جملات لحظات تنهایی + عکس نوشته لحظه های غمگین تنهایی
در این پست می توانید متن های کوتاه درباره تنهایی و جملات لحظات تنهایی و عکس نوشته لحظه های غمگین تنهایی و متن درباره تنها ماندن و عکس نوشته غمگین درباره تنهایی و متن درباره مرد تنها و جملات ناب و خاص درباره تنهایی را مشاهده کنید.
جملات لحظات تنهایی
اگر ڪسی را دوست داری،
هوایش را داشته باش اما
اگر برای پر ڪردن
تنهایی خود، او را میخواهی!
هوایی اش نڪن ..!
شاید دیگر، به هیچ هوایی
غیر تو عادت نڪند ..
***
تنهایی مثل کمیابیهای دنیاست
که هر گوشهای از زندگی من، نام تو را در خود نگه داشته
بهتره آدم کسی رو نداشته باشه و تنها باشه
تا کسی رو داشته باشه و تنها باشه
درسینه،کویرلوت باقی مانده
دل،لانه ی عنکبوت باقی مانده
من شاعرکوچه های غربت هستم!
ازمن دوسه خط سکوت باقی مانده…
متن لحظه تنهایی
بماند که ندارمت…
بماند که هنوز دلم برایت تنگ است
بماند که تکهای از تو در من مانده است
بماند که شبها بیقرارت میشوم
بماند که هنوز دلم میخواهدت
بماند که بی تو فقط زندهام
بماند که هنوز وقتی باران میبارد صدایت در گوشم میپیچد
بماند که نیستی تا آرامم کنی
بماند که نمیتوانم از ذهنم بیرونت کنم
همه ی اینها بماند در دلم
در تنهایی من تو فقط خوب باش، همین کافی است…
می دانی عشق یعنی چی؟
خیال نمی کنم بفهمی
هیچکس نمی داند من چه حالی دارم! هیچکس …
دلم از تنهایی می پوسید و دردهای ناگفتنی توی دلم تلمبار می شد.
آدم عاشق باشد و نتواند به کسی بگوید،غم انگیز نیست…؟
***
در تنهایی دلم با اشتیاق به آینده نگاه میکند
که شاید در آنجا، تنهاییهایمان با هم پایان یابد
از تنها بودنم راضی نیستم
ولی خوشحالم با خیلیا نیستم
جملات غمگین تنهایی
نوبتی هم باشه دیگ نوبت ماست
اولین سفر تنهایی
تنهایی، طعمی دارد از دوری و نزدیکی
هر لحظه با تو و با خودم، در دلم به گفتوگو میپردازد
***
بر تنهایی خویش سجده میکنم
وقتی میبینم انسانها
چه بیوفایند و
در مواقع سختی و نیاز
چطور تنهایت میگذارند
تو با هر سیب کرم خوردهای وسوسه میشوی
برو
تو از بهشت قلب من رانده شدی
در بهشت ماندن لایق هر کس نیست
عکس استوری جملات لحظات تنهایی
تنهایی مثل شعلههای شبهای زمستانی
در دل من میسوزد و حرارت عشق را پخش میکند
گاهی باید دور خودت یک دیوار تنهایی بکشی
نه برای اینکه دیگران را از خودت دور کنی
بلکه برای اینکه ببینی چه کسی برای دیدنت
دیوار را خراب میکند
شب شده است و دونه دونه چراغ های شهر خاموش میشوند
من میمانم و
یک مشت تاریکی
یک مشت تنهایی
یک مشت دلتنگی
یک مشت نبودنت…
نظرات