بیوگرافی قدسیه صالحی مجری چادری تلویزیون و همسرش+ خانواده و سوابق

بیوگرافی قدسیه صالحی و همسرش + اینستاگرام و سوابق مجریگری و با بیوگرافی «قدسیه صالحی» (ghodsieh salehi) مجری چادری تلویزیون در برنامه سلام تهران و سلام صبح بخیر، عکس ها و تصاویر قدسیه صالحی مجری تلویزیون و همسرش ، زندگینامه قدسیه صالحی و همسر و فرزندانش ، اینستاگرام قدسیه صالحی مجری سلام تهران در تلویزیون و زندگی شخصی و حرفه ای با عکس های جدید و حواشی و جنجالهای وی را میخوانید.

بیوگرافی قدسیه صالحی مجری تلویزیون

قدسیه صالحی متولد ۱۳۶۹ می باشد، او مجری و گوینده تلویزیون اهل ایران است و علاوه بر اجرا، نقاش ماهری است و تابلو نقاشی های حجم دار را رسم میکند.

سوابق و فعالیت ها

قدسیه صالحی مجری و گوینده چادری و محجبه صدا و سیمای ایران است که به تازگی وارد رسانه ملی و صدا و سیما شده است و کارنامه چشم گیری ندارد، اما تاکنون برنامه های مهم و پر مخاطبی چون سلام تهران در شبکه تهران و سلام صبح بخیر در شبکه یک را بر عهده داشته است.

وی همچنین مجری برنامه دو طرفه در سال ۱۳۹۵ بود که در کنار چهره هایی چون محمد خاکساری، زهرا رضاییان، اشکان تفنگ‌سازان و نبی مدرس و … توانست تجارب خوبی کسب کند

همچنین ببینید: بیوگرافی و سوابق سارا جمشیدی جوانترین داوطلب کنکور ۱۴۰۰

همسر قدسیه صالحی مجری تلویزیون کیست

از زپندگی شخصی و خصوصی وی و همچنین زندگینامه کامل این مجری جوان صدا و سیما اطلاعات دقیقی در دست نیست

توبیخ شدن قدسیه صالحی مجری سلام تهران

در تیر ماه ۱۴۰۰ قدسیه صالحی در برنامه سلام تهران بدون هماهنگی با سردبیر برنامه و خارج از چارچوب حرفه‌ای به بیان مطالبی درباره دولت روحانی و قطع برق پرداخت که به توبیخ قدسیه صالحی مجری منجر شد.

فعالیت های دیگر

خانم صالحی مجری چادری برنامه سلام صبح بخیر و سلام تهران علاوه بر اجرا علاوه بر اجرا، نقاش ماهری است و تابلو نقاشی های حجم دار را رسم میکند.

او همچنین ذوق شعری و ادبی دارد و دستی بر قلم نیز دارد و اشعار جالب و بسیار دلنشینی را سروده است که در زیر یکی از اشعارش را بخوانید:

ساقی ميخانه گشتن را به خوابت دیده ای
صورتی را سرخ با سيلی به چشمت دیده ای
دست بردم بر دلم تا ان كه گيرد سبزه ای
اينچين باغی به سبزی تا به عمرت دیده ای
مسجد قلبم به ذكرت مطربی را پيشه كرد
مومنی را مست در وصف جمالت دیده ای
من كه سر بر سجده بودم تا كه افتادم به دام
عارفی در پيج و تاب عقل و عشقت دیده ای
عفو درگاه ازل را من به چشمت باختم
توبه را هم شرمسار از روي مستت دیده ای
گر نديدی دوست را برخيز وقت دیدن است
مولوی باش و خدایی كن كه شمست دیده ای