متن و عکس نوشته غمگین برای جدایی از یار
متن و عکس نوشته غمگین برای جدایی از یار
جدایی : در این مطلب متن ها و عکس نوشته های غمگین جدایی را برای استفاده در عکس پروفایل و پیامک ها گرد آورده ایم . لطفا ملاحظه فرمایید:
متن غمگین جدایی
یادمان باشد از امروز خطایی نکنیم گر چه در خود شکستیم صدایی نکنیم یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند طلب عشق ز هر بی سروبایی نکنیم
امروز دیدمت خسته بودی
اگه اشتباه نکنم دل شکسته بودی
دیگه دوستم نداری می دونم
حتما به دیگری دل بسته بودی
این دیگه بار آخره دارم باهات حرف میزنم
خداحافظ نا مهربون میخوام ازت دل بکنم
سخته ولی من میتونم سخته ولی من میتونم
این جمله رو اینقد میگم تا که فراموشت کنم
عکس پروفایل جدایی
و بی تو لحظه ای حتی دلم طاقت نمی آرد
و برف نا امیدی بر سرم یکریز می بارد
چگونه بگذرم از عشق ، از دلبستگی هایم ؟
چگونه می روی با اینکه می دانی چه تنهایم ؟
متن و عکس نوشته غمگین جدایی
چه دوستی پاکی دارند کفش ها…
هر کدام که گم شوند..
آن یکی را آواره ی خودش میکند …
میرم ولی این و بدون
چشم انتظارت میشینم
میرم ولی گریه نکن
نذار از عشقت بمیرم
اگر توو اوج بی کسی
با عکست آروم بگیرم
پیامک غمگین جدایی از یار
روزگاری در گوشه ای از دفترم نوشته بودم تنهایی را دوست دارم جون بی وفا نیست
اما حالا مینویسم از تنهایی بیزارم جون تنهایی یادآور لحظات بی تو بودنم است عزیز
به هرکس دل سپردم بی وفا شد
چون پابندش شدم از من جدا شد
نمیدانم از اول بی وفا بود
یا که من نازش را کشیدم بی وفا شد
میروم اما بدان یک سنگ هم خواهد شکست
آنچنان که تارو پودقلب من از هم گسست
می روم با زخم هایی مانده از یک سال سرد
آن همه برفی که آمد آشیانم را شکست
می روم اما نگویی بی وفا بود ونماند
از هجوم سایه ها دیگر نگاهم خسته است
یه روزی روزگاری دلمو دادم به یاری امیرافبی
رفتو منو تنها گذاشت انگار تو سینه اش دل نداشت
یا شایدم یکی رو داشت نه بخدا دوستم نداشت
دیدم اونو با اون یکی شونه به شونه دست به دست
میگفتن و می خندیدن صحبت میکردن یه نفس
تا دید منو از روبرو اون بی وفا چشماشو بست
آمدی دیوانه ام کردی و رفتی بی وفا
با غمت هم خانه ام کردی و رفتی بی وفا
مثل شمعی بودی و با یاد خود ای نازنین
تا ابد پروانه ام کردی و رفتی بی وفا
ای دلم زهر جدایی را بخور
چوب عمری بی وفایی را بخور
ای دلم دیدی که ماتت کرد و رفت
خنده دای برا خاطراتت کرد و رفت
من که گفتم این بهار افسردنی اس
من که گفتم این پرستو رفتنی است
آه عجب کاری بدستم داد دل
هم شکست و هم شکستم داد دل
شاخه ی یاسی که من دادم به دستت
بر زمین ای گل تو انداختی و رفتی
نازنین بر خاک راهت من نشستم
نیم نگاهی سرد به من کردی و رفتی
نظرات