ساعتچی

متن و جملات غمگین و سوزناک درباره اشک + پروفایل و عکس نوشته اشک چشم

0

متن درباره اشک : گاهی اوقات انقدر رنج می کشیم،آنقدر سختی می کشیم که دیگر تحمل نداریم و اشک چشمانمان می ریز حتی شده بی دلیل!در حرف تازه همراه ما باشید تا جملات سوزناک اشک را ببینید.

متن درباره اشک

متن و جملات غمگین و سوزناک درباره اشک + پروفایل و عکس نوشته اشک چشم

گاهی وقت ها نیاز دارم بلند گریه کنم شاید دلم بخواهد صورتم را میان دست هایم پنهان کنم و تمام وقت اشک بریزم!

شکایت کنم و بد و بیراه بگویم، کسی هم نپرسد چرا؟

نگوید درست می شود، نگوید صبور باش

شاید گاهی نیاز باشد کسی به شانه ات بزند

بگوید هیچ چیز عوض نمی شود، اوضاع هم تغییری نمی کند

گریه کن تا سبک شوی!!

***

متن غمگین درباره اشک

***

دلم گریه می خواهد، نه از این گریه های یواشکی، پنهانی، مخفی، خفه
شب و نیمه شب اشک ریختن در سکوت نه! دلم هق هق می خواهد…
بلند بلند آنقدر بلند که صدایش به گوش خدا برسد،
فقط کاش برای لحظه ای همه دنیا کر می شد و من بلند بلند گریه می کردم
بغض خفه ام کرده این روز ها، خدایا لحظه ای گوش های دنیا را بگیر می خواهم گریه کنم
این که دیگر به سختی آرزو هایم نیست!
محال و ناممکن نیست، می توانی گوش های دنیا را بگیری
می خواهم امشب یک دل سیر گریه کنم!

***

جملات غمگین درباره اشک

***

اشک چشمانم نشانه شادی و شوق نیست

اشک چشمانه که پهنای صورت می ریزد

نشانه غمگین بودنم است از دست این دنیا

از دست تنهای ام

***

پیامک غمگین اشک

***

در انزوای خویش
و در نهایت دلتنگی
پناه می برم به باران عشق
که تنها مرهم زخم کهنه ام
همین اشک هایی است
که به امید آمدنت
نهال خشکیده ی وصل را
آبیاری می کند

***

شعر درباره اشک

***

وقتی دلم میگیره

بشقاب ها را نمی شکنم

شیشه ها را نمی شکنم

غرورم را نمی شکنم

دل کسی را نمی شکنم

زورم به تنها چیزی که می رسد این بغض لعنتی است!

***

دلنوشته درباره اشک چشم

***

خسته ام!
حتما تا به حال
هزار مرتبه این کلمه را
در کتاب شاعران دیگر این شعر دیده ای؛
من از آنها خسته ترم!
باورکن.
صدایی از حوالی پلکهای پدرم گفت:
«-مردها گریه نمی کنند!»
حالا بزرگ شده ام،
می دانم که پدرم نیز
بارها در غم تقویمها گریه کرده است.
حالا می دانم که
هیچ غمی؛
غم آخر نخواهد بود…

***

متن درباره اشک چشم

***

مثل حوا فقط متعلق به او بودم
مثل زلیخا گریه را فدای عشقش کردم
مثل شیرین چشم انتظارش ماندم
مثل لیلی دلباخته‌ی دیوانگی اش شدم
مثل شهرزاد برایش زندگی کردم
اما او…
حتی یک لحظه هم
برایش مثل آیدا، “خدای کوچکِ قصه های شاملو” نبودم

***

جملات اشک آور

***

اشک می ریزم انگار که تا کنون اشک نریخته ام

همنقدر تلخ

***

پروفایل اشک چشم

***

آنچنان سوزانم!
که نگاهم هر احساسی را به آتش می کشد!
آنچنان محزون، آنچنان غمگین
که صدایم بغض سنگ را می شکند

***

عکس نوشته اشک

همراه ما باشید

نظرات