بیوگرافی و عکسهای پانته آ بهرام بازیگر نقش افسانه سریال دلدادگان
بیوگرافی و عکسهای پانته ا بهرام
پانته ا بهرام (زادهٔ ۱۳ اسفند ۱۳۴۸ تهران) هنرپیشه سینما، تئاتر و تلویزیون اهل ایران است. او دانشآموختهٔ مدرسه هنر و ادبیات صدا و سیما و ادبیات نمایشی است.
وی در ۱۳ اسفندماه ۱۳۴۸ در تهران متولد شد. در ۱۳۶۶ فعالیت بازیگری خود را به صورت آکادمیک با ورود به مدرسه صدا و سیما و تحصیل در رشته بازیگری آغاز کرد. اولین حضور جدی در تئاتر را در ۱۳۶۷ با بازی در مقابل تماشاگر در تالار هنر و قصه شبنم تجربه کرد. در ۱۳۷۱ با تحصیل در رشته ادبیات نمایشی گام جدیدتری در تعمیق دانش آکادمیک در زمینهٔ هنرهای نمایشی برداشت.
پانته آ بهرام در سال ۱۳۷۹ و با سریال مسافر دیده شد و به شهرت رسید. مسافر نام یکی از مجموعه های تلویزیونی ساخت ایران است که طی سال ۱۳۷۹ در شبکهٔ تهران و از آن پس در شبکه های مختلف از جمله شبکه جام جم و کانال های ماهواره ای به نمایش درآمده است. نام این مجموعه در زمان تولید دست تطاول بود که در هنگام پخش از تلویزیون به مسافر تغییر نام یافت.
پانته ا بهرام و همسرش
پانته ا بهرام در آخرین مصاحبه خود در تلویزیون در خصوص ازدواج خود از دادن توضیح خودداری کرد و احتمالا وی تا کنون ازدواج نکرده است. عکسی از یک دختر بچه به عنوان دختر وی منتشر شده است که طبق گفته ی خودش وی اصلا دختری ندارد و آن عکس گندم خواهر زاده اش می باشد.
عکسهای پانته ا بهرام با خانواده اش
بیوگرافی پانته ا بهرام
مصاحبه با پانته ا بهرام
پانته ا بهرام در خصوص لقبی که اهالی سینما به آن دادند گفت: من متفاوتترین بازیگر سینما و تلویزیون هستم زیرا بازیگری را با احترام به این شغل و جدیت آغاز کردم و این حرفه برایم یک شغل دم دستی نبود.
وی افزود: بازیگری من با تئاتر کلید خورد و همه میدانند که تئاتر نه پول و نه شهرت دارد؛ من قدرتمند، درست و دقیق به راهم ادامه دادم و در سن ۱۹ سالگی به دلیل بازی در تئاتر بهرام بیضایی جایزهی تئاتر فجر را از دست رئیس جمهور اسبق گرفتم.
بازیگر فیلم “چهار شنبه سوری” اظهار داشت: من سعی کردم در تمام این سالها استانداردهای بازیگری را رعایت کنم و به نظر خودم جزء با کیفیت ترین بازیگران ایران هستم.
وی ادامه داد: وقتی با دانش و علاقه وارد حرفهای شوی قطعا در آن موفق خواهی شد و اگر به شغلت احترام بگذاری و آن را به نحو احسن انجا دهی پول به دنبالش میآید. از سویی افراد باید سریع تکلیف آیندهی خود را مشخص کنند و به زندگیشان جهت دهند. گاهی اوقات من فرد ۵۰ سالهای را میبینم که علاقه مند به بازیگری بوده و در پی رسیدن به این شغل است و من چارهای جز افسوس خوردن برای این فرد ندارم؛ البته درست است که هیچ زمانی برای شروع دیر نیست اما اقدام زو تر سبب نتیجه گیری بهتر میشود.
این بازیگر ادامه داد: من نام مافیا را در سینمای ایران نمی برم و به نظرم مافیا وجود ندارد. در سینمای ما همچون بازی شطرنج دو جناح سفید و سیاه وجود دارد و من به دلیل بلد نبودن این بازی جزؤ هیچ گروهی نیستم. من سالها در سینما به جای شطرنج تخت نرد بازی کردم و منچ انداختم چون به نسبی بودن جهان و بینابین بودن آن اعتقاد دارم.
وی در ادامه افزود: سینما در کشور ما یک محصول وارداتی است و بسیاری از شرایط لازم را ندارد برای مثال بازیگران خارج از کشور برای بیشتر دیده شدن زمینههای نمایش گری زیادی دارند اما در ایران یک بازیگر برای نمایشگری باید تحت حمایت یک تهیه کننده برود یا جناح خاصی پیدا کند و همین امر سبب تعهد نداشتن هنرمند به شغلش میشود.
بازیگر فیلم “هیچ” بیان کرد: بعضی از خانوادهها هنوز بازیگری و کلا هنر را حرفه نمیدانند به همین دلیل فرزندانشان را وادار به ورود در رشتههای دیگر میکنند؛ بازیگران سینما هم دو دسته هستند گروهی تحصیلات دانشگاهی یا آکادمیک در این زمینه دارند و گروه دیگر بدون هیچ پیش زمینهای وارد این حرفه میشوند؛ بعضی با ورود به سینما، درس سینما میآموزند و ماندگار میشوند و بعضی دیگر به راحتی از میدان بیرون میروند.
بازیگر فیلم “بیگانه” در خصوص این فیلم اظهار داشت: “بیگانه” جزء بهترین کار های من است که هر بازیگری آرزوی بازی آن را دارد و استحقاق دریافت جایزه در سی و دومین دوره جشنواره فجر را داشت. در اواخر بازی این کاراکتر به خاطر بازیهای ظریف روحی و چشمی دچار بیماری عصبی شدم.
وی ادامه داد: بهرام توکلی نیز کارگردان بسیار باهوش و با برنامهای است که برای لحظه به لحظهی زندگیش برنامه دارد و “بیگانه” هم جزء با کیفیت ترین کارهای او بود اگر سینما قدر آن را بداند و او باز فیلم بسازد همکاریهای بیشتری با هم خواهیم داشت و توکلی امسال هم یک فیلم خوب در جشنواره فجر دارد.
این بازیگر بیان کرد: من هنوز از داوری های سی و دومین جشنواره ی فجر شگفت زده هستم؛ تمام افرادی که “بیگانه” ر ا دیدند گفتند که جایزه میگیرم اما من حتی کاندیدا هم نشدم از سویی ماجرای رضا عطاران و نویدزاده چیزی از ارزش آنها کم نکرد اما سبب شد همه ما به گروه داوری این جشنواره شک کنیم!
پانته ا بهرام عنوان کرد: بعضی از بازیگران برای بازی خود در یک فیلم برای آن سرمایه گذار پیدا میکنند که الان اتفاق خوبی است اما خطر بزرگی برای آیندهی سینما به حساب میآید. من میدانم اگر کارگردانی به سراغم می آید تنها برای بازیام است.
وی افزود: بازی من شدیدا به نگاه کارگردان وابسته است؛ دوستانم میگویند که تو همانند یک دستگاه با دکمههای مختلفی که قابلیت بازی در هر نقش بنابه خواسته ی کارگردان را داری.
بازیگر فیلم “پستچی سه بار در نمیزند” خاطر نشان کرد: خوشبختانه با کارگردانان با کیفیت متفاوتی از جمله اصغر فرهادی و حسن فتحی کار کردهام؛ فرهادی با نگاهی رئال و فتحی به شکل شاعرانه به مسائل مینگرد.
این بازیگر عنوان کرد: جهان براساس عشق ساخته شده و تنها عشق میتواند افراد را نجات دهد؛ من هم عاشق بازیگری هستم و تمام عمر و زندگی خود را برسر این کار گذاشتهام و به هیچ سمت و سوی دیگری نخواهم رفت.
وی ادامه داد: به نظر خودم “چهار شنبه سوری” و “من مادر هستم” بهترین کارهایم هستند.
بازیگر فیلم “من مادر هستم” گفت: من از ابتدا برای مردم کار کردم و بدون توجه و نگاه آنها ادامهی بازیگری برایم معنایی ندارد.
وی ادامه داد: گاهی میشنوم که فردی با دیدن بازی من در فیلمی جهت زندگیاش تغییر کرده و همین برای کل زندگی من کافی است.
پانته ا بهرام افزود: وضعیت بازیگران خانم در ایران سخت و پوشیده است چون امکانات محدودی دارند و من به تمام بازیگران زن ایران دست مریزاد میگویم.
پانته ا بهرام در خصوص انوشیروان ارجمند اظهار داشت: انوشیروان ارجمند از بهترین و اصلی ترین مشوقهای من در بازیگری بود و نحوهی کارم را دوست داشت. من به مرگ هنرمند اعتقاد ندارم و انوشیروان ارجمند همیشه زنده است.
وی دربارهی رموز ماندگاری یک هنر مند گفت: مردمی بودن، شناسایی و درک تواناییها، انتخاب درست و انسان خوبی بودن از رموز موفقیت یک هنرمند است.
وی ادامه داد: “پرویز بهرام” پسر عموی پدر من است؛ پدر من هم از درون یک هنرمند محسوب میَشود و تا چند روز پیش حال خوبی نداشت اما الان بهتر است یک بیمار بیشتر از کمک های مالی به مهربانی نیاز دارد امیدوارم مسولان حواسشان به هنر مندان باشد.
کارهای پانته ا بهرام
تئاتر
آتقی و شهر خیال (۱۳۶۹)
مجلس عاشقانه سلیمان و بلقیس (۱۳۶۹)
مرگ یزدگرد (۱۳۷۰)
شب بخیر مادر (۷۵–۱۳۷۴)
زمستان ۶۶ (۱۳۷۶)
رقص کاغذ پاره (۱۳۷۷)
پس تا فردا و دل سگ (۱۳۷۸)
یک دقیقه تا سکوت (۱۳۷۹)
افسون معبد سوخته (۱۳۸۰)
همان همیشگی – زمزمه مردگان – رازها و دروغها (۱۳۸۱)
خواب در فنجان خالی – شب هزار و یکم (۱۳۸۳)
نمایشنامهخوانی آدمهای خیس (۱۳۸۳)
شکلک (مهر ۱۳۸۳)
با دهان بند سکوت (مهر ۱۳۸۳)
زمزمهٔ مردگان (آذر ۱۳۸۳)
هی مرد گنده گریه نکن! (دی ۱۳۸۳)
منطقهٔ اشغال شده (بهمن ۱۳۸۳ – در جشنوارهٔ تئاتر فجر)
نورا (تابستان۱۳۸۹ علیرضا کوشک جلالی)
افسون معبد سوخته (مهر و آبان ۱۳۹۵) کیومرث مرادی، تهران، ایرانشهر – سالن استاد سمندریان
یک دقیقه و سیزده ثانیه (مرداد ۱۳۹۶) شهرام گیل آبادی، تهران، ایرانشهر – سالن استاد سمندریان
تلویزیون
آئینه(سری سوم) (۱۳۶۶)
چهره به چهره
بحران معنویت
ایستگاه
مسافر (سیروس مقدم)
بحران معنویت
سکوت
پلیس جوان
وکیل
زیر هشت (سیروس مقدم۱۳۸۹)
خانواده حمزهعلی خان
جستجوگران
تعبیر وارونه یک رؤیا (۱۳۹۴)
عاشقانه (منوچهر هادی ۱۳۹۶)
فیلم های سینمایی
۱۳۹۴ گذرموقت
۱۳۹۳ کوچه بینام
۱۳۹۲ طبقه حساس
۱۳۹۲ تراژدی
۱۳۹۲ بیگانه
۱۳۹۱ گس
۱۳۹۱ روز روشن
۱۳۹۰ میگرن
۱۳۹۰ بی خود و بی جهت
۱۳۸۹ من مادر هستم
۱۳۸۹ اسب حیوان نجیبی است
۱۳۸۸ خوابهای دنباله دار
۱۳۸۸ طهران:روزهای آشنایی
۱۳۸۸ هیچ
۱۳۸۷ پستچی سه بار در نمیزند
۱۳۸۵ اقلیما
۱۳۸۵ بچههای ابدی
۱۳۸۴ چهارشنبهسوری
۱۳۸۳ سه راه حل برای یک مشکل
۱۳۸۱ غوغا (فیلم)
۱۳۸۱ بانوی من
۱۳۸۱ توکیو بدون توقف
۱۳۷۸ عینک دودی
۱۳۷۵ زشت و زیبا
جوایز
۱۳۷۰، جایزه اول بازیگری نمایش مرگ یزدگرد
۱۳۷۵، زمستان ۶۶ جایزهٔ سوم بازیگری
۱۳۷۷، جایزه اول بازیگری جشنواره دفاع مقدس”زمستان ۶۶”
۱۳۷۸، جایزه اول بازیگری تئاتر پس تا فردا
۱۳۸۰، جایزه دوم بازیگری (تئاتر رازها و دروغها)
جایزه اول کانون ملی منتقدان (برای تئاترهای همان همیشگی و رازها و دروغها)
۱۳۸۲، جایزه دوم بازیگری (تئاتر شکلک)
۱۳۸۳، برگزیدهٔ بهترین بازیگر زن در نخستین جشن بازیگر در تاریخ ۹
۱۳۸۴، برگزیدهٔ بهترین بازیگر زن در دومین جشن بازیگر در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۴
۱۳۸۹، برگزیدهٔ بهترین بازیگر زن در پنجمین جشن کانون فیلم دانشگاه آزاد اسلامی همدان (برای فیلم هیچ)
۱۳۹۱، برنده دیپلم افتخاروتندیس بهترین بازیگرنقش اول زن ازسی ویکمین جشنواره فیلم فجر (برای فیلم روزروشن)
نظرات