بازیگر نقش ناصر در سریال قورباغه کیست؟ بیوگرافی و عکس ها

امید محمدزاده بازیگر نقش ناصر در سریال قورباغه برادر نوید محمدزده است با بازیگر نقش ناصر در سریال قورباغه بطور کامل آشنا شوید و هر آنچه که درباره وی میخواهید بدانید را در ادامه بخوانید.

بیوگرافی امید محمدزاده بازیگر نقش ناصر در سریال قورباغه کیست

آقای امید محمدزاده متولد ۱۸ دی ماه بازیگر و نقاش و شاعر است . او برادر نوید محمدزاده بازیگر معروف و سرشناس است که از سال ۱۳۸۵ وارد بازیگری شده است. او علاوه بر بازیگری در زمینه نقاشی و شعر نیز فعالیت دارد.

نسبت امید محمدزاده و نوید محمدزاده

از جمله بازیگران سریال قورباغه دو شخصیت به نام های امید محمدزاده در نقش ناصر و نوید محمدزاده در نقش نوری می باشد. این دو بازیگر با هم برادر هستند و که در سریال جدید هومن سیدی با هم همبازی شدند.

سوابق هنری

امید محمدزاده در سال ۱۳۸۵ اولین تجربه بازیگری خود را با بازی در فیلم «دست‌های خالی» به کارگردانی و نویسندگی ابوالقاسم طالبی بدست آورد.

فیلم «عصبانی نیستم» به کارگردانی، نویسندگی و تهیه‌کنندگی رضا درمیشیان، دومین کار سینمایی‌اش در سال ۱۳۹۲ بود که با برادرش نوید محمدزاده همبازی بود.

بازیگر نقش ناصر در سریال قورباغه هومن سیدی

از جدید آثار هنری وی بازی در سریال قورباغه به کارگردانی هومن سیدی در بخش نمایش خانگی می باشد.

او در این سریال بازیگر نقش ناصر جوانی پدر رامین با بازی صابر ابر در کنار بازیگرانی چون فرشته حسینی، سحر دولتشاهی، هومن سیدی، یونا تدین، آناهیتا افشار و مهران غفوریان و آرمان درویش و یسنا میرطهماسب و پانته آ بهرام و … ایفای نقش و .. میکند

قورباغه مجموعهٔ نمایشی به نویسندگی، تدوین و کارگردانی هومن سیدی و تهیه‌کنندگی علی اسدزاده، محصول سال ۹۹–۱۳۹۸ می باشد. این مجموعه نخستین سریال ساخته شده توسط هومن سیدی می‌باشد که قرار بود نخستین قسمت آن در ۲۴ آذر ۱۳۹۹ منتشر شود اما با دستور قضایی پخش این سریال متوقف شد.قرار است بزودی پخش این سریال اعلام گردد.

عکس برادر نوید محمدزاده در سریال قورباغه

این مجموعه داستانی درام و اجتماعی دارد، داستان این سریال به مشکلات جامعه و تأثیرات آن بر روی هر فرد می‌پردازد. در خلاصه داستان این سریال آمده‌است:
«من همیشه یه صندلی واسم کم بوده، کتم واسم تنگ بوده، کفشام برام کوچیک بوده، ساعتم خواب می‌مونده و من ازش جلوتر حرکت می‌کردم، دنیا برای من جای کوچیکیه، احساس می‌کنم همه جا بستس و نمی‌تونم نفس بکشم، انگار همهٔ این لحظه‌ها رو قبلاً دیدم، درختا، صدای آبشار، قورباغه‌ها، اونا رو زمانی می‌بینم که در حال مردنم.