بیوگرافی محمد عمرانی بازیگر و همسر و فرزندانش + عکس های جدید و جنجال اخیر
زندگی شخصی و بیوگرافی محمد عمرانی گوینده و بازیگر تئاتر،سینما،تلویزیون ایران متولد ۷ آذر ماه ۱۳۳۵ در بهشهر و همسرش و و فرزندانش سوابق از بازیگری تا خانواده و ازدواج با تصاویر و عکس های شخصی جدید و اینستاگرام و زندگینامه محمد عمرانی بازیگر تا حواشی و جنجال های اخیر در حمایت از اغتشاشگران را در ادامه این صفحه از مجله حرف تازه میخوانید
بیوگرافی محمد عمرانی بازیگر
سید محمد عمرانی (زادهٔ ۷ آذر ماه ۱۳۳۵) بازیگر ،مجری، گوینده رادیو، نویسنده، کارگردان،تئاتر،سینما و تلویزیون اهل ایران است. او یکی از گویندگان و بازیگران قدیمی و با سابقه رادیو و تلویزیون و سینمای جمهوری اسلامی ایران است که در مهر ماه ۱۴۰۱ حواشی و جنجال های اخیر وارد حاشیه جدی شد.
محمد عمرانی برادر بزرگتر علی عمرانی دیگر بازیگر ایران است و اصالتا اهل شمال و شهر بهشهر است.
زندگی خانوادگی
آقای محمد عمرانی در خانواده ای هنرمند و اهل هنر در بهشهر متولد شد. پدرش ولی الله عمرانی در زمنه تئاتر و موسیقی و نوازندگی فعالیت داشت و از هنرمندان پیشکسوتان تئاتر و نوازنده سنتور و نی بود. برالدرش علی عمرانی نیز بازیگر است.
محمد عمرانی با برادرش علی عمرانی در مجموعه جراحت در سال ۱۳۸۹ همبازی بود و اعتراف کرده که بازیگری برادرش علی از او بهتر است.
سوابق هنری و بازیگری
وی در طول فعالیت های هنری خود بیش از ۶۰ فیلم و سریال بازی کرده و تعدادی نیز فیم کوتاه و فیلم تلویزیونی کارگردانی کرده است. محمد عمرانی علاوه بر بازیگری در سینما و تئاتر و تلویزیون، مدت هاست که در رادیو به عنوان گوینده مشغول به کار است. ایشان به تازگکی وارد عرصه کویندگی کتاب های صوتی شده است. کتاب صوتی ثروتمندترین مرد باب، پارس، چرک نویس، کافه نادری، دری وری، آداب دنیا و باده کهن از جمله آثار با صدای ایشان می باشد
فیلم سینمایی در امتداد شهر، فیلادلفی، آقای بخشدار، کفشهای میرزا نوروز و سریال های اولین شب آرامش، جراحت، خانه دوستی، دو طفلان مسلم، دفترخانه شماره ١٣، تکیه بر باد، عملیات ١٢٥، راستش را بگو، شاید برای شما هم اتفاق بیفتد، همه چیز آنجاست مختارنامه و …. از جمله کارهای بازیگری وی می باشد
همسر محمد عمرانی
ایشان سال ها پیش ازدواج کرده و دارای فرزند می باشد. تاکنون عکسی از همسر محمد عمرانی منتشر نشده آست. یکی از فرزندانش هم اکنون ساکن خارج از کشور است
محمد عمرانی در خصوص فعالیتش در بازیگری می گوید: «من بهعنوان بازیگر موظف هستم ویژگیهایی برای نقش تعریف کنم تا برای مخاطب جذابیت داشته و یکنواخت نباشد. این مساله هم در درجه اول به متن بر میگردد و در درجه دوم به کارگردان مربوط میشود. البته این قاعده در تمام دنیا وجود دارد و خطر کلیشه شدن یک هنرپیشه را تهدید میکند.
در کارهای خانوادگی و ملودرام جای من برای ایفای نقشهای پدر و پدربزرگ است، اما آنچه اهمیت دارد این است که هرکدام از پدرهایی که بازی کردهام، ویژگیهای روانشناسی متفاوت و مختص به خودشان را داشتند. ممکن است در یک اثر نقش یک پدر مهربان و آرام را داشته باشم و در یک اثر دیگر نقش یک پدر تندخو. به عنوان مثال من در سریال تلویزیونی «ترانه مادری» نقش پدری را بازی میکردم که روی ویلچر نشسته است. مسلما همین ویژگی من را با پدری که در سریال عملیات ۱۲۵ بازی کردم و مرتب نگران پسرش است، متمایز میکند».
ورود به رادیو
او درباره ی ورودش به رادیو میگوید: تو مینی بوس نشسته بودم که گوینده رادیو اعلام کرد: واحد نمایش رادیو، برای آموزش و جذب تعدادی بازیگر، از علاقمندان دعوت به همکاری می کند. برای کسب اطلاعات بیشتر به روزنامه های … بلافاصله پیاده شدم و یه روزنامه خریدم، فرم ثبت نامو پر کردمو فرستادم. بعدش لحظه شماری کردم تا اینکه تاریخ آزمون اعلام شد. روز موعود به محل فرمانروایی رادیو،میدون ارک رفتم. در تست صدا ۸۳ نفر پذیرفته شدن که بعد از آزمون های عملی و تئوری ۱۷ نفر رو انتخاب کردن و کلاس ها زیر نظر زنده یاد استاد حمید سمندریان (بازیگری-کارگردانی) استاد مهدی شرفی (نمایش رادیویی) استاد تقی پورنامداریان (ادبیات فارسی)استاد فریدون شهبازیان (آشنایی با ریتم و موسیقی) و با همکاری زنده یاد استاد رامین فرزاد شروع شد و پس از دو ترم ۵ ماهه،در تابستان ۶۵ به پایان رسید و مشغول کارآموزی در یک دوره یکساله شدیم.
صفحه اینستاگرام محمد عمرانی با عکس و فیلم جدید
@mohammad_omrani1332
مصاحبه و گفتگوی جدید محمد عمرانی
من از تئاتر و رادیو شروع کردم
ما بازیگرانی که از تئاتر و رادیو شروع کردهایم، تجربه بازی در نقشهای مختلف و گوناگون را داریم و حتی نقشهای ماقبل تاریخی را هم بازی کردهایم! لذا دهه ۶۰ خیلی برایم مقطع دوری نیست.
بیشتر به بازی در چه نوع نقشهایی علاقهمندید؟
من بازیگرم و نقشهای گوناگون خیلی برایم فرقی نمیکند.بلکه همه پیشنهادها را بررسی میکنم و تنها سعیام این است که از نقشهای مبتذل دوری کنم.
تعریفی که از نقشهای مبتذل دارید چیست
فکر میکنم تعریفی که من بازیگر و شمای خبرنگار از این واژه در ذهن داریم تا حدی با هم مشترک است.چون اگر بخواهم توضیح بدهم و مصادیق این واژه را بشکافم، ممکن است اشاره به برخی کارها شود و به برخی دوستان بربخورد. البته اشکالی هم ندارد، چون سطح توان و قابلیتهای افراد با هم متفاوت است.من ممکن است در کارنامهام برخی کارهای ضعیف هم داشته باشم، اما هرگز هیچ نقش مبتذلی نداشتهام و از کارنامهام دفاع میکنم.
نقشی هم بوده که بیشتر دوستش داشته باشید؟
من همه نقشهایم را دوست دارم؛ البته نه به یک اندازه، ولی در هر دورهای تلاشم را میکنم که آن نقش را با حداکثر توانم بازی کنم.ممکن است الان احساس کنم که شاید میتوانستم نقشی را با توانی بیشتر بازی کنم، اما این طبیعی است، چراکه تغییر کردهام. این خاصیت ذات آدمی است ولی باز خیالم راحت است که در همان زمان بازی در نقش، تمام توانم را به کار بسته بودم
آقای عمرانی علاوه بر بازیگری مدت ها در حیطه کارگردانی و فیلم سازی و تهیه کنندگی فعالیت داشته است. فیلم های موشها و آدمها زیرگذر دانشسرا ، روزهای آرزو ، امواج جادویی ، خانه شماره ۵ و … از جمله آثار کارگردانی این هنرمند کشورمان است.
فیلم ها و سریال محمد عمرانی
- در امتداد شهر (۱۳۸۹)
- فیلادلفی (۱۳۸۹)
- آقای بخشدار (۱۳۷۰)
- کفشهای میرزا نوروز (۱۳۶۴)
- سریال پرستاران ۱۳۹۶
- سریال پرواز در ارتفاع صفر : عبدالحسن برزیده
- سریال نفس گرم ١٣٩۴ : محمدمهدی عسگرپور
- اطروش ۱۳۹۳ : محسن معینی
- همه چیز آنجاست : شهرام شاه حسینی
- آسمان من ۱۳۹۲ : محمدرضا آهنج
- همه خانواده من : داریوش فرهنگ
- کوچه رهایی : محسن یوسفی
- دختری با گوشواره مروارید : ژاله علو
- دختران معجزه : شبنم عرفی نژاد
- دفترخانه شماره ۱۳ : نیما محمدحسین غضنفری
- راستش رو بگو ۱۳۹۱ : محمدرضا آهنج
- خانه دوستی : احمد فیضی
- تکیه بر باد : محمود معظمی
- خانه کاغذی: محمود معظمی
- اینجا ایران :حسن ناظر
- یار محراب :مجید حمزه
- روز معلم :جواد پیشگر
- شاید برای شما هم اتفاق بیفتد ۱۳۹۰-۴ نقشهای متفاوت محمود معظمی
- گوی مرگ ۱۳۹۰ :محمدرضا آهنج
- فترت و فتوا :مجید حمزه
- دو طفلان مسلم ۱۳۸۹ :سعید ابراهیمی فر
- فرمانده هاتف :علی عطشانی
- تفاخر :سیامک خواجه وند
- جراحت کمحمد مهدی عسگرپور
- رستگاران ۱۳۸۸ :سیروس مقدم
- شب شکاف :سالار محسن یوسفی
- اولین شب آرامش :احمد امینی
- پلکان کایرج حبشی
- مختارنامه ۱۳۸۷ :داوود میرباقری
- مرا بشناس :عبدالرضا گنجی
- آدمهای کوکی :محمدرضا اعلامی
- و دوباره بهار :راما قویدل
- شب میگذرد: راما قویدل
- آخرین دعوت :حسین سهیلی زاده
- عملیات ۱۲۵: پدر آتشنشان بهروز افخمی، راما قویدل
- گیلعاد :حسین سهیلی زاده
- قصیده شب بارانی :علی سبزواری
- ستاره سهیل ۱۳۸۶ کامیر قویدل
- پایان نمایش :بهمن زرین پور
- آخرین گناه ۱۳۸۵ :حسین سهیلی زاده
- استاد معمار :مسعود فروتن
- دشمن قاشق ۱۳۸۴ :محمد رحمانیان
- خاک سفید :جواد پیشگر
- روزهای آرزو شاهرخ :حمیدی مقدم
- آوای بی صدا :مجتبی یاسینی
- عاطفه ۱۳۷۳ :حسن فتحی
- ستارههای سربی ۱۳۷۲ :محمدرضا آهنج
- یک خانه، یک نخل :علی عمرانی
- روزهای به هم ریخته ۱۳۶۷ :محمدرضا آهنج
- قصههای کوچه ی ما ۱۳۶۶ :رضا فیاضی
- ما میتوانیم ۱۳۶۴ :بیژن فیّاد
- پیر وفا :مجتبی یاسینی
- ما میتوانیم :مجتبی یاسینی
- امیر کبیر :سعید نیکپور
عکس های محمد عمرانی
با همراه باشید
با تمام گلایه هایی که از مسئولین بی کفایت و دزد دارم، ولی هرکسی که تو این کشور تونسته به جایی برسه و علی رغم تلاش خود کشور براش هزینه کرده اینطور به خاک خودش خیانت کنه رو جز ننگ سزاوار چیز دیگه ای نمیدونم، از دکتر و هنرمند و ورزشکار گرفته تا نخبه و دانشمند ،وطن فروش وطن فروشه….
مواد کمتر زندگی بهتر
واقعا خجالت داره که با این سن و با این سابقه ، نتونسته راه حق و درست رو تشخیص بده و بر ضد کشور و مردمش قدم برداشته . خدا به هممون عقل و وجدان بده .
خخخ ایناکه میگنباشرف و با وجدانن ادمای جالبی هستن
طرفچرند میگه دیشب نویدو دیدم خوب عزیزم قبل خواب مواد نزن طرفداراتم مث خودتن
اب که سربالابره غورباقه ابوعطا میخونه
خدا خیرت بده مرد باشرف
خدا لعنتش کنه بی شرف بی وجدان وطن فروش.
حقش داعش بود
زنده باد. هنرمند باوجدان، آگاه و مردمی
خدا لعنتش کنه