متن عاشقانه درباره اولین بار که دیدمت ۱۴۰۱ + عکس نوشته
متن درباره اولین بار که دیدمت : حتی اگر سال ها از عاشق شدنتان بگذرد باز هم خاطره اولین دیدار از یادمان نمی رود. به همین جهت ما مجموعه متن های عاشقانه درباره اولین بار که دیدمت همراه عکس نوشته را برای شما آماده کرده ایم. همراه ما باشید.
متن عاشقانه درباره اولین بار که دیدمت ۱۴۰۱ + عکس نوشته
باز یه سالِ دیگه از روزی که
مقدس ترین حس دنیا رو تجربه کردم گذشت ،
اولین نگاه
اولین لبخند
اولین صحبت …
خداروشکر میکنم که با وجود همه ی سختی ها
دست تقدیر مارو کنار هم گذاشت تا
به معنی واقعیِ کلمه خوش بخت باشیم
***
***
عاشق شدم با تو از اولین دیدار
از خوابی صد ساله گویی شدم بیدار !
حال عجیبی بود ، دست و دلم لرزید !
خزانی بهار شد در قلب من انگار …
روزی که قلبم دید می آمدی از دور ،
فهمید خوش قلبی ، خوش فکر و خوش رفتار !
قاتل غم گشتی ، ضامن شادی ها !
روزی نخندیدی ، آن روز شدم بیمار !
حال خوشی دارم وقتی در این قلبی ،
از غم ها دورم ، از عشق تو سرشار !
***
***
بار اول که دیدمت
چنان بی مقدمه زیبا بودی
که چند روز بعد
یادم افتاد
باید عاشقت می شدم..!
***
***
میدونی دلبر…
قشنگ ترین خاطرم ازت
اونجایی نبود که بار اول دیدمت…
اونجایی بود که
میدونستم یه چیزی تو دل جفتمون هست و نمیگفتیمش
سخت بود گفتنش
ولی به هر بهونه ای تو دید هم قرار میگرفتیم
و قشنگ ترین لحظه لحظه های بازی چشامون بود…
الکی مثلا من حواسم نبود…
تو زل میزدی به من،
الکی مثلا تو حواست نبود
من زل میزدم به تو:)
یادته؟…:)
***
***
اولین بار که دیدمت ;
هرگز فکرش را نمیکردم “تـو”
همان کسی هستی که قرار است بعدها ، بارها برایش بمیرم …
***
***
از همان دیدار اول در دلم افتاده ای
بعد از آن
هر دفعه دیدارت سعادت بوده است
***
***
اولین دیدار ما در یک کافی شاپ نبود
یا ایستگاه اتوبوس یا مترو
یا یک پیاده روی پر از درخت
اولین دیدار ما در یک کلاس درس یا دانشکده نبود
یا یک تقلب سر جلسه امتحان
اولین دیدار ما در یک سالن تاتر یا
یک کنفرانس شلوغ درس زندگی نبود
اولین دیدار ما پشت یک پنجره رو به دریا نبود
یا غروب خورشید میان درختان انبوه یک جنگل
یا کوه پیمایی یک گروه کوه نورد
اولین دیدار ما در یک رستوران بین راهی
یا ترمینال اتوبوس یا سالن انتظار فرودگاه
یا گشت و گذار یک قایق تفریحی نبود
همچنان که به وقت ماهیگیری در یک پیک نیک
یا یک تصادف اتفاقی دو دوچرخه سوار
و آنچنان که در یک تصادف ماشین و بیمارستان
و یک اتفاق بد و به وقت نیاز
اولین دیدار ما در پس پشت
رویاهایمان اتفاق افتاد
جایی که من به دنبال تو و
تو به دنبال من می گشتی
و اینچنین بود که اولین دیدار ما
در همه جای ممکن اتفاق افتاد و
در هیچ جا…
اما در شیواترین زمان و بهترین مکان جهان
در جایی که هر گاه می خواستمت،بودی
وهرجا که می خواستی،بودم
و اینچنین شد که زنجیره های اولین دیدارمان
چنان پیچ در پیچ در هم تنیده اند
که هیچ تقدیر و کائنات و سرنوشتی
گریزی جز همراهی راهمان ندارند
***
***
فکر میکنم قشنگ ترین رابطه ی احساسی ک ی آدم
میتونه داشته باشه اولین باری ک چشمای معشوقشو میبینع
ی حسی مثل آزادی و ی حس مثل پرواز
وجودتو فرا میگیره
ی حسی مثل داغ شدن،گرگرفتن…
ومن با اولین نگاه آتش گرفتم
***
***
بهر دیدار تو..
لبریز نگاه آمده ام…
***
همراه ما باشید
نظرات