بیوگرافی علیرضا مجلل بازیگر قدیمی و همسرش +‌‌مهاجرت و عکس های جدید

علیرضا مجلل بازیگر قدیمی و پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون که با بازی در نقش میرزاکوچک خان جنگلی به شهرت رسید بعد از مهاجرت از ایران در سوئد زندگی می کند. او اول فررودین ۱۴۰۳ در برنامه نوروزی بی بی سی فارسی به عنوان مهمان حضور خواهد داشت.

علیرضا مجلل کیست ؟

«علیرضا مجلل» بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون که ۷۶ سال سن دارد چند وقتی است، به سوئد مهاجرت کرده در حال حاضر دور از وطن به فعالیت هنری خود ادامه می دهد.

بیوگرافی علیرضا مجلل و همسرش

“علیرضا مجلل”، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون اهل ایران است. او در ۱۳۲۷ در رشت متولد شده و در سال ۱۳۶۷ از ایران به سوئد مهاجرت کرده است، او هم اکنون در سوئد زندگی می کند. او دارای مدرک کارشناسی تئاتر است و در فیلم های سینمایی شاید وقتی دیگر و تفنگ های سحرگاه، و سریال های بسیاری از جمله کوچک جنگلی و سربداران ایفای نقش داشته است.

سوابق بازیگری

علیرضا مجلل بازیگری را از تئاتر آغاز کرد. او در نمایش های گوناگونی ایفای نقش کرده و آثاری را هم کارگردانی کرده است. او در برهه‌ای در اوایل انقلاب رئیس تئاتر شهر بود که از جمله تئاترهای اجرا شده در زمان او می‌توان به پاتریس لومومبا اثر هوشنگ توکلی و ایستگاه برزخ اثر حسین نوری اشاره کرد.

ایشان علاوه بر تئاتر، در تلویزیون و سینما نیز فعال بود و سال ها در عرصه هنر بازیگری زحمت کشید و آثار ماندگاری را بر جای گذاشت. مهمترین اثر هنری آقای مجلل بازی در نقش میرزاکوچک خان جنگلی در فیلم و سریال کوچک جنگلی و سریال سلطان و شبان و سربداران می باشد.

او در فیلم های تفنگ‌های سحرگاه ساخته بهروز افخمی در سال ۱۳۶۷ و شاید وقتی دیگر ساخته بهرام بیضایی در ۱۳۶۶ ایفای نقش کرده است.

بیوگرافی علیرضا مجلل بازیگر نقش میرزا کوچک خان

گفتنی است سریال کوچک جنگلی، محصول سال ۱۳۶۶ و به کارگردانی بهروز افخمی است که آقای مجلل در نقش میرزاکوچک خان جنگلی در آن نقش آفرینی کرده است. این بازیگر درباره افتخار بازی در نقش میرزای جنگلی می گوید: بازی در نقش « میرزا »بزرگترین بخت و شانس و تقدیرم در کارنامه‌ی هنری‌ام بود. برای کمتر بازیگری اتفاق می‌افتد که بتواند بازسازی یک چهره‌ی ملی و مقبول تاریخی را که هنوز زوایای تازه‌ای از شخصیت بارز او روشن می‌شود و دارای نبضی زنده است، بر عهده بگیرد. همیشه میرزا را به عنوان کسی که سمبل ملی خطه شمال ایران و زادگاهم بوده، عاشقانه دوست داشتم. ضمن آنکه با ایشان نسبت فامیلی هم داشتم.

علیرضا مجلل، علاوه بر بازیگری در زمینه تهیه‌کنندگی، مدیریت تولید و گویندگی رادیو نیز فعالیت دارد. فیلم ها و سریال های همشهری، افسانه سلطان و شبان و سربداران و مادر، شاید وقتی دیگر و تفنگ‌های سحرگاه از جمله اثار هنری و بازیگری آقای علیرضا مجلل می باشد.

همسر علیرضا مجلل و فرزندان

از زندگی خصوصی و شخصی علیرضا مجلل بازیگر خوب کشورمان خبری منتشر نشده، اما ایشان متاهل است و درباره همسر و فرزندان علیرضا مجلل اطلاعاتی در دست نیست.

ماجرای مهاجرت به سوئد

مجلل بعد از فیلم «شاید وقتی دیگر» در سال ۶۷ از کشور مهاجرت کرده و سالهاست در سوئد مشغول فعالیت هنری است. او درباره علت مهاجرت از ایران و چرا ایران را ترک کرده می گوید: مشکلی با صداوسیما که کارمندش بودم پدید آمد که باعث دلگیری‌ام شد، آن هم درست در زمانی که با همه توانم برای صداوسیما و حرفه‌ام کار می‌کردم… مشغول ساخت «کوچک جنگلی» بودیم… البته بعدها گفتند اشتباهی رخ داده اما دیگر دیر شده بود.

او در ادامه توضیح داده: از ۵۷ تا ۶۷ ده سال فعال بودم که چند سال اول در تئاتر سپری شد و دو سال برای تولید سریال کمدی تاریخی «افسانه سلطان و شبان»، دو سال هم مجموعه تلویزیونی «کوچک جنگلی» و فیلم سینمائی «شاید وقتی دیگر» و بعد هم مهاجرت کردم.

بعنوان تهیه کننده، کارمند با سابقه و رسمی سازمان بودم ولی برای بازی در مجموعه مذکور وادار شدم به مدت یک سال مرخصی بدون حقوق بگیرم، مشروط بر این که بر مبنای قولی که داده بودند بعد از اتمام کار فیلمبرداری به گروه فیلم و سریال، به محل خدمتم برگردم. لیکن در خلال کار مطلع شدم که به بهانه این که: « حضورشان در تئاتر و فیلم و سینما مورد نیاز ضروری است و هر وقت که لازم بود با ایشان قرارداد خواهیم بست »… مرا به عنوان مازاد بر نیاز همراه با تعدادی دیگر در اختیار امور اداری گذاشته و بیش از پانزده سال سوابق خدمتی‌ام را نادیده گرفته و زیر پا گذاشتند! ناگزیر در وضعیت پیش آمده شرط برگشت به ادامه کار را موافقت با تقاضای بازخریدم از خدمت در سازمان اعلام کردم! و این شد که در نهایت پس از توقفی در فیلمبرداری سریال «کوچک جنگلی»… که شوربختانه برای همیشه ناتمام ماند، و پایان فیلم «شاید وقتی دیگر»، ایران را علیرغم میل و عشق باطنی‌ام ترک کردم

نسبت علیرضا مجلل با میرزاکوچک خان جنگلی

پدربزرگم نوه خاله ایشان بودند. از دوران خردسالی با کهنسال‌ترین دوست دوران کودکی‌ام، یعنی با پدربزرگ شریف و بزرگوارم، دو سه بار در سال به مناسبت‌های گونه‌گون سر مزار « میرزا » می‌رفتیم. جایی که ابتدا سر «میرزا» را از تهران آوردند و دفن کردند و بعدها هم بدن بدون سرشان را به آنجا منتقل کرده بودند.

فعالیت هنری در سوئد

در چهار پنج سال اولی سوئد آمده بودم، هدف اصلی این بود با کسانی که از ایران خارج شدیم مانند سوسن تسلیمی، محمد مطیع، سعید اویسی، داریوش فرهنگ و … با توجه به حضور آقای بیضایی دور هم جمع شویم و شروع به کارهای ایرانی بکنیم و چهره دیگری از آثار هنری ایرانی عرضه بداریم. بویژه در برابر آثار نازلی که از دیگر نقاط جهان به عنوان تئاتر و فیلم ایرانیان عرضه می‌شد. اما شرایطی که در سوئد وجود داشت این اجازه را نمی‌داد که بتوانیم به عنوان گروهی در کنار یا نزدیک به هم باشیم. این پراکندگی‌ها هم آثار مخرب خود را داشت. اگر از همان ابتدا به دنبال کارهائی به زبان مادری نمی‌رفتیم، شاید خیلی زودتر از این ها وارد کادرهای سوئدی می‌شدیم. / گفتگو از مسعود نجفی خبرنگار ایسنا

فیلم و سریال های علیرضا مجلل

تفنگ های سحرگاه
شاید وقتی دیگر
کوچک جنگلی
مادر
سربداران
اسکندرشاه مغلوب
افسانه سلطان و شبان
ماه پنهان است
همشهری
لحظه