۶ مقاله و انشا درمورد بازگشایی مدارس و مهر ابتدایی و متوسطه

0

انشا درمورد بازگشایی مدارس و چند تحقیق و مقاله درباره شروع سال تحصیلی جدید, زیباترین و روانترین انشا درباره شروع مدارس با و مقاله درباره بازگشایی مدارس را در مجله حرف تازه به مناسبت باز شدن مدارس و سال تحصیلی جدید را میخوانید

انشا درمورد بازگشایی مدارس پایه ابتدایی و متوسطه +مقاله درباره شروع مدارس و مهر ماه

 

انشا درمورد بازگشایی مدارس با مقدمه و بدنه و نتیجه

سال تحصیلی جدید آغاز شده و شور و شوق فراوانی دانش آموزان و معلمان و مدیران و مشاوران را در برگرفته، اما امسال یا همه سال ها تفاوت دارد و سال تحصیلی با استرس و نگرانی به علت شیوع کرونا داریم. اول مهر امسال تبدیل به ۱۵ شهریور شد و مدارس از تاریخ ۱۵ شهریور شروع شد.

ما یک سال بالاتر رفتیم و کتاب های جدید میگیریم و درس های جدیدی که قرار است یاد بگیریم.
علاوه بر همه ی اینها با بازگشایی مدارس باز هم دوستان مدرسه خود را میبینیم
و ایام خوشی را در کنار انها در طول سال میگذرانیم
با بازگشایی مدارس باز هم میتوانیم ان حس رقابت در درس و یا چیزهای دیگر را با دوستانمان تجربه کنیم
باز گشایی مدارس و شروع سال تحصیلی جدید همیشه زیبا بوده
زیرا پس از مدت طولانی ای که تنها بوده ایم باز هم به مدرسه میرویم و با دوستان تجدید دیدار میکنیم
و همچنین معلم های قدیمی و معلم جدید خود را میبینیم
با بازگشایی مدارس ما از بیکاری و بلا تکلیفی بیرون می اییم
و از ان پس که مدارس دوباره باز شد باید وقت خود را به درس و مدرسه اختصاص دهیم
تا باز هم بتوانیم نتیجه مورد نظرمان از مدرسه را بگیریم

 

مقاله درباره شروع مدارس و مهر ماه برای دبیرستان

به نام خدا انشایم را درباره بازگشایی مدارس و شروع سال تحصیلی آغاز میکنم

متن

با ورود به مدرسه می بینم تا حدودى عوض شده و با شیوع کرونا همه پروتکل هدی بهداشتی و ضد عفونی نیمکت ها و کلاس انجام شده است.
هر چند امسال با سال های دیگر فرق دارد ، ولى باز همون حس و حال گذشته را دارد .

دبيرستان دوران طلایی ماست و تو حياط مدرسه قدم میزنیم و با دوستان گپ میزنیم.

سکوى مدرسه چه روزاى که روى اين خطا وايساديم تا مدير بهمون بفهمونه که بايد بيشتر درس بخونيم بايد مثل يه خانم رفتار کنيم ته همه ى سخنرانى ها هم ميرسيد به جيغ و داد.

مدرسه تنها جاى دنياس که همه به درس خوندنت، خنديدنت، لباس پوشيدنت، رفتنت، اومدنت حتى خوردنت کار دارن از مديرش گرفته سرایدارش

حالا باز دوباره سالی جدید و کلاسی جدید شروع شده و باید نه ماه بار دانش و علم را بر دوش بکشیم.

مسابقه های ورزشی یا رقابت های جنگی بین سلول ها…
چه دوستی ها که به دشمنی تبدیل میشه تو این محوطه و چه دشمنی ها که به دوستی بدل میشه.
واقعا زیباس بازی کردنا و اذیت کردن همدیگه تو حیاط.
و در آخر تمام خاطره ها ی مدرسه فقط از حیاط مدرسه میمونه برامون ، دنیای بزرگ چند متری…

مقاله و انشا درباره بازگشایی و شروع مدارس دوره ی ابتدایی

مقدمه

مدرسه خانه ی دوم من بود…

بدنه و متن

امسال سال آخریست که در مدرسه ابتدایی می گذرانم.روزهای بسیاری در این مدرسه بودم و در حیاط این مدرسه دویدم.

مدرسه برای من تنها مکانی نبود که دوس داشتم ولی تنها مکانی بود که بیشترین خاطره را از آن دارم.

من عاشق زنگ های ورزش هستم زمانی که زنگ ورزش آخرین زنگ روز ما باشد بیشتر به آن علاقه مند هستم

چون بعد از پایان تمام ورزش ها و بازی های زنگ آخر در همان حیاط زیبای مدرسه منتظر صدای زنگ آخر میمانم و همین که زنگ به صدا درآمد با صمیمی ترین دوستم از مدرسه خارج و به سمت خانه روانه میشویم.

وقتی زنگ آخر در کلاس باشی و زنگ بخورد برای رسیدن به بیرون از مدرسه باید ترافیک بالایی را از سر بگذرانی ولی وقتی در حیاط باشی میتوانی اولین نفر از مدرسه خارج بشوی.

سکوی مدرسه را خیلی دوست دارم چرا که سرود ها و نمایش های بسیاری را برای دیگر دانش آموزان روی همین سکو برگزار کردیم.

مدرسه را خیلی دوست دارم خصوصا پایان هر ترم که همه به صف می شوند و شاگرد های ممتاز معرفی میشوند و هدیه میگیرند.

من اضطراب اول شدن را همیشه دوست داشتم و مشتاقانه منتظر دیدن هدیه ی شاگرد اولی ام می ایستادم.

مدرسه ما را همیشه به یاد امتحانات می اندازد
یک مهر اول ابتدایی ، روزی که اولین بار چشم به این همه آدم کوچولو خورد،آدم کوچولو هایی که مثل خودم بودند

و قرار بود بهترین دوست های من از بین این آدم ها باشند

نتیجه گیری

هیچ وقت فراموش نمیکنم و حتما هر زمانی که بتونم دوباره به مدرسمون سر میزنم.

 

انشا درباره اول مهر و بازگشایی مدارس

انسان ها وقتی کار مفیدی برای انجام دادن داشته باشند احساس رضایت و آرامش دارند .

و ما وقتی کوچک هستیم آموختن علم و دانش مهم ترین و مفید ترین کاری است که باید با پشت کار شادابی و تلاش انجام دهیم

آینده کشور ما فقط با بازی کردن و خواب ساخته نخواهد شد

و ما در برابر آینده خودمان و آباد کردن کشورمان و سربلند کردن پدر و مادرمان وظیفه سنگینی داریم.

البته من هم بازی کردن و تفریح را دوست دارم

ولی سعی میکنم هم درس هایم را درست انجام دهم هم به بازی و سرگرمی بپردازم .

تا وقتی که سال تحصیلی تمام شد و تابستان بعدی شروع شد من با یک کارنامه پر از نمرات خوب تعطیلاتم را آغاز کنم .

در آغاز سال من از خدا میخواهم من را کمک کند عمر خودم را در راه علم و دانش و رضایت خودش صرف کنم . آمین.

نتیجه گیری :

من مدرسه را با همه سختی هایش دوست دارم و از خدا میخواهم من را در رسیدن به اهدافم یاری کند .

انشا درمورد بازگشایی مدارس برای کلاس هفتم

مقدمه :
نون والقلم وما یسطرون

متن انشا :

مهر می آید با مهری بی پایان …

دوباره کیف و مداد و خودکار و دفتری با برگه هایی که بوی نویی میدهند

همه چیز مثل بهار تازه است و روح افزا

و من پرم از هزار انگیزه و هدف بلند که در ابتدای سال تحصیلی به آن می اندیشم

میدانم که شاید به همه آنها دست نیابم

اما به خودم قول میدهم که هر بار خسته و نا امید شدم دوباره و دوباره و دوباره شروع کنم

خسته نخواهم شد و دست از تلاش نخواهم کشید به خاطر این کیف و لوازم التحریری که دسترنج پدری ست زحمت کش که در با وجود بار سنگین هزینه های زندگی هر بار با شوقی در چشمانش وسایل تحصیل را برای من آماده میکند .

دست از تلاش بر نمیدارم برای مادر که در ابتدای سال تحصیلی با عشق و امیدی بی کران مرا از زیر قرآن عبور میدهد و مرا با آیت الکرسی و حمد و سوره راهی مدرسه میکند .

دست از تلاش برنمیدام برای معلمانی که علم آموزی و تعلیم برایشان شغلی مانند سایر شغل ها نیست ، شغلی است آمیخته به تعهد و مهر به آموختن.

آری… حتی اگر خسته شوم یا نا امید دوباره بلند میشوم و شروع میکنم

به خاطر همه دختران و پسران کار که هرگز مثل من مجالی برای تحصیل و علم آموزی نداشته اند ، پدر و مادری که برقه شان کن و معلمی که بیاموزشان …

میدانم برای سال های آتی زندگی ام راهی سخت در پیش رو دارم

پایان .

انشا درمورد بازگشایی مدارس پایه راهنمایی و متوسطه

مقدمه :
صدای پای مدرسه می آید …

اول مهر، روزی نیست که مدرسه ها باز می شوند؛

اول مهر روزی ست که تو تصمیم می گیری درِ مدرسه را باز کنی.یعنی همان روزی که تصمیم می گیری دانش آموز شوی؛ آن وقت می بینی که خانه مدرسه است، کوچه مدرسه است، شهر مدرسه است، دنیا مدرسه است؛ و هر جا و هر چیز، درسی ست برای آموختن.
روزی که تو دانش آموز شوی، همه جا مدرسه خواهد شد؛ و از آن روز به بعد ، تمام روزها ،اول مهر است…

ﺻﺪﺍﯼ ﭘﺎﯼ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ…
ﻗﻠﻢ ﻫﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻮﺷﺘﻦ ﻣﺸﻖ ﻫﺎ، ﻣﯽ ﺩﻭﻧﺪ ﻭ ﻣﺸﻖ ﻫﺎ چشم ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺩﺳﺘﺎﻥ ﮐﻮﭼﮏ ﺑﭽﻪ ﻫﺎیند.ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺩﻓﺘﺮﻫﺎﯼ ﻧﻤﺮﻩ ﺣﺎﺿﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﺗﺎ ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ﻣﻌﺼﻮﻣﺎﻧﻪ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺭﺍ ﺛﺒﺖ ﮐﻨﻨﺪ.ﺁﺏ ﺧﻮﺭﯼ ﻫﺎ، ﺗﺸﻨﻪ ﺳﯿﺮﺍﺏ ﮐﺮﺩﻥ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﻫﺎﯼ ﺧﺎﻟﯽ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﯿﺎﻩ ﻫﺎ، ﺩﻟﺘﻨﮓ ﺩﯾﺪﻥ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺷﻠﻮﻍ ﻫﺎ ﻭ ﺳﺎﮐﺖ ﻫﺎﯼ ﮐﻼﺱ.

ﮐﻼﺱ ﻫﺎﯼ ﺧﺎﻟﯽ، ﺻﺪﺍﯼ ﭘﺎﯼ ﺁﻣﻮﺯندگان ﺩﺍﻧﺶ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﻨﻮﻧﺪ ﻭ ﺳﮑﻮﺕ ﻫﺎﯼ ﺳﺮﺩ، ﺩﺭ ﻫﺎﯼ ﻭ ﻫﻮﯼ ﺍﻣﯿﺪﺑﺨﺶ ﺁﻧﻬﺎ، ﺁﺭﺍﻡ ﺁﺭﺍﻡ ﻣﺤﻮ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﺩ.ﺑﺬﺭ ﺗﻌﻠﯿﻢ، ﺁﻣﺎﺩﻩ ﮐﺎﺷﺘﻦ ﺩﺭ ﺫﻫﻦ ﻫﺎﯼ ﻣﺴﺘﻌﺪ ﻭ ﭘُﺮ ﺑﺎﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﯿﻤﮑﺖ ﻫﺎ ﺑﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﮐﺘﺎﺏ ﻫﺎ ﻭ ﮐﯿﻒ ﻫﺎ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ.

ﺻﺪﺍﯼ ﮔﺎﻡ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻮﭼﮏ ﺑﻪ ﮔﻮﺵ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ؛ ﺻﺪﺍﯼ ﺷﮑﻔﺘﻦ ﻭ ﺟﻮﺍﻧﻪ ﺯﺩﻥ، ﺻﺪﺍﯼ ﺭﻭﯾﺶ ﻭ ﺭُﺳﺘﻦ، ﺻﺪﺍﯼ ﭘﺎﯼ ﺑﻬﺎﺭ، ﺻﺪﺍﯼ ﭘﺎﯼ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻣﯽ آید… صدای پای عشق…

گردآوری در مجله اینترنتی حرف تازه برگرفته از یاد مهر و دلبرانه

 

نظرات