۴)
دور باغ گذشت (۱۳۷۴)
وکلای جوان (۱۳۷۵–۱۳۷۴)
دومین انفجار (۱۳۷۵)
آژانس دوستی (۱۳۷۶)
ویروس ۲۰۰۰ (۱۳۷۸)
آغوش‌های خالی (۱۳۷۸ وحید نیکخواه‌آزاد)
قصه‌های شهرک سینمایی (۱۳۷۹–۱۳۷۸)
چای قند پهلو (۱۳۸۰)
جوانی (۱۳۸۰ سعید سلطانی)
باران عشق (۱۳۸۰)
خانه‌ای در تاریکی (۱۳۸۲)
رانت‌خوار کوچک (۱۳۸۲)
حلقه سبز (۱۳۸۶)
در چشم باد (۱۳۸۲)
ستایش (۹۰–۱۳۸۸)
سی‌امین روز (۱۳۸۹)
دودکش (۱۳۹۲)
ستایش ۲ (۱۳۹۲)
بین خودمون بمونه (۱۳۹۳)
نفس گرم (۱۳۹۴)
پادری (۱۳۹۵)
ستایش۳ (۱۳۹۷)

فیلم تلویزیونی سیما تیرانداز

چهار بهار (۱۳۸۶)
پس از مه
سرگیجه (۱۳۸۷)[۳]
سایه‌های بلند گناه (شهرام شاه‌حسینی، ۱۳۸۸)

تئاتر سیما تیرانداز

«مرگ یزدگرد» (بازیگر ۱۳۷۰)
«هتل عروس» (کارگردان)
«دخترک شب طولانی» (کارگردان)
«محاله فکر کنید اینطوری هم ممکنه بشه» (کارگردان و بازیگر)
تله تئاتر «بازرس کل» (بازیگر ۱۳۸۱)
«حیات خلوت» (بازیگر ۱۳۸۵)
«مانیفست چو» (بازیگر ۱۳۸۷)
«پری خوانی عشق و سنگ» (بازیگر ۱۳۸۹)[۴]
«آواز از دورترین کرانه مه آلود زمین» (بازیگر ۱۳۸۹)
«خانمچه و مهتابی» (بازیگر ۱۳۸۹)
«خدای کشتار» (بازیگر ۱۳۹۲)
«تقدیر بازان» (کارگردان، بازیگر، طراح لباس، طراح نور ۱۳۹۴)[۵][۶]
«نیازمندی‌ها» (طراح و کارگردان ۱۳۹۵)
«پاره‌های ساده» (بازیگر ۱۳۹۶)[۷]
«یک دقیقه و سیزده ثانیه» (بازیگر ۱۳۹۶)

عکسهای سیما تیرانداز

سیما تیرانداز

سیما تیرانداز

سیما تیرانداز

سیما تیرانداز

سیما تیرانداز

سیما تیرانداز

سیما تیرانداز

سیما تیرانداز

سیما تیرانداز

سیما تیرانداز

مصاحبه با سیما تیرانداز

اولین‌بار علاقه به بازیگری چه زمانی در وجودتان شکل گرفت؟

من از کودکی رؤیای بازیگری داشتم حتی یادم می‌آید در دنیای بازی کودکانه‌‌مان همیشه با دخترعمویم دست می‌دادیم و قول می‌دادیم که در آینده بازیگر شویم. در حدی که حتی انگشت‌هایمان را خون‌آلود به هم آغشته کنیم و قسم بخوریم که بازیگر شویم!

منظورم این است که رؤیای بازیگری از کودکی بامن بود در تمام بازی‌های بچگی‌مان در حال نقش‌بازی کردن بودیم.بعد از مدتی هم با دیدن یک تئاتر دوباره حس علاقه به بازیگری در من اوج گرفت. آن موقع به پدرم گفتم، حتما می‌خواهم بازیگر شوم. پدرم جواب داد پس باید در دوره‌های بازیگری شرکت کنی، اما گرفتار درس و مشق بودم و وقت این کار را نداشتم.این علاقه کم‌کم در حال از بین رفتن بود که یک روز در دبیرستان همکلاسی پشت سری من گفت: «خواهرم در کلاس بازیگری ثبت‌نام کرده است.» من هم پرسیدم: «آدرس کلاس را به من بگو. من هم می‌خواهم به آن کلاس بروم.» آدرس را که به من داد دقیقا در خیابان دریای‌نور بود که یک کوچه با منزل ما فاصله داشت. اینطور شد که رفتم در کلاس ثبت‌نام کردم.

از گذراندن این دوره تا بازیگر شدن تو چقدر زمان برد؟

خوشبختانه زمان خیلی کمی تا بازیگر شدن من سپری شد. فاصله ۲ سال بعد از گذراندن دوره بازیگری‌ام، در «مرگ یزدگرد» و «هامون» بازی کردم. از خوش‌شانسی من بود که توانستم آنقدر سریع پیشرفت کنم.

واکنش خانواده در مقابل تصمیم شما چه بود؟

با مخالفت‌های زیاد خانواده و اشک‌ و آه! آنها روبه‌رو شدم. اما در نهایت خانواده مجبور شدند شرایط من را بپذیرند و از یک جایی به بعد متوجه شدند که نمی‌توانند جلودار من شوند. در واقع من راهم را انتخاب کرده بودم.

اولین تلاش جدی‌ای که برای رسیدن به هدفت کردی چه بود؟

بعد از اینکه در دوره‌های بازیگری ثبت‌نام کردم در۲ تئاتر مشغول به کار شدم. یک تئاتر کودک بود و یک تئاتر ساده که با کارگردانی خانم گلاب آدینه.

اولین باری که مقابل دوربین قرار گرفتی بازی در کدام کار بود؟

بازی در «هامون» آقای مهرجویی بود خوشبختانه آن زمان آنقدر سنم کم بود که خیلی دلهره بازی نداشتم.با بازیگران آشنا نبودم البته آن موقع نه آقای خسرو شکیبایی آن‌قدر فوق ستاره بودند و نه خانم بیتا فرهی! در حقیقت نمی‌دانستم در چه کار مهمی بازی می‌کنم. خوشبختانه برخلاف نسل امروز که یک چیزهایی برایشان مهم‌تر از چیزهای دیگر است، ولی برای من خود بازیگری در اولویت است. هیچ‌‌وقت فکر نکردم کجا بازی کرده‌ام و با چه کسی بازی می‌کنم. همیشه و در هر جایی خود بازیگری برایم جلوتر از هر افتخار دیگری بوده و همین مسئله باعث می‌شد در نقش‌آفرینی‌هایم راحت باشم و با آرامش بیشتری کار کنم. حتی در مقابل مرحوم آقای خسرو شکیبایی و آقای انتظامی با آرامش بازی کردم. در واقع انگیزه بازیگری باعث شد که خودم را مقابل بزرگانی که با آنها بازی می‌کنم نبازم.

اولین دستمزدت چقدر بود و با آن چه کردی؟

هزار تومان در سال ۶۸ گرفتم، یادم می‌آید با آن دستمزد یک انگشتر طلا و یک ضبط صوت خریدم.

سیما تیرانداز اگر بازیگر نمی‌شد چه شغلی را انتخاب می‌کرد؟

از قبل به معماری هم علاقه داشتم. شاید سعی می‌کردم شغل مهندس معماری را انتخاب کنم و یک زندگی کارمندی را انتخاب می‌کردم و زندگی‌ام کاملا متفاوت می‌شد.

نظرات