بیوگرافی آرش میراحمدی بازیگر و همسرش و فرزندانش +عکس زندگی و آثار

بیوگرافی آرش میراحمدی بازیگر و همسرش و فرزندانش +عکس زندگی و آثار

بیوگرافی و سوابق آرش میراحمدی بازیگر و همسرش مرجان صفابخش و فرزندانش + عکس ها و زندگی شخصی آرش میراحمدی بازیگر تئاتر و سینما و تلویزیون وهمرها با پیج اینستاگرام و آثار و فیلم های آرش میراحمدی از شروع تا شهرت با خنده بازار و بچه محل را در ادامه از مجله حرف تازه میخوانید

متاسفانه آرش میراحمدی بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون که متولد در ۴ تیر ماه ۱۳۵۰ در فراشبند بود در ۲۸ شهریور ۱۴۰۲ بر اثر سرطان پیشرفته لوزالمعده فوت کرد این بازیگر به علت اینکه دیر برای درمان بیماری سخت خود اقدام کرد، در فاصله کمتر از ۲ ماه در سن ۵۲ سالگی فوت کرد.

این بازیگر سینمای ایرانی در مصاحبه اش خود را اینگونه معرفی کرد: آرش میراحمدی . متولد ۱۳۵۰ . فارغ‌التحصیل کارشناسی نمایش از دانشکده هنرهای زیبا، دانشگاه تهران؛ سال ۱۳۶۸ وارد دانشکاه شدم . دیپلمم را دبیرستان مطهری. هیچکدام از خانواده راضی نبودند و مشوقم حسین اسکندری بودند.

بیوگرافی آرش میراحمدی

آرش میراحمدی بازیگر (arash mirahmadi) متولد ۴ تیر ۱۳۵۰ در فراشبند استان فارس، بازیگر سینما و تلویزیون اهل ایران است که با بازی در سریال های خنده بازار و بچه محل و محله گل و بلبل به شهرت رسیده است و بیشتر در زمینه طنز و کمدی و در فیلم ها و سریال های طنز بازی میکند. او اخیرا در نقش شهید ابومهدی المهندس به ایفای نقش پرداخته است. اما عمرش کفاف نداد تا نقش خود را ببینید و در ۲۸ شهریور ۱۴۰۲ درگذشت.

سوابق بازیگری

آقای میراحمدی فعالیت بازیگری را از تئاتر آغاز کرده و خودش می گوید که مشوقم حسین اسکندری بوده است. او برای اولین بار در جنگ ۷۲ وارد قاب تلویزیون شد و سپس از آثاری چون بی بی چلچله ، صد است که می‌ماند ، خنده بازار ، محله گل و بلبل، بیمار استاندارد ، فیلم ستاره حیات ، بچه محل ، کلبه عمو پورنگ ، دست انداز و … ایفای نقش کرده است. وی به تازگی در سریال دست انداز به مارگردانی شهاب عباسی و سریال کلبه عمکو پورنگ به کارگردانی داریوش فرضیایی ایفای نقش کرده است.

همسر آرش میراحمدی کیست

آرش میراحمدی بازیگر خوب و با اخلاق و بی حاشیه کشورمان در اردیبهشت سال ۱۳۷۴ با خانم مرجان صفابخش ازدواج کرد. حاصل این ازدواج دو فرزند به نام های کارمانیا و آرشام است که در حال حاضر در سن جوانی به سر می برند. دخترش کارمانیا وارد عرصه بازیگری شده و در تئاتر مشغول است

اینستاگرام آرش میراحمدی

arashmirahmadi

مصاحبه و گفتگوی خواندنی آرش میراحمدی و همسرش مرجان

آرش میراحمدی . متولد ۱۳۵۰ . فارغ‌التحصیل کارشناسی نمایش از دانشکده هنرهای زیبا، دانشگاه تهران؛ سال ۱۳۶۸ وارد دانشکاه شدم . دیپلمم را دبیرستان مطهری. هیچکدام از خانواده راضی نبودند و مشوقم حسین اسکندری بودند.

ماجرای ازدواج

همسر آرش میراحمدی درباره نحوه ازدواجشان می گوید: من و آرش در سن کم ازدواج کردیم اما همیشه به این معتقدم اگر با آرش آشنا نمی شدم و ازدواج نمی کردم اصلا به اینجا نمی رسیدم. جایگاه من چه کم و چه زیاد، چه خوب و چه بد چیزی است که بدون ازدواج با آرش رقم نمی خورد و حتما سرنوشت دیگری پیدا می کردم. حالا هم بعد از همه این سال ها از ته دل راضی و خوشحالم.

آقای میراحمدی نیز درباره ازدواجش گفته: راستش را بگویم تصمیم به ازدواج تصمیم سخت و سنگینی است اما آن موقع که خواستم ازدواج کنم این سختی و سنگینی را حس نمی کردم. جوانی است و آن جسارت خاصش. انگار راحت تر تصمیم می گیری، سازگارتر هستی، انرژی ات بیشتر است و با همه چیز راحت کنار می آیی و حتی برای موفقیت با تلاش بیشتر دنبال راه و مسیر هستی. من هم بدون هیچ پشتوانه مالی در کمال سادگی جلو رفتم.

من سال ها از عبارتی چون دوستت دارم استفاده نکرده بودم و الان مدتی است که آن را به زبان می آورم. اینها واژه های زیبایی هستند که باید به کار برد. ما گاهی به خاطر خجالت حتی روی پدر و مادر یا دست آنها را نمی بوسیم.

ازدواج بر مبنای صداقت

مرجان: پدرم کمی با سختی پذیرفت. پدربزرگم، یعنی پدر مادرم انسان بسیار بزرگی بود و من از ایشان بسیار آموختم. وقتی با پدرم صحبت کرد، حرف شان اثرگذار شد و پذیرفت. درواقع پدربزرگم از روراستی و صداقت آرش خوشش آمده بود. می گفت او حیله گر نیست و تو فقط همین یک زاویه را از او می بینی. هیچ کس از صداقت بدش نمی آید و برای من هم بسیار مهم بود.

خواستگاری و نحوه آشنایی

مرجان صفابخش: آشنایی ما خیلی جالب بود. به نوعی می شود گفت من آرش را پیدا کردم. آن زمان او برنامه نوروز ۷۲ را داشت. راستش پدر من ارتشی است و ما هم در کرمان زندگی می کردیم؛ یعنی اصالتا کرمانی هستیم. یک بار آن جمع نوروز ۷۲ تا در تالاری برای نیروی زمینی ۰۵ کرمان برنامه اجرا کنند. من آرش را قبلا در تلویزیون دیده بودم و هنگامی که در آن برنامه دیدمش، حس کردم چقدر خوش تیپ است حتی بعد از پایان برنامه به پشت صحنه کار رفتم و به او گفتم که واقعا خوش تیپ است. او هم کلی جا خورد. دفعه دومی که او را دیدم پیشنهاد داد برای خواستگاری بیاید و من هم درجا پذیرفتم.

ماجرای بازیگر شدن

من از بچگی خجالتی بودم و اگر کسی با من حرف می زد در گوشه ای از خجالت آب می شدم. به همین علت دوست داشتم دیده شوم برای همین ناخودآگاه به سمت چنین حرفه ای کشش داشتم که مرا ببینند

مدتی سمت خوشنویسی رفتم و از مدرسه، تئاتر را شروع کردم حتی در مقطعی سمت طلبگی رفتم و مقدماتی را هم گذراندم اما ادامه ندادم.

مشکلات و اختلاف زناشویی

اختلافات من و آرش خیلی راحت و حتی خود به خود حل می شود. ما هم مثل باقی مردم اختلافات زیادی داریم؛ مثلا آرش کمی نامنظم است و این مرا آزار می دهد و حتی گاهی با این رفتار حرص مرا درمی آورد. اما اینها آنقدر اصطکاک ایجاد نمی کند که دعوای شدیدی داشته باشیم چون واقعا ارزشی ندارد.

جوان تر که بودیم سر مسائل کوچک و جزئی قهر و آشتی های زیادی داشتیم اما در این برهه زندگی نگاه مان عوض شده است. سال ها پیش جمله ای خوانده بودم که اگر می خواهی از بودن کنار کسی که عاشقش هستی، لذت ببری هرگز به پایش زنجیر نزن. الان در این سن و سال و گذشت سال ها زندگی مشترک به خوبی معنایش را درک می کنم. ما هیچ کدام سعی نکرده ایم آزادی مان را بگیریم یا زنجیر پای هم باشیم.

اساسی ترین ویژگی درباره همسرم این است که رفتار نرم و شخصیت اجتماعی ساده ای دارد و جدا از دلنشینی چهره اش که مرا جذب کرد، این سادگی رفتارش بود.

فرزندان آرش میراحمدی

بچه ها با هر دوی ما ارتباط خوبی دارند اما دخترمان با آرش جورتر است. کلا مسائل احساسی اش با پدرش است اما در مشورت و تصمیم گیری سراغ من می آید. اجازه ها را من صادر می کنم و به نوعی رئیس خانه هستم.

یک اختلاف ۷-۶ ساله دارند و کارمانیا هوای آرشام را دارد اما به هر حال درگیری هایی هم با یکدیگر دارند. من که کیف می کنم می بینم به هم می پرند چون معتقدم این جزء خاطرات خوب کودکی شان خواهد شد

گاهی دلم برای بچه های مان می سوزد و می گویم به خاطر کار ما اذیت می شوند اما حس می کنم از سویی تنوع شغلی ما را دوست دارند.

کارمانیا دختر آرش میراحمدی

همسرم بچه کرمان است و کارمانیا نام قدیم کرمان است. به همین خاطر اسم دخترمان را کارمانیا گذاشتیم. او دختری است که خیلی مستقل بار آمده و خب دخترها به نظر آستانه روحی و روانی بسیار قوی تر هستند.  شاید بدش نیاید بازیگر شود چون در مدرسه گروه تئاتر دارند اما مادرش معتقد است باید بزرگ تر شود و با دید بازتری تصمیم بگیرد.

خانواده مفهوم بزرگی دارد. به نظرم پدر بودن شبیه مزرعه ای است که وقتی علف های هرزش را می گیری، آرام تر است. پدر بودن هم افکار هرز و هرزیات روحی مرا می گیرد و آدم را آرام می کند.

مراسم ازدواج و عروسی آرش میراحمدی

آقای میراحمدی درباره مراسم ازدواجشان گفته: ما مراسم ازدواج به آن شکل نداشتیم و یک عقد ساده انجام دادیم.

همسرش نیز میگوید: شاید خیلی دخترها تصویری از مراسم عروسی و لباس و… در ذهن داشته باشند اما من این شکل مراسم را دوست نداشتم؛ یعنی خوشم نمی آمد لباس عروس بپوشم، یک جشنی باشد و من گوشه ای مانند یک عروسک بنشینم و نگاه کنم. خانواده ام هر کار کردند زیر بار نرفتم و بالاخره با یک عقد ساده همه چیز تمام شد.

شروع از تئاتر

با مسئولیت آقای اسکندری تئاتر طرفدار زیادی داشت . ما هر روز به شوق تمرین تئاتر زندگی میکردیم ما هر سال در جشنواره استانی تئاتر دانش آموزی شرکت می کردیم . هم دوره ای های من تا جایی که یادم می آید علی وطن دوست . مختار مرادی . محمود نشاط آور و …..

مهاجرت به تهران

حس عجیبی داشتم . هم خوشحال بودم که دارم به هدفم نزدیک میشم هم ناراحت دوری از خانواده بودم بهرحال این راهی بود که بایستی میرفتم.

اولین باری که تصویر شما بعنوان بازیگر در تلویزیون نشان داده شد ، کدام سریال بود

جنگ نوروزی ۷۲ که متشکل از آیتم های طنز بود . و به کارگردانی آقای داریوش کاردان برام جالب بود اصلا نمیتونم وصف کنم.

چطور شد که کارگردان شدید؟

مثل همه کارها بالاخره یک شروعی داره. چند سال پیش آقای تهیه کننده با من تماس گرفت و با هم همکاری کردیم . اولین کار من به نام باران در آینه بود.

با مرجان صفا بخش چگونه آشنا شدید ؟ و کی و کجا احساستان را با ایشان در میان گذاشتید ؟

در کرمان و با موافقت پدر و برادرانم . الهی شکر راضی هستم . دو فرزند دارم به نام های کارمانیا و آرشام.

آرش میراحمدی در اردیبهشت ۱۴۰۱ مهمان مسابقه دورهمی با اجرای مهران مدیری بود

فیلم ها و سریال های آرش میراحمدی

۱۳۶۵ بی بی چلچله
۱۳۹۰ صد است که می‌ماند
۱۳۹۰ خنده بازار
۱۳۹۴-۱۳۹۸ محله گل و بلبل
۱۳۹۵ بیمار استاندارد
۱۳۹۲ فیلم ستاره حیات
۱۳۹۹ بچه محل
۱۴۰۰–۱۳۹۹ کلبه عمو پورنگ
۱۴۰۰ دست انداز

عکس های آرش میراحمدی

بیماری سرطان آرش میر احمدی

همسر مرحوم آرش میر احمدی در تاریخ ۹ شهریور ماه (۱۴۰۲) خبر مبتلا شدن به بیماری سرطان پانکراس را رسانه ای کرد

وی در گفتگویی گفت که به بیماری سرطان لوزالمعده مبتلا شده و در حال گذارندن مرحله‌های شیمی درمانی اش می باشد. او چند بار در بیمارستان بستری شد اما درمان پزشکان افاقه ای نکرد.

او سرطان لوزالعمده داشت و در چندماه اخیر دوره های شیمی درمانی را پشت سر میگذاشت اما درمان او بی نتیجه ماند و این بازیگر تئاتر و سینما و تلویزیون درگذشت.

آرش میراحمدی مدتی در آی سی یو بستری بود .

مرجان صفابخش، همسر این بازیگر در گفت‌وگویی با ایسنا ضمن بیان پاره‌ای توضیحات درباره بیماری آرش میراحمدی اعلام کرد که خوشبختانه این بازیگر در حال حاضر وضعیت جسمی مساعدی دارد و به‌زودی از بیمارستان مرخص خواهد شد.

او یادآور شد: متأسفانه در آخرین شیمی درمانی دکتر متوجه شد که سطح زردی بسیار بالاست و باید سریعاً بستری می‌شد تا به‌وسیله (ای آر سی پی) به جهت دفع سموم در کیسه صفرا استنت‌گذاری شود. در حال حاضر این عمل با موفقیت انجام شد و همسرم به‌زودی مرخص می‌شود و سپس ادامه مراحل شیمی درمانی را طی خواهد کرد.

درگذشت آرش میراحمدی

آرش میراحمدی بازیگر که در حال حاضر ۵۲ ساله بوده مدتی با بیماری سرطان لوزالعمده مبارزه می‌کرد، از مدتی قبل به دلیل عارضه کبدی در بیمارستان فیرزوگر بستری و تحت مراقبت‌های ویژه در ای آر سی پی بود. بعد مرخص شدن دوباره به علت بالا رفتن پلاکت های خونش بستری شد و به کما رفت. او در حال گذراندن مراحل شیمی درمانی بود که متاسفانه عصر امروز (۲۸ شهریور ۱۴۰۲) جان خود را از دست داد.