اشعار خاص انگیزشی + عکس نوشته احساسی انگیزشی

0

در این پست می توانید متن های زیبای عاشقانه و متن کوتاه انگیزشی و شعرهای کوتاه انگیزشی و اشعار خاص انگیزشی و عکس نوشته احساسی انگیزشی و سخنان بزرگان درباره انگیزشی و اشعار شاعران بزرگ درباره انگیزه مثبت را مشاهده کنید.

 اشعار خاص انگیزشی

اشعار خاص انگیزشی

خدا ار به حکمت ببندد دری
گشاید به فضل و کرم دیگری

***

دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور

اشعار خاص انگیزشی

نه تو می مانی و نه اندوه ،

و نه هیچ یک از مردم این آبادی!

به حباب نگران لب یک رود قسم،

و به کوتاهی آن لحظه ی شادی که گذشت،

غصه هم می گذرد،!

آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند،

لحظه ها عریانند . به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز…

سهراب سپهری

اشعار خاص انگیزشی

زندگی زیباست ای زیبا پسند
زنده اندیشان به زیبایی رسند

آن قدر زیباست این بی بازگشت
کز برایش می توان از جان گذشت

متن انگیزشی

پایان همه عمر جهان نیستی است
پندار که نیستی چو هستی خوش باش

اشعار خاص انگیزشی

به درون توست مصری که تویی شکرستانش

چه غم است اگر ز بیرون مدد شکر نداری

شده ای غلام صورت به مثال بت پرستان

تو چو یوسفی ولیکن به درون نظر نداری

مولانا

اشعار خاص انگیزشی

شب نمی ماند این چنین تیره
بعد از او نوبت سحرگاه است

پشت این ابرهای تیره و تار
جنگلی از ستاره و ماه است

به جهان باید این چنین نگریست
گاه دلگیر و گاه دلخواه است

شاد باید که بگذریم از او
و نگویم عمر کوتاه است

اشعار خاص انگیزشی

چون عاقبت کار جهان نیستی است
انگار که نیستی چو هستی خوش باش

اشعار بزرگان درباره انگیزه

خدا ار به حکمت ببندد دری | گشاید به فضل و کرم دیگری

سعدی

اشعار خاص انگیزشی

تا رنج تحمل نکنی گنج نبینی
تا شب نرود صبح پدیدار نباشد

سعدی

اشعار خاص انگیزشی

نه تو می مانی،
نه اندوه
و نه هیچ یک از مردم این آبادی
به حباب نگران لب یک رود قسم
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت
غصه هم خواهد رفت
آن چنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند

کیوان شاهبداغی

عکس نوشته خاص انگیزشی

اگر دانی که دنیا غم نیرزد

بروی دوستان خوشباش و خرم

غنیمت دان اگر دانی که هر روز

ز عمر مانده روزی می شود کم

منه دل بر سرای عمر سعدی

که بنیادش نه بنیادیست محکم

برو شادی کن ای یار دل افروز

چو خاکت می خورد چندین مخور غم

سعدی

اشعار خاص انگیزشی

من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک
چرخ برهم زنم ار غیر مردام گردد

***

تا رنج تحمل نکنی گنج نبینی
تا شب نرود صبح پدیدار نباشد

سعدی شیرازی

نظرات