بیوگرافی کریم باوی فوتبالیست و همسر و فرزندانش + افتخارات و عکس های کریم باوی

0

بیوگرافی کریم باوی فوتبالیست و همسر و فرزندانش + افتخارات و عکس های کریم باوی

کریم باوی متولد ۱۳۴۴ فوتبالیست پیشکسوت پرسپولیس و تیم ملی فوتبال ایران است که در ۱۶ آذر ۱۴۰۱ به دلیل سرطان کبد درگذشت, ما نیز به همین مناسبت بیوگرافی کامل کریم باوی و همسر و فرزندانش همراه با زندگینامه و سرنوشت زندگی او از شروع فوتبال تا بازنشستگی و سوابق و کارنامه ورزشی “کریم باوی”فوتبالیست پرسپولیس و سرزن طلایی فوتبال ایران را در مجله حرف تازه مطالعه کنید.

بیوگرافی و عکس های جوانی کریم باوی و همسرش + سرگذشت زندگی

بیوگرافی کریم باوی فوتبالیست

کریم باوی فوتبالیست کشورمان متولد ۹ دی ماه سال ۱۳۴۳ در آبادان و از فوتبالیست های با سابقه با سرزنی طوفانی و حیرت انگیز که به رغم داشتن قد و قامت نه چندان بلند، در مقایسه با سایر مهاجمان بلند زن ،چیزی کم نداشت. کریم باوی در نهایت تاسف روز ۱۶ آذر ۱۴۰۱ بر اثر بیماری سرطان درگذشت.

آخرین بازی دوره فوتبالش را در تیمی به نام سرخه حصار انجام داده و در سال ۱۳۷۴، از فوتبال کناره‌گیری کرده، تلاش‌های گاه و بیگاه برای مربی شدن یا بازگشت به قاب توجهات، آنچنان ثمربخش نبوده و بعد از فوتبالش، به فراموش خانه فوتبال ایران تبعید شده و راهی برای خروج از آن نداشت.

آمار باشگاهی

باوی در دوران بازیکنی فوتبال، در دو تیم شاهین و پرسپولیس و العربی بازی کرده و سابقه ۲۴ بازی در تیم ملی ایران را دارد که ۱۰ گل را نیز به ثمر رساند.

زندگینامه و سوابق کریم باوی سرزن طلایی تیم ملی فوتبال

شروع فوتبال

فوتبال را از کودکی كه هفت، هشت ساله بود با توجه به این كه آبادان شهری فوتبال خیز بود و جذب این رشته شد و به سمت توپ فوتبال و بازی با توپ های پلاستیکی رفت و توسط آقای نادر شرافتی مربی تیم ایران گاز آبادان، کشف شد و به این باشگاه رفت و خیلی زود برای بازی در تیم های نوجوانان و جوانان آبادان انتخاب شد

بیوگرافی شخصی کریم باوی

کریم باوی سرزن طلایی تیم ملی

همه فوتبال دوستان قدیمی ،کریم باوی را یکی از بهترین سرزن های دهه ۶۰ تیم ملی میشناسند

خداحافظی از فوتبال

پس از خداحافظی از فوتبال راهی کویت شد و و کنار دوستش صلاح الحساوی که بازیکن تیم ملی کویت بود، کار کرد.

بیماری جوانی کریم باوی فوتبالیست سابق

همسر کریم باوی کیست

وی سال ها پیش ازدواج کرده و حاصل این ازدواج یک دختر است که بنا به گفته خودش، همسر و دخترش در امریکا ساکن هستند

حضور در جنگ و ترکش

باوی در دوران جنگ و دفاع مقدس ،سابقه حضور دو سال و نیمه در جبهه را دارد.
او در جبهه جنگ زخمی شده و دو ترکش در بدن خود داشت که در سال ۹۲ به همت حمید استیلی و باشگاه پرسپولیس ، زیر تیغ جراحان رفت و سلامتی اش را به دست آورد.

تصاویر فوتبالیست های پیشکسوت سرطن

بازماندن از لژیونری در اروپا

وی در دوران فوتبال، پیشنهادهایی از دو تیم منچستر یونایتد و شالکه داشت اما مهاجم سرزن تیم ملی، از دوران جنگ تحمیلی نتوانست آن طور که در خور وی بود به حقش برسد.

بیماری کبد کریم باوی

کریم باوی پیشکسوت فوتبال و سرزن طلایی فوتبال، به دلیل بیماری کبدی در بیمارستان بستری شده و در نوبت پیوند کبد است.

در این ماه عزیز رمضان انسان به خدا توکل می‌کند. من برای کشور زحمت کشیده ام. ۲ سال و ۷ ماه در جبهه بودم و ترکش‌های زیادی در بدنم وجود دارد. ۱۰ سال برای تیم ملی، پرسپولیس و شاهین دویده‌ام. اما متاسفانه تا به اکنون چنین اتفاقی نیفتاده و از سوی مسئولین با بنده تماسی گرفته نشده است.

باوی که اصالتی آبادانی داشت در ماههای آخر حتی برای راه رفتن هم مشکل داشت و چند هفته در بیمارستان بستری بود تا اینکه پزشکان تصمیم گرفتند او را مرخص کنند تا در منزل استراحت کند. در روزهای آخر پزشک دیگری در یکی از بیمارستان‌های تهران تشخیص داد که کریم باوی دوباره آزمایشات جدیدی را انجام دهد و دور جدید شیمی‌درمانی را آغاز کند صبح روز چهارشنبه در حالی که او وضعیت مناسبی نداشت به دوست نزدیک و صمیمی‌خود یعنی علی اکبر یوسفی که بازیکن سابق پاس تهران است زنگ زد تا او را از شرایط وخیم خود مطلع کند اما یوسفی که در خیابان بود صدای زنگ موبایلش را نشنید. خودش در این مورد می‌گوید: حدود یک ساعت بعد وقتی متوجه تماس کریم شدم با او تماس گرفتم اما دیگر تلفن را بر نداشت اینجا بود که به شدت نگران شدم چون کریم همیشه جواب تلفن مرا می‌داد. وقتی خودم را به خانه اش در کرج ساندم متوجه شدم که صدای شیون و زاری می‌آید و عمر کریم عزیز دیگر به دنیا نبود.

ماجرای درگذشت کریم باوی

کریم باوی فوتبالیست پرسپولیس و تیم ملی فوتبال ایران در ۱۶ آذر ۱۴۰۱ دارفانی را وداع گفت. او در سالهای آخر به تنهایی زندگی می‌کرد و فقط با یکی دو نفر از دوستانش مثل همین علی اکبر یوسفی و اصغر مدیرروستا ارتباط داشت. او از اسطوره‌های فوتبال خوزستان محسوب می‌شد که توسط پرویز دهداری کشف شد و حدود ۲۳ بازی در تیم ملی انجام داد و ده گل هم برای ایران به ثمر رساند.

عکس های جوانی کریم باوی پیشکسوت فوتبال

گفتگوی خواندنی کریم باوی را از دست ندهید:

شروع فوتبال

فوتبال را از کودکی كه هفت، هشت ساله بودم با توجه به این كه آبادان شهری فوتبال خیز بود و جذب این رشته شدم و به سمت توپ فوتبال و بازی با توپ های پلاستیکی رفتم.

اخاذی به نام باوی

یک آدم با معرفتی که انگار به من شباهت دارد ، به اسم من می رفته و از مردم اخاذی می کرده. باعث بدنامی ام شده.

من اشتباه کردم و تاوانش را هم دادم

من بچه های جوان زیادی را در کرج تربیت کردم که فوتبال بازی کنند. بازیکنانی که می توانید از آنها بپرسید ، من چقدر در کنارشان هستم. الان چند سال است که پاهایم زمین گیرم کرده اما قبل از آن ، همیشه پا به پای شان می دویدم. من اشتباه کردم و تاوانش را هم دادم اما الان خوبم.

حصر آبادان

پلی که به سمت آبادان میرفت را من منفجر کردم. آبادان محاصره بود. اینقدر من قوی بودم و شجاع که کلمه مردن برایم ارزش نداشت.

ماجرای اعتیاد کریم باوی

خانواده و شغل پدر

منزل ما یکی از بهترین خانه های آبادان بود. پدرم در شرکت نفت کار می کرد و ما آنجا شرایط زندگی مان بد نبود. جنگ که شدت گرفت مدتی را در اصفهان زندگی ‌کردیم، سپس راهی تهران شدیم و جایی بین میدان شهدا و امام حسین خانه گرفتیم. من چند برادر و خواهرم در خارج از کشور زندگی میکنند. همسرم و دخترم آمریکا هستند و دخترم مشغول تحصیل در رده دکتراست، وضع مالی پدرم هم خوب است.

بچه انقلابی محل بودم

در دوره انقلاب ، ما شدیم بچه انقلابی های محل. من و بردارم ، این طوری بودیم. جنگ هم که شد کاری نداشتیم که از شهر برویم. چرا خانواده ام رفتند کرج اما من که نمی توانستم بروم. این قدر جنگ یکدفعه اتفاق افتاد که ما حتی نتوانستیم وسایل جمع کنیم.

اولین بازی رسمی

اولین بازی ای که برای شاهین کردم، محراب شاهرخی خدابیامرز به من گفت آماده بشو و برو داخل زمین،دقیقه ۷۰ وارد زمین شدم. از شانسم ناصر ابراهیمی داشت با یکی دو نفر که مربی تیم ملی در آن زمان بودند مرا می دید. در آن بازی ۲۰ دقیقه دو تا گل زدم، یک پاس پشت پا دادم. دو تا پاس سر انداختم.

سرزن طلایی تیم ملی در دهه شصت کیست

ورود به تیم ملی

فردایش ابرار ورزشی نوشت که اسمم را نوشته اند برای تیم ملی. ناصر ابراهیمی گفته بود که من از امیر قلعه نویی شنیده بودم که یک بازیکن خوزستانی آمده است که خیلی خوب بازی می کند .

کفش پاره داشتم نمیخواستم برم تیم ملی

من در خانه قایم شدم. من از تیم ملی می ترسیدم.من قصد فوتبال نداشتم. نمی توانستم بروم تیم ملی چون یک کفش پاره داشتم. حسین کازرانی که ان شاء الله خدا خیرش بدهد گفت یک کفش خریدم برای یادگاری داد به من.

نظرات