ماجرای بهنام کاوه و داستان زباله گردی که یک شبه بازیگر شد عکس و جزئیات
ماجرای بهنام کاوه و داستان زباله گردی که یک شبه بازیگر شد عکس و جزئیات
بهنام کاوه بازیگر و کارگردان نمایش است که یک زباله گرد را بازیگر کرد. او در جریان اجرای یک نمایش خیابانی به نام لیلی و مجنون متوجه حضور یک زبالهگرد میشود و از به عنوان بازیگر در نمایش جدیدش استفاده می کند. اشک های شوق این زباله گرد که رسول نام دارد، صحنه احساسی را رقم زد. جزئیات را کامل بخوانید
بهنام کاوه بازیگر و کارگردان نمایش در جریان اجرای یک نمایش خیابانی به نام لیلی و مجنون از یک زبالهگرد به عنوان بازیگر در نمایش جدیدش استفاده می کند.
نمایش خیابانی لیلی و مجنون در پهنه رودکی درباره زبالهگردی و فقر بود، بهنام کاوه میخواهد از یک زبالهگرد بیاید و از داستان زندگیاش بگوید. او که نامش رسول بود اول خجالت میکشید ولی بالاخره میآید و داستان زندگیاش را تعریف می کند، داستانی که اشک به جشمان تماشگران می اورد و صحنه بسیار غم انگیز، اما احساسی را رقم می کند. رسول همان زباله گردی که بازیگر شد هم چشمانش خیس از اشک بود بعد از روایت زندگیاش قصد رفتن میکند.
در پایان اجرا بهنام کلاهش را از سر برداشت و به سمت حاضران گرفت تا هدیهای برای رسول جمع کند. به گفته حاضران بیش از یکمیلیون تومان هدیه از طرف مخاطبان و هنرمندان تئاتر فجر برای رسول جمع و به او داده شد.
عکس و جزئیات
رسول همان زباله گردی که بازیگر شد هم چشمانش خیس از اشک بود بعد از روایت زندگیاش قصد رفتن میکند. با دور شدن رسول، داوران و مخاطبان به کاوه میگویند که برو دنبال رسول و او را برگردان.
نمایش لیلی مجنون بهنام کاوه
لازم به ذکر است که چهل و یکمین جشنواره تئاتر فجر در اول بهمن ماه ۱۴۰۱ در حال برگزاری است و بهنام کاوه بازیگر و کارگردان نیز با نمایش جدید به نام لیلی ومجنون در این جشنواره حضور دارد.
بهنام کاوه، کارگردان نمایش خیابانی «لیلی و مجنون» درباره تعامل هنرمند تئاتر و مخاطب و از ایندست اتفاقات در اجراهای خیابانی توضیح داد: چند وقتی است که من درباره این نمایش و سوژه آن فکر میکردم. سوژه من خیابان و آدمهای این خیابانهاست، آدمهایی که در سرما، گرما، باران، برف و… مشغول به فعالیت هستند.
کاوه درباره حضور رسول در نمایشش هم گفت: خداوند نظارهگر ما بوده است و دستش را روی سر رسول کشید که در جمع ما حاضر شد، با او خندیدیم، گریستیم و لحظاتی را زندگی کردیم.
او ادامه داد: داستان رسول الآن در جامعه جریان دارد و باید فکری برای حل این مسئله کرد.
این کارگردان و بازیگر افزود: در پایان اجرا کلاهم را درآوردم و همه یک یاعلی گفتیم تا هدیهای برای رسول جمع شود؛ بهجرئت میتوانم بگویم بیش از یکمیلیون تومان برای این عزیز جمع شد و درون کلاه ریخته شد.
او ادامه داد: من برای بازی در نقش یک زبالهگرد، دو روز غذا نخوردم و از گرسنگی در این دو روز بسیار رنج بردم، با این کار سعی کردم تا به سوژه نمایشم بیشتر نزدیک شوم و قابلباور باشم.
کاوه به داستان این نمایش خیابانی اشاره کرد و گفت: شخصیت داستان فردی خیابانگرد است و از دل خیابان و مشکلات مردم که شبانه اتفاق میافتد و در بحث اقتصادی به وجود میآید، سخن میگوید. این فرد قصه خودش را روایت میکند، اینکه چه اتفاقاتی افتاده است و این موضوع را میگوید چرا نتوانسته است ازدواج کند و به آرزوهای کوچکی که اکنون برای ما تبدیل به آرزوهایی بزرگ شدهاند دست یابد.
نظرات