۵۵ شعر ماه محرم کوتاه + اشعار جانسوز ماه محرم و عزای امام حسین ۱۴۰۲

0

۵۵ شعر ماه محرم کوتاه + اشعار جانسوز ماه محرم و عزای امام حسین ۱۴۰۲

در این مقاله مجموعه ای از جدیدترین شعر ماه محرم همراه با اشعار جانسوز در وصف ماه محرم و شهادت امام حسین از شاعران مذهبی کشورمان اماده کرده ایم که ویژه ماه محرم ۱۴۰۲ است. شما می توانید از این اشعار و شعر های محرمی برای شبکه های اجتماعی و مداحی و نوحه خوانی در ماه محرم و شهادت امام حسین ع استفاده کنید.

التماس دعا

شاعران مذهبی و آئینی کشورمان اشعار زیبایی در وصف ماه محرم و امام حسین علیه السلام سرودند که معمولا در مداحی ها و نوحه خوانی ها و ارسال در فضای مجازی کاربرد دارد و برای عرض تسلیت ارسال میشود.

55 شعر ماه محرم کوتاه + اشعار جانسوز ماه محرم و شهادت امام حسین (جدید 1402)

شعر کوتاه و بلند ماه محرم و قصیده و غزل و دوبیتی های زیبا در مورد محرم و شهادت امام حسین و کربلا را از جمله آثار شاعران ائینی است که در زیر چند نمونه شعر ماه محرم را می خوانید:

من برای دیدن ماه محرم زنده ام
با نسیم روضه ی ارباب عالم زنده ام

می دهد دل را جلا این اشک های دیده ام
با همین اشک و همین اندوه و ماتم زنده ام

“یا حسین” از کودکی ذکر لبانم بوده است
از عنایات همین ذکر دمادم زنده ام

سالها در بین هیئت نوکری کردم فقط
با شمیم دل نواز عطر پرچم زنده ام

تا ابد من خادم راه حسین و زیبنم
از همان روز ازل با گریه و غم زنده ام

من از تو صبر ندارم که بی تو بنشینم
کسی دگر نتوانم که بر تو بگزینم
بپرس حال من آخر که بی خیال رخت
همی گذرد روزگار مسکینم

****

ای شده مجنون خدا السلام / شاهرگ خون خدا السلام

ای شده سرشار دلم از غمت / باز محرم شد و دل محرمت

هست نگاه نگران همه / سوی تو ای دسته گل فاطمه

****

کربلا قبله دلهاست خدا میداند
دیدنش آرزوی ماست خدا می داند
اولین مستمع مجلس پرفیض حسین(ع)
مادرش حضرت زهراست(س)خدا می داند
****

در خیالم کربلا زائر شدم
در حریم پاک تو طائر شدم
یا اباالفضل ، ای تمام هستی ام
من فقط به عشق تو شاعر شدم

****

شعر های زیبا و سوزناک برای محرم

حال و هوای قلب من امشب کبوتریست

وقتی که کار صحن و سرای تو دلبریست

شبهای جمعه عکس حرم زنده می شود

تصویر رقص پرچم و گنبد چه محشریست

ما را اسیر عشق تو کرده، تفضلت

با این حساب کار شما ذره پروریست

با تربت تو کام دلم را گشوده اند

آقا ارادتم به شما ارث مادریست

در ماتم تو محفل اشک است چشم ما

اصلا بنای هیات ما روضه محوریست

ما سالهاست در غم تو گریه می‌کنیم

هم ناله با محرم تو گریه می‌کنیم

اشعار ماه محرم و و شهادت امام حسین 1402

بالا نرفت آنکه به پای تو پا نشد

آقا نشد هر آنکه برایت گدا نشد

مقصود از تکلم طور از تو گفتن است

موسی نشد هر آنکه کلیم شما نشد

روز ازل برای گلوی تو هیچ کس

غیر از خدای عز و جل خونبها نشد

در خلقتش زمین و مکانهای محترم

بسیار آفرید ولی کربلا نشد

گرچه هزار سال برای تو گریه کرده اند

یک گوشه از حقوق لب تو ادا نشد

ما گندم رسیده شهر ری توایم

شکر خدا که نان تو از من جدا نشد

یک گوشه می رویم و فقط گریه می کنیم

حالا که کربلای تو روزی ما نشد

داغ تو اعظم است تحمل نمی شود

در حیرتم چگونه قد نیزه تا نشد

شاعر: لطیفیان

*****

آفریدند مرا تا که گدایت باشم

سائل دائمی دست عطایت باشم

آفریدند مرا از تو بگیرم عصمت

شیعه چشم و دل غرق عزایت باشم

تا خدا هست تو هم باقی بالله هستی

می شوم مثل تو گر ازشهدایت باشم

چون عزای تو بقای همه دین خداست

آمدم گرمی این بزم عزایت باشم

تو قتیل العبراتی که خدا فرموده:

«ای حبیبم من الله بهایت باشم»

گر نشد زنده بیایم به حریمت مددی

تا که مدفون شده در کرببلایت باشم

اشک ما تلبیه ماست به حل من ناصر

داده ای اذن که این گونه فدایت باشم

شدی آواره که اسلام نگردد تحریف

کاش آوراه این حکم ولایت باشم

شاعر: جواد حیدری

******

دوست دارم هر چی دارم بدم به راه تو حسین
تا که سینه خیز بیام میون بین الحرمین

یا حسین امشب شب دیدار اوست
او که عالم نقطه پرگار اوست
یا حسین خونت گواهی بر جلالش میدهد
خود نهاد این نام بر تو نام تو تکرار اوست

زیباترین اشعار ماه محرم

دوبیتی زیبا در مورد ماه محرم

کربلا لبریز عطر یاس شد. . . .

نوبت جانبازی عباس شد. . . .

کس نوشته های ماه محرم شروع شد

بزرگ هیئتیان را صدا کنید از نو

بساط سینه زنی دست و پا کنید از نو

ز بقچه های قدیمیِ خانه، مادرها!

لباس مشکی ما را جدا کنید از نو

و ان یکاد بخوانید و آیت الکرسی

دو ماه بدرقه راه ما کنید از نو

درون خیمه و یا تکیه ها، میان داران

برای سینه زنی کوچه وا کنید از نو

تمامِ دردِ بدون علاج دنیا را

به چای روضه ی آقا دوا کنید از نو

برای روضه نذری مادران نجیب

تهیه سفره و نان و غذا کنید از نو

مگر نمی شنوی کلُ یومٍ عاشورا

برای گریه مبادا حیا کنید از نو

ملائکه به زمین زودتر هبوط کنید

وَ فکر قدر کمی بوریا کنید از نو

سلام حضرت زهرا! زمین قلبم را

شبیه هیئتمان کربلا کنید از نو

رسید بار دگر فصل محتشم خوانی

چه نوحه و چه عزا را عطاکنید از نو…

****
یه جائیه تو دنیا همه براش می میرن
تموم حاجتا رو همه از می گیرن
بین دو نهر آبه ، یه سرزمین خشکه
شمیم باغ و لاله اش خوشبو ز عطر مُشکه
شبای جمعه زهرا زائر این زمینه
سینه زن حسینه ، یل ام البنینه …

****

ما که روز شب بسوزیم و گدازیم / دل فقط به عشق مولامون مى بازیم

اگه از دنیا بریم بشیم بهشتى / تو بهشت بازم حسینیه مى سازیم . .

اردوی محرم به دلم خیمه به پا کرد
دل را حرم و بارگه خون خدا کرد

*****

صدای دسته ی زنجیر‌ زن، غمی در من
و شعله می کشد اکنون جهنمی در من
شب است و از همه سو خیمه می زند اندوه
که تا بنا شود از نو محرّمی در من

*****
عالم ؛ همه ی خاک کربلا بایدمان
پیوسته بـه لب ؛ خدا خدا بایدمان
تا پاک شود ؛ زمین ز ابنای یزید
همواره حسین ؛ مقتدا بایدمان . . .
یا حسین

****

امروز کمی هوایی اربابم / از صبح دلم گرفته و بی تابم

تقویم بیاورید ای وای حسین / شب اول است و من در خوابم

صلی الله و علیک یا ابا عبدالله

کوچه کوچه دلم پر از غوغاست / هر طرف خیمه عزا برپاست

قدسیان سوگوار و محزونند / همه هستى سیه پوش عزاست

ماه خون و خروش و ماتم شد / ماه خون خدا محرم شد . . .

****
بسم رب الفاطمه آغاز کردم گریه را
از گلوی بغض هایم باز کردم گریه را
مثل یک مادر که فرزندش زدستش می رود
اقتدا کردم به او ابراز کردم گریه را
این سیاهی های هیئت چادر خاکی او است
با غم پنهانی اش همراز کردم گریه را
تا که از ذکر غریب مادر افتادم ز پا
با نگاه او پر پرواز کردم گریه را
سایه ای را بر سرم حس می کنم در روضه ها
در پناه فاطمه آغاز کردم گریه را

گفته اند , اذن دخول ماه غم یا فاطمه است
روزی اشک محرم های ما با فاطمه است

***

شال غم بر روی دوشم پیرهن مشکی به تن
آرزو دارم شود این جامه بر جسمم کفن
محتشم دم می دهد باز این چه شور و ماتم است
گویی آویزان شده از عرش کهنه پیرهن
تا که از خانه به قصد روضه بیرون می زنم

*****

حیدر کرار می آید به استقبال من
فاطمه پایین مجلس مینشیند پیش در
می نشاند صدر مجلس گریه کن ها را حسن
خواهرش هم روضه می خواند برادر کاش کاش
وقت بوسه از گلو میرفت جانم از بدن

بوسه ای کردم گلویت را نبرد تیغ ها
غافل از اینکه تو آخر می شوی ذبح از قفا

*****

تـا هست جهــان شـور محــرم باقیست
این جلوه ي جان در همه ی عالـم باقیست
ازنـالـه ي نـیـنــوای یـاران حسـیـن
همواره بـه لب زمـزمه ي غم باقیست . . .

*****

از ندایت ” کیست که بخواهد یاریش کنم؟ ” می‌شنوم.
لبیک یا حسین و روحی فداک
صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین

هر دم به گوش می رسد آوای زنگ قافله ، این قافله تا کربلا دیگر ندارد فاصله .
حلول ماه محرم ، ماه پژمرده شدن گلستان فاطمه تسلیت باد . التماس دعا

——

درس عاشورا درس زندگیست
درس خوبی و فلاحت، بندگیست
اگر چه اندک است طول وقوعش
هزاران درس داد آن با طلوعش

—–

گویند که در روز قیامت علمدار شفاعت زهراست . . .

علم فاطمه دست قلم عباس است.

کاش بودیم آن زمان کاری کنیم
از تو و طفلان تو یاری کنیم
کاش ما هم کربلایی می شدیم
در رکاب تو فدایی می شدیم
السلام علیک یا ابا عبدالله …

*****

باز در خاطره‌ها، یاد تو ای رهرو عشق
شعله سرکش آزادگی افروخته است

یک جهان، بر تو و بر همت و مردانگی‌ات
از سر شوق و طلب، دیده جان دوخته است

نقش پیکار تو، در صفحه تاریخ جهان
می‌درخشد، چو فروغ سحر از ساحل شب

پرتواش بر همه کس تابد و می‌آموزد
پایداری و وفاداری، در راه طلب

چهر رنگین شفق، می‌دهد از خون تو یاد
که ز جان، بر سر پیمان ازل ریخته شد

راست، چون منظره تابلوی آزادی‌ست
که فروزنده به تالار شب آویخته شد

رسم آزادی و، پیکار حقیقت‌جویی
همه جا، صفحه تابنده آیین تو بود

آنچه بر ملّت اسلام، حیاتی بخشید
جنبش عاطفه و نهضت خونین تو بود

جان به قربان تو ای رهبر آزادی و عشق
که روانت سر تسلیم نیاورد فرود

زان فداکاریِ مردانه و جانبازی پاک
جاودان بر تو و بر عشق و وفای تو درود!

شاعر: محمدرضا شفیعی کدکنی

*****

من را که بی‌ قرار حرم می کنی بس است

اصلا مرا غبار حرم می کنی بس است

شرط نزول کوثر رحمت دعای توست

اصلاً تمام خلقت عالم برای توست

بالاتری ز درک تمام جهانیان

وقتی که انتهای جهان ابتدای توست

حتی نداشت روح الامین اذن پر زدن

آنجا که از ازل اثر رد پای توست

بی حب تو کسی به سعادت نمی رسد

رمز نجات اهل زمانه ولای توست

آسوده خاطران هیاهوی محشریم

وقتی رضای حضرت حق در رضای توست

فردوس ماست تا به ابد روضه الحسین

تنها بهشت اهل ولا ، کربلای توست

در آستانه تو کسی نا امید نیست

صحن امیر علقمه دار الشفای توست

****

وقتی که هست دوش نبی آسمان تو

یعنی تو از پیمبری و او از آن تو

فرزند خویش را به فدای تو کرده است

بسته ست جان حضرت خاتم به جان تو

معلوم کرد نزد همه حرمت تو را

با بوسه های دم به دمش بر دهان تو

فرمود هفت مرتبه تکبیر عشق را

تا بشنود ترنم عشق از زبان تو

آوای «من أحب حسینا» وزیده است

هر روز پنج مرتبه از آستان تو

ما از در حسینیه جایی نمی رویم

هستیم تا همیشه فقط در امان تو

هر شب نشسته فطرس اشکم به راه عشق

آنجا که صبح می گذرد کاروان تو

این اشکها برای دلم توشه می شود

اذن طواف مرقد شش گوشه می شود

اشعار زیبا برای محرم و شهادت امام حسین

محرم آمد و ماه عزا شد
مه جانبازی خون خدا شد
جوانمردان عالم را بگویید
دوباره شور عاشورا به پا شد

——

مقتدایان امام حسین علیه السلام کسانى هستند
کـه از مایه جان خویش در راه خدا نثار مى‌کنند
و بـه راستى حسین آموزگار بزرگ شهادت اسـت
کـه هنر خوب مردن را در جان بى‌تاب انسان‌هاى عاشق، تزریق می کند

————

نازم آن آموزگاری را که در یک نصف روز
دانش‌ آموزان عالم را همه دانا کند
ابتدا قانون آزادی نویسد بر زمین
بعد از آن با خون هفتاد و دو تن امضا کند
——

باز محرم شد و دلها شکست از غم زینب دل زهرا شکست
باز محرم شد و لب تشنه شد از عطش خاک کمرها شکست
آب در این تشنگی از خود گذشت دجله به خون شد دل صحرا شکست
قاسم و لیلا همه در خون شدند این چه غمی بود که دنیا شکست
محرم ماه غم نیست ماه عشق است محرم مَحرم درد حسین است

—-

سلام من به محرم
ســـلام مــن بــه مـحـرم، مـحـرم گــــل زهــرا
بـه لطـمه هـای ملائـک بـه مــاتـم گــل زهـرا

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه تشنـگی عـجـیـبـش
بـه بـوی سیـب زمـینِ غـم و حـسین غریـبش

سلام من بـه محـرم بـه غصـه و غــم مـهـدی
به چشم کاسه ی خون وبه شال ماتم مـهـدی

سـلام من بــه مـحـرم بـه کـربـلا و جـلالــش
به لحظه های پـرازحزن غرق درد و ملامش

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه حـال خستـه زیـنـب
بـه بــی نـهــایــت داغ دل شـکــستــه زیـنـب

سلام من به محرم به دست ومشک ابوالفضل
بـه نـا امیـدی سقـا بـه سـوز اشـک ابوالفضل

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه قــد و قـا مـت اکـبـر
بـه کـام خـشک اذان گـوی زیـر نـیزه و خنجر

سلام من به محرم به دسـت و بـا زوی قـاسم
به شوق شهد شهادت حنـای گـیـسـوی قـاسم

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه گـاهـواره ی اصـغـر
به اشک خجلت شاه و گـلـوی پـاره ی اصـغـر

سـلام مـن بـه مـحـرم به اضـطـراب سـکـیـنـه
بـه آن مـلـیـکـه، کـه رویش ندیده چشم مدینه

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه عـا شـقـی زهـیـرش
بـه بـاز گـشـتـن حُر و عروج خـتـم به خیرش

سلام من بـه محرم بـه مسـلـم و به حـبـیـبش
به رو سپیدی جوُن و به بوی عطر عجیـبـش

سلام من بـه محرم بـه زنگ مـحـمـل زیـنـب
بــه پـاره، پـاره تــن بــی سـر مـقـابـل زیـنـب

سلام من به محـرم به شـور و حـال عیـانـش
سلام من به حسـیـن و به اشک سینه زنـانش

******

از قتلگاه تو چه بگویم؟ حکایتِ

انگشت و خاتم تو مرا می‌کشد حسین

بر نیزه در مقابل چشمان خواهری

گیسوی درهم تو مرا می‌کشد حسین

سالار سر بریده‌ی زینب سرم فدات

هستی فاطمه! پدر و مادرم فدات

******

هم آیه و هم کتاب می گفت حسین

هم لیلی و هم رباب می گفت حسین

اعضاء و جوارح قتیل ره عشق

در خون خودش خضاب می گفت:حسین

شاعر: رجب جعفری

شعر کوتاه محرمی

****

این روزها غم تو مرا می‌کشد حسین

شب های ماتم تو مرا می‌کشد حسین

تا آن دمی که منتقم تو نیامده ست

سرخی پرچم تو مرا می‌کشد حسین

از لحظه‌ی ورودیه تا آخرین وداع

هر شب ، محرّم تو مرا می‌کشد حسین

هنگام پر کشیدن یاران یکی یکی

اشک دمادم تو مرا می‌کشد حسین

داغ علی اصغر و عباس و اکبرت

غم‌های اعظم تو مرا می‌کشد حسین

التماس دعا

نظرات