بیوگرافی طاهره دباغ و همسرش محمدحسن دباغ + عکس ها و فرزندان مرضیه حدیدچی

5

بیوگرافی طاهره دباغ و همسرش محمدحسن دباغ + عکس ها و فرزندان مرضیه حدیدچی

بیوگرافی طاهره دباغ و همسرش محمدحسن دباغ + عکس ها و فرزندان مرضیه حدیدچی معروف به طاهره دباغ و زندگی شخصی و سیاسی و زندگینامه مرضیه حدیدچی دباغ از شروع مبارزه سیاسی تا ازدواج و فرزندانش و شکنجه های طاهره دباغ توسط ساواک و عکس های جوانی تا علت فوت و علت درگذشت طاهره دباغ (مرضیه حدیدچی) را در ادامه الز این بخش از مجله حرف تازه میخوانید

بیوگرافی طاهره دباغ و همسرش محمدحسن دباغ + عکس ها و فرزندان مرضیه حدیدچی

بیوگرافی طاهره دباغ مرضیه حدیدچی

مرضیه حدیدچی, با نام مستعار طاهره دباغ, در سال ۱۳۱۸ در شهر همدان متولد شد, او دارای تحصیلات حوزوی و علوم دینی بود و قرآن و نهج‌البلاغه را از نزد پدرش فراگرفت. طاهره دباغ در جوانی با محمدحسن دباغ ازدواج کرد که ثمره این ازدواج ۸ فرزند است.

تحصیلات

پس از مهاجرت به تهران ادامه تحصیل داد و توانست تحصیلات علوم دینی خود را تا سطح (‌شرح لمعه‌) ادامه دهد و از محضر استادانی چون مرحوم حاج آقا کمال مرتضوی، حاج شیخ علی خوانساری، شهید آیت‌الله محمدرضا سعیدی و شهید سید مجتبی صالحی خوانساری بهره بگیرد.

دباغ در حالی به تحصیل ادامه می‌داد و به فعالیت‌ های سیاسی مبادرت داشت که مادر هشت فرزند بود.

بیوگرافی طاهره دباغ و همسرش محمدحسن دباغ + عکس ها و فرزندان مرضیه حدیدچی

همسر طاهره دباغ کیست

مرحومه مرضیه حدیدچی دباغ در سال۱۳۳۳ با محمدحسن دباغ ازدواج کرد و پس از ازدواج به تهران کوچ کرد. ثمره این ازدواج ۸ فرزند ۷ دختر و یک پسر است. دخترش رضوانه دباغ نیز از مبارزان بر علیه رژیم گذشته است که با در سن ۱۴ سالگی توسط ساواک دستگیر شد.

حاج حسن دباغ ۱۵ سال از خانم دباغ بزرگ تر بود و به قول مرضیه خانم «مردی پخته و مهربان» بود. مردی که اگر نبود قطعا “مرضیه دباغ”یی شاهکارهای سیاسی و اجتماعی و دفاعی اش در تاریخ ثبت نمی شد.

حاج حسن دباغ در بین نوه ها به “حاج بابا” معروف است.

درگذشت همسر مرحومه مرضیه حدیدچی دباغ

حاج محمد حسن دباغ همسر مرحومه مرضیه حدیدچی(دباغ) که فرزندان و نوادگانش وی را حاج بابا صدا می کردند در تاریخ دعوت حق را لبیک گفت و به همسر مرحومش پیوست.

حاج محمد حسن دباغ از مبارزان دوران ستمشاهی و همسر مرحومه حاجیه خانم دباغ معروف به بانوی انقلاب صبح روز گذشته در چهارمین روز از ماه مبارک رمضان دار فانی را وداع گفت.

برپایه این گزارش، پیکر این یار دیرین نهضت اسلامی امام خمینی (ره) صبح امروز در حرم مطهر آن امام همام تشییع و در همانجا در کنار آرامگاه همسرش به خاک سپرده شد.

عکس همسر مرضیه حدیدچی

همسر طاهره دباغ کیست

فرزندان طاهره دباغ مرضیه حدیدچی

مرحومه مرضیه دباغ هشت فرزند دارد که در زمان دستگیری فرزند بزرگ خانواده ۱۵ ساله و فرزند کوچک ۳ ساله بود.

۸ فرزند که متشکل از ۷ خواهر و یک برادر است. دخترش اولش راضیه و فرزند دومش رضوانه نام دارد.

یکی از دخترانش زمانی که ۱۷ ساله بودند بر اثر بیماری به رحمت خدا رفت.

فرزندان طاهره دباغ مرضیه حدیدچی

آغاز مبارزات سیاسی

مرحومه دباغ فعالیت هلی سیاسی و مبارزاتی خود را با پخش و توزیع اعلامیه در سال‌های ۴۱-۴۰ آغاز کرد و سپس وارد تشکیلات تحت هدایت شهید سعیدی در تهران شد.

حدیدچی (دباغ) پس از شهادت آیت‌الله سعیدی در ۱۳۴۹ به مبارزه و تبلیغ خود علیه رژیم شاه ادامه داد و سرانجام در سال ۱۳۵۲ توسط ساواک دستگیر شد

او در کمیته مشترک به همراه دخترش رضوانه میرزا دباغ شدیدترین شکنجه‌ها را تحمل کرده به سختی بیمار می‌شود و در زمانی که امیدی به زنده ماندنش نبود از زندان آزاد می‌شود‌، در حالی که دخترش همچنان در زندان بود.

شکنجه های طاهره دباغ

دباغ در دوران حبس، شدیدترین شکنجه ها را تحمل کرد و پس از آزادی تحت عمل جراحی قرار می‌گیرد و از مرگ نجات می‌یابد و پس از چند ماه دوباره دستگیر و زندانی می‌شود.

مرحومه دباغ در بیان خاطرات خود از دوران مبارزه می‌گوید: یک بار وقتی در اثر درد ضربات شلاق بیهوش شدم و دوباره چشم باز کردم، خودم را در داخل اتاقی که در آن یک میز و صندلی بود‌، دیدم.

پشتم به شدت درد می‌کرد و زخم‌هایم می‌سوخت…از شدت خستگی چشم‌هایم را نمی‌توانستم باز کنم، صدای پایی شنیدم. چشم‌هایم را نیمه باز نگه داشتم، دیدم مأموری وارد شد ـ خدا عذابش را زیاد کند ـ… جلو آمد و مرا کتک زد؛ وحشی و نامتعادل به نظر می‌آمد،‌ هر چه می‌پرسید اظهار بی‌اطلاعی می‌کردم. اثر باتوم برقی بر روی نقاط حساس بدن از جمله گوش، لب و دهان به قدری دردناک بود که کاملاً بی‌حس و بی‌نفس می‌شدم.

یک مرتبه‌، مرا بر روی تختی خواباندند و دست‌ها و پاهایم را از طرفین بستند‌، وقتی شکنجه‌گر وارد اتاق شد‌، سیگار روشنی بر لب داشت‌، بلافاصله آن را روی دستم خاموش کرد و همراه با ضجه و ناله من به مسخره گفت «آخ! سیگارم خاموش شد!» و دوباره سیگار دیگری روشن کرد…

حدود ۱۶ روز از بدترین و وحشتناک‌ترین شکنجه‌ها را تحمل کردم‌، ولی هنوز چیزی یا مطلب درخور و بااهمیتی به ماموران نگفته بودم.

مبارزات طاهره دباغ

خروج از ایران

دباغ در ۱۳۵۳ برای ادامه مبارزاتش به خارج از کشور می‌رود و تا پیروزی انقلاب اسلامی در خارج از کشور زندگی میکند.

وی پس از هجرت امام به پاریس در سال ۱۳۵۷ به به ایشان پیوست و وظایف اندرونی بیت امام را به عهده گرفت.
مرضیه حدیدچی در خارج از کشور با عناوین خواهر دباغ‌، خواهر زینت احمدی نیلی و خواهر طاهره شناخته می‌شد. اکنون عنوان طاهره دباغ برای او به یادگار مانده است.

آموزش چریکی در مرز لبنان و سوریه

وی در پایگاه‌های نظامی واقع در مرز لبنان و سوریه آموزش‌های رزمی و چریکی را طی و با گروه روحانیت مبارز خارج از کشور زیر نظر شهید محمد منتظری همکاری می‌کند‌.

پایگاه و مرکز فعالیت این گروه در لبنان و سوریه بود و خانم دباغ به سبب ماموریت‌ها و برنامه‌های گروه به کشورهای مختلفی از جمله عربستان‌، انگلیس، فرانسه و عراق تردد داشت.

مرحومه دباغ در بسیاری از حرکت‌ها و فعالیت‌های مبارزان در خارج از کشور راهپیمایی‌ها‌، تظاهرات و اعتصابات شرکت فعال داشت.

عکس های طاهره دباغ مرضیه حدیدچی

خاطرات دوران مبارزه

مرحومه دباغ برای مبارزه با رژیم پهلوی مدتی با پوشش گدایی در اطراف کاخ سعد آباد تردد کرد‌، وی در خاطرات خود می‌گوید: من بر اساس برنامه‌ریزی صورت گرفته، نزدیک به بیست روز با لباس فقرا و کولی‌ها در خیابان منتهی شده به کاخ سعد‌آباد گدایی می‌کردم. فرح و ولیعهد بیشتر در آن کاخ زندگی می‌کردند… بچه‌ها لازم بود تا اطلاعات جامعی در مورد رفت و آمد و.. داشته باشند.

سوابق شغلی و مسئولیت‌های طاهره دباغ پس از پیروزی انقلاب

مرحومه مرضیه حدیدچی دباغ پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۷ بهمن ۱۳۵۷ به کشور بازگشت و فرمانده سپاه همدان و مسئولیت بسیج خواهران شد‌،

او سه دوره نماینده مردم تهران و همدان در مجلس شورای اسلامی بود. علاوه بر آن در دانشگاه علم و صنعت و مدرسه عالی شهید مطهری به تدریس پرداخته و قائم مقام جمعیت زنان جمهوری اسلامی بوده است.

همچنین مرحومه دباغ مسئولیت زندان‌های تهران و بازرسی زندان‌های کل کشور را نیز مدتی به عهده داشت.

پیام امام به گورباچف

مرحومه دباغ به همراه آیت‌الله جوادی آملی یکی از سه نماینده‌ای بود که در سال ۱۳۶۷ پیام امام خمینی(ره) را به گورباچف رساند.

رضوانه دختر طاهره دباغ

شکنجه رضوانه دختر جوان طاهره دباغ مرضیه حدیدچی

این امر سخت بر مأموران و بازجوها گران آمد. از این رو دست به کاری کثیف و غیرانسانی و خباثت‌آمیز زدند؛ دختر دومم را که به تازگی به عقد جوانی درآمده بود دستگیر و به کمیته نزد من آوردند.

آنها فکر می‌کردند با چنین اقدامی و ایجاد فشار روحی و روانی‌، مقاومت مرا در هم شکسته و مرا به حرف درمی‌آورند زهی خیال باطل!

شب اول‌، آن محیط برای رضوانه خیلی وحشتناک و خوف‌آور بود‌، دائم به خود می‌لرزید و دستش را به دستان من می‌فشرد….

مأموران به بهانه جلوگیری از خودکشی و حلق‌آویز شدن،‌ چادر از سرمان گرفتند. برایم خیلی روشن بود که انگیزه و هدف واقعی آنها از این کار، دریدن حجاب نماد زن مومن و مسلمان و شکستن روحیه ما بود‌، از این‌رو ما نیز از پتوهای سربازی که در اختیارمان بود برای پوشش و به جای چادر استفاده می‌کردیم.

عمل ما در آن تابستان گرم برای ماموران خیلی تعجب‌آور بود‌، آنها به استهزا و مسخره ما را «مادر پتویی! دختر پتویی!» صدا می‌کردند.

آن شب دهشتناک به سختی گذشت. صبح هر دوی ما را برای بازجویی و شکنجه بردند چون پتو به سر داشتیم، خنده‌های تمسخرآمیز و متلک‌ها شروع شد، «حجاب پتویی!» «مادر پتویی!

وقتی از کارها و وحشی‌بازی‌هایشان نتیجه نگرفتند‌، ما را از هم جدا کردند. لحظاتی بعد صدای جیغ و فریادهای دلخراش رضوانه همه جا را فراگرفت. به خود می‌لرزیدم‌، بغضم ترکید و گریستم‌، به خدا پناه بردم و از درگاهش برای رضوانه‌، تحمل در برابر این همه شدت و سبعیت التماس کردم.

با وجود این همه شکنجه‌، رضوانه چیزی نداشت که بگوید. برای من هم همه چیز پایان یافته بود و از خدا شهادت را طلب می‌کردم.

ساعت ۴ صبح که چون مرغی پرکنده هنوز خود را به در و دیوار سلول می‌زدم. … صدای زنجیر در را شنیدم… به طرف سلول خیز برداشتم. وای خدایا این رضوانه است که تکه پاره با بدنی مجروح، خونین،‌ دو مامور او را کشان کشان بر روی زمین می‌آورند. آن قطعه گوشت که به سوی زمین‌ها رها شده رضوانه! جگر پاره من است.

زندگینامه طاهره دباغ و همسرش محمدحسن دباغ + عکس ها و فرزندان مرضیه حدیدچی

علت تغییر نام خانوادگی به دباغ

مرحومه خانم دباغ در کتاب خاطراتش درباره همراهی همسرش در مسیر انقلاب با وی می گوید: روزی که حاج حسن دباغ دیگر به من اجازه حاضر شدن در کلاس های آیت الله سعیدی را نداد، آیت الله سعیدی برای راضی کردن شوهرم اینگونه به او گفت: « حسن آقا یک نفر می‌خواهد تجارت پرسودی راه بیندازد و به شما نیاز دارد. چشم‌های همسرم گرد شد و متعجبانه گفت حاج آقا از شما که پنهان نیست من سرمایه‌ای ندارم که شراکت کنم.

حاج آقا لبخندی زدند و گفتند سرمایه نمی‌خواهد رضایت شما کافی است. به جایش در سودش شریک هستید.

همسرم گمان کرد حاج آقا دارند شوخی می‌کنند، برای همین گفت این چه تاجر دیوانه‌ای است که می‌خواهد بدون سرمایه‌ام با من شراکت کند و سودش را با من سهیم بشود؟ حاج‌آقا نگاه پرمعنایی کردند و گفتند همسر شما قدم در راهی گذاشته است که پرخطر است، اما برای رضای خداست و سود آن چندین برابر است.

می‌خواهید در این تجارت شریک بشوید؟ لحظه‌ای سکوت حکمفرما شد. بعد حسن آقا با خنده گفت چشم حاج آقا! این مرضیه خانم هم مال شما! و رو به من کرد و گفت از فردا می‌توانید سر کلاس درس حاضر شوید، من با شما دیگر کار ندارم.

دیگر هیچ‌وقت ممانعتی برای انجام فعالیت‌هایم نکرد. برای همین بود نام ایشان را بر روی خودم گذاشتم و شراکت جدیدمان از همان روز آغاز شد.» برای همین نام دباغ را برای خود انتخاب کردم.

علت فوت و علت درگذشت طاهره دباغ

علت فوت و علت درگذشت طاهره دباغ مرضیه حدیدچی

خانم مرضیه حدیدچی سرانجام پس از پشت سر گذاشتن یک دوره بیماری، در ۲۷ آبان ماه سال ۱۳۹۵ درگذشت. سرانجام پیکر مرحومه حدیدچی (دباغ) پس از تشییع در حرم مطهر امام س) و اقامه نماز بر پیکر وی توسط حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی در صحن حاج آقا مصطفی واقع در ضلع غربی حرم در جوار آرامگاه مرحوم دکتر حسن حبیبی و مرحوم دکتر صادق طباطبائی به خاک سپرده شد.

5 دیدگاه در “بیوگرافی طاهره دباغ و همسرش محمدحسن دباغ + عکس ها و فرزندان مرضیه حدیدچی

  1. نصیری گفت:

    خدا رحمتشون کنه
    واقعا برا انقلاب خیلی خیلی زحمت کشیده شده

  2. یا صاحب گفت:

    روحشان شاد و یادشان گرامی،رهروانشان زیاد باد انشاالله

  3. طوسی زاده گفت:
    13

    تنها زنی مبارز ایرانی شجاع و دلیر با این همه بچه استوار ومحمد وبا ایمان بود ایکاش زنان امروزی ما همینطور بودند

  4. مجتبی گفت:
    15

    از مبارزات یک زن ایرانی ان هم با این همه فرازونشیبها و داخل و خارج از کشور خیلی اول بخودم بالیدم اما بعد از خودم خیلی بدم امد که من برای ازادی ایران چه کردم . با اینکه در انقلاب سهیم بودم ولی از خودم راضی نبودم خداوند روحش شاد کند .

  5. باغبانی گفت:
    31
    1

    مطلب جالبی بود روح خانم حدید چی و همسرشون شاد ولی از بسکه بین نوشته ها عکسهای چاقی لاغری و کاست ابرو گذاشتید حالمون بهم خورد این عکسها مناسب این مطالب باارزش نبود

نظرات