بیوگرافی و عکسهای کامبیز دیرباز بازیگر و همسرش

1

بیوگرافی و عکسهای کامبیز دیرباز بازیگر و همسرش

بیوگرافی کامبیز دیرباز

کامبیز دیرباز متولد ۱۲ شهریور ۱۳۵۴در شهر تنکابن بازیگر سینما و تلویزیون ایرانی است. وی فارغ‌التحصیل رشتهٔ بازیگری از دانشکده هنرهای دانشگاه آزاد اسلامی است. او ۲۹ اردیبهشت صاحب فرزند دختر شد و اسمش را نیاز گذاشت. کامبیز این خبر رو در صفحه شخصی خودش در اینترنت اعلام کرد و در توضیح ان نوشت :این فرشته کوچولو زیباترین هدیه ای بود که خداوند امروز به من داد.

جدیدترین اثری که کامبیز دیرباز در حال بازی کردن است سریال شرایط خاص است که هم اکنون در حال فیلمبرداری است و از تلویزیون پخش خواهد شد

کامبیز دیرباز

همسر کامبیز دیرباز

وی متاهل است و صاحب یک دختر بنام نیاز شده است. تحصیلات همسر کامبیز دیرباز ادبیات نمایشی خوانده است.

کامبیز دیرباز

شروع فعالیت کامبیز دیرباز

فعالیت سینمایی کامبیز دیرباز از سال ۱۳۷۸ با حضور در فیلم دختران انتظار آغاز شد. او سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را در بیست و دومین دوره جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۸۲ برای بازی در فیلم دوئل احمد رضا درویش بدست آورد. دوئل فیلمی به کارگردانی و نویسندگی احمدرضا درویش و تهیه کنندگی حسن رجبعلی بنا ساخته سال ۱۳۸۲ است، که در ۲۱ آبان ۱۳۸۳ بر روی پرده سینما رفته است. کامبیز دیرباز در سال ۱۳۸۳ با سریال تب سرد پا به عرصه تلویزیون گذاشت و دیده شد. او در این مجموعه تلویزیونی در کنار شهاب حسینی و حمید گودرزی به ایفای نقش پرداخت. تب سرد نام مجموعه تلویزیونی است که در سال ۱۳۸۲-۱۳۸۳ توسط علیرضا افخمی ساخته شد. این مجموعه شامل بیست قسمت است که از شبکهٔ سوم صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش شده است. کامبیز دیرباز در سال ۱۳۸۵ در فیلم سینمایی اخراجیها در نقش مجید سوزوکی به خوبی درخشید و محبوبیت زیادی بین مردم بدست آورد.

آثار سینمایی کامبیز دیرباز

۱۳۷۸ دختران انتظار
۱۳۸۱(۱۳۸۰) نغمه
۱۳۸۲ دوئل
۱۳۸۳ گرداب
۱۳۸۴ به نام پدر
۱۳۸۵ مقلد شیطان
۱۳۸۵ سرگیجه
۱۳۸۵ اخراجی‌ها
۱۳۸۷ یک گزارش واقعی
۱۳۸۷ کلبه
۱۳۸۷ عیار ۱۴
۱۳۸۷ انعکاس
۱۳۸۸ شرط اول
۱۳۸۹ قفس طلایی
۱۳۹۱ شاباش
۱۳۹۱ خاکستر و برف
۱۳۹۲ ساکن طبقه وسط
۱۳۹۵ ماه‌گرفتگی

فیلم‌های ویدئویی و تلویزیونی

۱۳۸۸ کیلومتر ۱۴ (اپیزود اول)
۱۳۸۸ کیلومتر ۱۴ (اپیزود دوم)
۱۳۸۸ بی کسی
۱۳۸۹ سر سپرده
۱۳۹۱ قصه خاطره
۱‍۳۹۲ شام ایرانی

مجموعه تلویزیونی

۱۳۷۸ آژانس دوستی
۱۳۷۹ همسفر
۱۳۸۰ رستوران خانوادگی
۱۳۸۳ تب سرد
۱۳۸۴–۱۳۸۹ در چشم باد
۱۳۸۸–۱۳۸۹ نابرده رنج
۱۳۸۶ پریدخت
۱۳۹۱ تهران پلاک ۱
۱۳۹۲ بوی باران
۱۳۹۳ کیفر
۱۳۹۴ آقا و خانم سنگی
۱۳۹۴ میکائیل
۱۳۹۴ پشت بام تهران
۱۳۹۵–۹۶ زیر پای مادر

عکسهای کامبیز دیرباز

کامبیز دیرباز

کامبیز دیرباز

کامبیز دیرباز

کامبیز دیرباز

کامبیز دیرباز

کامبیز دیرباز

کامبیز دیرباز

کامبیز دیرباز

کامبیز دیرباز

کامبیز دیرباز

کامبیز دیرباز

زندگینامه کامبیز دیرباز

وقتی ۲۹ سالم داشت تمام می شد و به ۳۰ سالگی می رسیدم حس و حال خوبی نداشتم و مدام به خودم می گفتم از فردا دیگر نمی توانم بگویم بیست و چند سال و باید بگویم سی و چند سال. یعنی با وجودی که فرقش فقط یک شب بیشتر نبود اما عوض شدن دهه زندگی این حس را در من به وجود می آورد. همانقدر که آن شب، شب خاصی بود، در سه، چهار سال آخر دهه ۳۰، بی صبرانه منتظر بودم به ۴۰ سالگی برسم و خیلی خیلی خوشحالم که ۴۰ سالگی ام همراه شد با پدرشدن، همراه شد با پخته تر شدن و یک آرامش همراه با عقلانیت که الان خدا را شکر در زندگی ام جاری است.

درباره پدرتان بگویید
اگر پدر من یک قهرمان تنیس یا فوتبال بود شاید یکی جور دیگری راه می رفت اما او قهرمان زندگی من است و خسته هم هست. پدر بیش از شصت سال است که دارد می دود برای اینکه بتواند خانواده اش را حفظ کند و خدا انشاالله حفظش کند.

یک سوال خصوصی تر. چرا اسم دخترت را گذاشتی نیاز؟
برای این که نیاز داشتمش. او نیاز من بود و این تنها چیزی هست که خدا ندارد ولی من دارم.

هر وقت که به دخترت فکر می کنی یاد چه شعری می افتی؟
معلوم است. یاد این شعر معروف با صدای فریدون فروغی بزرگ می افتم: «من نیازم تو رو هر روز دیدنه». خیلی هم آهنگ زیبایی ست و من در ماشینم یکی ازده موزیک برتری ست که گوش می کنم.

دخترت نیاز متولد اردیبهشت است و تو متولد شهریور. آیا الان از نظر خصوصیات به هم نزدیکید و اصلا به این طالع بینی ماه ها و اینا اعتقاد داری؟
من خیلی اعتقادی به این مسائل ندارم و البته برای من بیشتر فان است. اینها یک چیزهای کلی ست. ضمن این که دختر من روز انتخابات ریاست جمهوری سه سالش تموم شد و خیلی زود است که بخواهم در مورد خصوصیاتش صحبت کنم و با من مقایسه اش کنیم. هنوز کاراکتر مستقلی ندارد. نیاز هنوز دارد سعی می کنم چیزهایی که به او یاد می دهیم را تکرار کند و یکی دو سال دیگر طول می کشد که خودش هم مستقلا فکر کند.

شما یک انتخاب خوب هم داشتی و این شانس را هم داری که همسرت هم ادبیات نمایشی خوانده و این فضا را و وقتی که بیرون می روید لطف مردم را درک می کند و با تو همراه است. درست است؟
بله. ایشان در این فضاها بوده و برایش راحت تر است. اما بازیگر چه مرد باشد و چه زن، بعضی وقت ها این همراهی ها برای همسرش سخت است. اگر جفت شان بازیگر باشند، مثل امیر جعفری و ریما رامین فر قضیه فرق می کند و آن جا برای بچه سخت است (خنده). به هر حال یک زندگی که ذاتش نامنظم باشد سخت است. شما وضعیت زمانی نامشخصی داری و این برای خود آدم هم سخت است چه برسد به پارتنری که دارد با او زندگی می کند. بنابراین خیلی ارتباطی به این که طرف از این حرفه شناخت داشته یا نداشته باشد ندارد و اصولا سخت است.

کسی هست که از دستش زیاد عصبانی باشی؟
نه. اگر گله ای هست از پدر و مادرم دارم که چرا زودتر مرا به دنیا نیاوردند که بتوانم شش تا گل پرسپولیس به استقلال را ببینم.

بعضی وقت ها به نظر می رسد که از این پسر شرها باشی که دعوا می کنند. اینجوری که نیستی؟ آخرین باری که دعوا کردی کی بود؟
نه نه. بازیگر مگر با مردم دعوا می کند؟ (خنده) دوره و زمانه این حرف ها گذشته. واقعا نمی خواهم شعار بدهم و همه چیز را خوب جلوه بدهم اما من واقعا اهل گفتمان هستم مخصوصا الان که پدر شده ام. قبلا شاید در رانندگی اگر پشت سری بوق می زد یا کاری می کرد زیر لب یک غری می زدم، اما الان با وجود این که دختر دارم خیلی مراقب این هستم که خدای ناکرده از دهنم چیز بدی درنیاید و درست صحبت کنم. البته اگر پسر هم داشتم این را رعایت می کردم و دختر است بیشتر. من دعواهایم را جلوی دوربین انجام می دهم.

چه آرزویی داری؟
به غیر از سلامتی موضوع دیگری که باز دست خداوند است و موضوع مرگ است. الان آرزو دارم که خداوند مرا طوری نگه دارد که من از آب و گل درآمدن و به بار نشستن دخترم را ببینم و تا جایی که می توانم کمکش کنم و وقتی روی پای خودش ایستاد اگر خواست ما را ببرد، ببرد.

1 دیدگاه در “بیوگرافی و عکسهای کامبیز دیرباز بازیگر و همسرش

  1. ناشناس گفت:

    سلام حالتون خوبه در سریال پشت بام تهران خب فک می کنم نقشتون پر رنگتر شده و مخصوصا دیالوگ تون با خانمه آزاده صمدی در خونه هاشم بود آنجا را میگم بعد تو همه این جور سریال هایه دیگر هم همینطور ولی در سریال تب سرد خیلی تنوع داشت نظر من در سریال زیر پای مادر خب نقشتون بنظر من خیلی پر رنگتر بود مرسی از زحماته شما .
    خواستم تولدتون را تبریک بگویم امیدوارم همیشه شاد باشی در کناره خانواده تان نیاز جون خیلی بامزه شده برایش بوس میزارم بوس بوس برایه نیاز جون خیلی حرف زدم حالا بهتون سر میزنم فعلا

نظرات