تعبیر خواب خواستگاری و خواستگار آمدن چیست؟

2

تعبیر خواب خواستگاری و خواستگار آمدن چیست؟

تعبیر خواب خواستگاری و دیدن خاستگاری کردن و خواستگار آمدن را در این بخش از سایت حرف تازه از دیدگاه بزرگان تعبیر خواب دنیا و تعبیر خواب اسلامی را بخوانید تا اگر روزی در خواب چنین موضوعی را دیدید بدانید که چه مفهومی و معنی دارد.

تعبیر کلی دیدن شخصی به عنوان خواستگار و یا خواستگاری کردن در خواب اشاره به موقعیت‌ها و پیشنهادات جدید در زندگی دارد. این پیشنهادات می‌تواند شغلی و یا تغییری در عقاید فرد بیننده خواب باشد.

تعبیر خواب خواستگاری

خواستگاری در خواب می‌تواند به موقعیت‌ها و پیشنهادات جدیدی که هم اکنون و در زندگی بیداری با آن‌ها رو به رو هستید اشاره داشته باشد.
این پیشنهادات صرفا زمینه‌های عاطفی را شامل نشده و می‌تواند نشان دهنده‌ی پیشنهادات جدید شغلی یا حتی عقاید جدیدی باشد که در معرض آن‌ها قرار گرفته اید.
خواستگاری در خواب نشان دهنده یک تصمیم گیری مهم است که در زندگی بیداری با آن رو به رو شده‌اید ،مثل پذیرفتن یک دوست یا گروه دوستی جدید و …
در تعبیر این موضوع باید ذکر شود که تفاوتی ندارد که مجلس خواستگاری مربوط به کیست و چه انسان‌هایی در این مجلس حضور دارند.
تمام انسان‌هایی که در خواستگاری مشاهده می‌کنید، سمبل ابعاد مختلف افکار و شخصیت خودتان هستند.

تعبیر خواب خواستگار آمدن

اگر در خواب مشاهده کنید که فردی به خواستگاری شما آمده است، توجه داشته باشید که این فرد، چه وجه شباهتی یا موقعیت‌های جدیدی دارد که در زندگی بیداری در معرض آن‌ها قرار گرفته اید.
این شباهت می‌تواند یک شباهت اسمی یا شغلی ساده باشد.
از طرفی توجه داشته باشید که در خواب، چه احساسی نسبت به پیشنهاد ازدواج دارید؟ اگر این پیشنهاد در خواب برای شما ناخوشایند یا ناراحت کننده باشد، یعنی موقعیت‌های جدیدی که در زندگی بیداری با آن‌ها رو به رو شده اید، بر خلاف ارزش‌ها و خواسته‌های قلبی شماست
اما اگر احساس کنید که این شخص مطابق میل شماست، یعنی موقعیت‌های جدید برای شما خوشایند هستند.

تعبیر خواب خواستگاری

تعبیر دیدن خواستگار ناشناس در خواب

اگر فردی که در خواب به خواستگاری شما آمده است را نشناسید و ماهیت او برای شما روشن نباشد، باید بدانید که او سمبل ابعاد ناشناخته‌ی شخصیت شماست.
اگر نسبت به او نظری مثبت داشته باشید، یا احساس کنید که او بسیار به شما علاقه‌مند است، نشان دهنده‌ی این معناست که انگیزه‌های جدیدی که در حال شکل گیری در ذهن شماست بسیار مثبت بوده و به سرعت به شما کمک می‌کند تا زمینه‌های مختلف زندگی خود را گسترش داده و به اهداف جدیدی دست پیدا کنید.
تعبیر خواب خواستگاری از کسی که دوستش دارید

اگر در خواب به خواستگاری فرد مورد علاقه‌ی خود رفته اید، این خواب نشان دهنده‌ی تلاش شما برای شناخت یا تثبیت یک موقعیت جدید مثل موقعیت شغلی، یا تکمیل یک مهارت یا ایده در ذهن شما اشاره داشته باشد.

اگر کسی در خواب ببیند که قصد ازدواج دارد ولی دختری که قصد ازدواج با او را دارد نه می‌شناسد و نه نامش را می‌داند ابن سیرین این خواب را به نزدیک بودن اجل فرد تعبیر کرده است.

تعبیر آمدن خواستگار پیر در خواب

آنلی بیتون می‌گوید: اگر دختری خواب ببیند پیرمردی به خواستگاری او آمده و با او ازدواج می‌کند، علامت آن است که با مشکلات فراوانی روبرو خواهد شد

تعبیر خواب خواستگاری محمد بن سیرین

ابن سیرین میگوید: در مورد فردی که خواهان ازدواج یا به قول امروزی‌ها خواستگار است می‌گوید اگر کسی در خواب ببیند که خواستار ازدواج با دختری است نشانه آن است که بزرگی و مرتبه او از بین خواهد رفت.

تعبیر دیدن خواستگاری کردن مرده

اگر زنی در خواب ببیند که فرد مرده ای به خواستگاری او آمده و با او ازدواج کرد بیانگر این است که از مال زن کم خواهد شد.

تعبیر خواب ابراهیم کرمانی: اگر زن شوهر داری ببیند که همسرش با شخص دیگری ازدواج کرده و آن همسر جدید را ملاقات نکرده نشانه عزت و شرف زن خواهد بود.

تعبیر خواب خواستگاری با حلقه و بدون

تعبیر خواب حلقه نامزدی به کیفیت آن حلقه در خواب بستگی دارد هر چه حلقه زیباتر باشد بخت شما نیز بهتر خواهد بود.
اگر در خواب دیدید که به کسی حلقه دادید به این معنی است که عاشق او هستید و دوست دارید هر چه زودتر با آن شخص ازدواج کنید.

اگر در خواب دیدید که از شخصی خواستگاری کردید ولی حلقه نداشتید نشان دهنده این است که هنوز برای یک رابطه طولانی مدت آماده نیستید. شاید نگرانی اصلی شما تامین هزینه های زندگی است.

تعبیر خواب خواستگاری امام صادق (ع)

امام بزرگوار می فرماید: خواستار زن داشتن را بر چهار وجه می‌دانند.

بزرگی
افزایش مال
سرحالی
خرمی و شادی

2 دیدگاه در “تعبیر خواب خواستگاری و خواستگار آمدن چیست؟

  1. Zeinab133 گفت:

    سلام
    من خواب دیدم که خاستگار آمده بود و بین من و خواهرم من رو پسند کردند و بعد مادر پسر و خود پسر و دختر یکی از اقوام پسر که نفهمیدم کی بود و یک خانم دیگه هم که باز نفهمیوم کی بود اومده بودند و پدر خاستگار اصلا داخل مراسم نبود پدر خودمم نبود فقط مادرم و دوتا از خواهرام بودند
    و تا اینکه مادر پسره من رو صدا زد و منم رفتم پیشش و روبروش ایستادم که مادره شروع کرد روی یک پارچه مشکی که نفهمیدم شالش بود یا یک پارچه دیگه با چیزی شبیه زغال ولی بارنگ قهوه ای متنی مینوشت و من همین لحظه حس کردم پسره داره بهم نگاه میکنه و این حس بهم دست داد که ازم خوشش اومده و منم تا الان درست به چهره پسره توجه نکرده بودم زیر چشمی به پسره نگاه کردم و فهمیدم که سن و سالش زیاد نیست و اختلاف سنی کمی داریم و از چهره پسره هم خوشم اومد و حس کردم پسر خیلی خوب و آروم و مهربونی هست و خیلی از پسره خوشم اومده بود.که من به مادر پسر گفتم بزار کاغذ و خودکار بیارم
    که روش بنویسه و رفتم دنبال کاغذو خودکار که مادره هم پشت سرک اومده بود هر چی میگشتم بین دفتر یک کاغذ سفید پیدا نمیکردم و خجالت میکشیدم که یک کاغذ درست و حسابی نداشتیم و بین دفتر یک کاغذ که نصف شده بود و سفید بود رو بالاخره پیدا کردم و با خودکار آبی بهش دادم که روش متن نوشت که یادم نیست چی بود
    بعد این خانواده خاستگار شام هم موندن و غذا چلو مرغ خوردن و از غذا هم خوششون اومد و من باز هر از گاهی به پسر نگاه میکردم خیلی از چهرش خوشم اومده بود
    بعد رفتیم و با مادر پسر ظرف شستم که یکم ظرفها زرد رنگ بود و تمیز نشسته بود چون من آب میکشیدم
    بعد رفتیم داخل سالن که دیدم سه تا خانم (خانواده خاستگار) دراز کشیدن وسط سالن و من تعجب کردم اینقدر راحت هستند
    بعد من داشتم به درس و دانشگاه هم فکر میکردم که چجور هم ازدواج کنم و درسم رو هم ادامه بدم و اینکه اگه قرار به ازدواج شد باید به پسره بگم که میخوام درس بخونم
    بعد یک ساک بزرگ که وسایل هایم داخلش بود آورده بودم وسط سالن که دیدم تمام خانواده پسر اومدن کنارم و داخل ساک رو نگاه میکردن که من خبلی تعجب کردم اما چیزی بهشون نگفتم و اینجا پسر هم کنارم بود و من حس کردم یکم شخصیت مرموزی داره
    و اون دختر اقوامم تا وسایل رو دید با حسودی گفت دانشگاه میری و منم جوابش رو دادم اما با وجود اینکه فهمیدم یکم خانواده پرو و فضولی هستند ریلکس بودم و ناراحت نبودم
    نمیدوم شاید بخاطر این بود که از پسر خوشم اومده بود و حتی مادرم و خواهرام هم باهاشون برخوردی نمیکردند
    بعد رفتیم و داخل سالن نشسته بودیم و من و پسر همزمان بهم نگاه کردیم و پسره انگار بهم لبخند زد بعد لبخندش شبیه پوزخند بود و اینجا باز گفتم شایدپسر بد اخلاقی باشه بر خلاف ظاهرش و اما هنوز ازش خوشم میومد و بخاطر پوزخندش ازش بدم نیومد اما منم بهش پوزخند زدم.

    این مراسم تموم شد و من و خواهرام رفتیم بیمارستان برای دیدن بچه خواهرم که از پرورشگاه گرفته بودند اما بخاطر اینکه کسی متوجه نشه گفته بودند بچه خودشونه و برای همین خواهرم اومده بود بیمارستان تا بگه که زایمان کرده و چند تا از اقواممون هم اومده بودند بیمارستان
    و بچه رو گرفتیم و رفتیم داخل یک خونه (اینجا من این حس رو کردم که این خونه منه و پسره هم که الان همسره من شده اما تا اینجا هیچ مراسم عقد و عروسیمون برگزار نشده بود بعد و اینکه پسره(همسرم) الان خونه نبود و این اولین بار بود که خونه رو دیدم و فهمیدم تازه بهم رسیدیم و یه حس عجیب داشتم و تو این فکر بودم که نکنه پسره (همسرم)ازم خوشش نمیاد که خونه نیومده اما از طرفی حس میکردم که زیادم ازم بدش نمیاد و این حس بهم دست داد که شخصیتش عجیب و حتی مغروره اما باز دوسش داشتم )
    که خواهرم و همسرش با بچه که پسر بود اومدن داخل و بقیه خواهرام هم اومدن که در کمال تعجب دیدم که یک پسر بچه دیگه هم که اونم از پرورشگاه آورده بودن هم هست
    که اون پسر رو به من دادن و گفتن بچه من باشه من بزرگش کنم
    و من خیلی ناراحت شدم و با گریه گفتم ولی من هنوز ازدواج رسمی نکردم مراسم عروسی و عقد نگرفتم بعد چجوری بچه داشته باشم زشتهههه گفتم من الان بچه نمیخوام دوست دارم با همسرم چند سالی خوش باشیم و بیرون بریم و خوش باشیم و به پسر بچه هم نگاه کردم یه پسر نسبتا تپل سفید بود که به بچه ۴ ماه میخورد.
    لطفا تعبیر کنید اگر هزینه داره یا تعبیر نمی کنید لطفا به ایمیلم اطلاع دهید ممنونم.

  2. ساینا گفت:

    سلام.نیم‌روز آدینتون بخیر.طاعاتتون قبول.
    مدت ۱۰ _ ۱۵ سال هر چند مدت خواب پسرعمه‌م رو میبینم.مدام تو خواب از من خواستگاری میکنن.البته من احساس میکنم خواستگاری کردن و منتظر جواب مثبت از من هستن.برق محبت رو تو خواب از چشماشون میخونم.تو خواب متوجه میشم ک عمه و برادشون اطلاع دارن.ایشون مدت ۷ساله ژاپن زندگی میکنن.انقدر این خواب تکرار شده واقعا احساس میکنم نسبت به ایشون حس علاقه پیدا کردم😔من ابدا لحظه‌ای به ایشون فکر هم نکردم.اما با این خواب‌ها ذهنم آشفته شده و مدام ذهنم درگیر تعبیر خواب هست.لطفا کمکم کنین.میترسم دچار عشق توهمی‌شم.ایشون شخصیت آرومی دارن برعکس من شیطون هستم.تو خواب برق شیطنت و محبت رو کاملا میبینم.😔لطفا کمکم کنین.یه دنیا سپاس از محبت شما🌺

نظرات