جملات بی قراری شبانه + عکس نوشته دلتنگ بودن

0

در این پست می توانید متن های زیبای بی قراری و جملات بی قراری شبانه و عکس نوشته دلتنگ بودن و متن درباره دلتنگی شبانه و متن درباره بغض شبانه و متن درباره تنهایی و متن درباره دلتنگی و عکس نوشته دلتنگ بودن را مشاهده کنید.

 جملات بی قراری شبانه

جملات بی قراری شبانه

خداوندا ، جای سوره ای به نام “عشق” در قرآن تو خالیست
که اینگونه آغاز شود :
و قسم به روزی که دلت را میشکنند و جز خدایت مرهمی نخواهی یافت

جملات بی قراری شبانه

و اگر می‌‌ نویسم،

دوست دارم بدانی

در خلأ دنیای بی‌‌ جاذبه از نبودنت،

عجیب معلقم

می‌ چرخم و می‌‌ چرخم و می‌ چرخم

و در چشم‌ های ناباور یک سرگردان دلتنگ کسی‌ را می‌ بینم شبیه خودم

که هنوز عاشق کسی‌‌ ست شبیه تو

وجودی سایه‌ وار و حضوری کمرنگ

حضوری بسیار بسیار کمرنگ

که نوشتن برایش منصرف می‌ کند مرا

از مرگ و نبودن …

جملات بی قراری شبانه

جای تو خالــ ـــ ـــ ـــیــسـت . . .
خالی تر از سفره ی دل کودکی که تازه متولد شده است . . .

عکس نوشته تنهایی

هر بار که می‌خواهم به سَمتـت بیایم ، یادم می‌ افتد ” دلتنـگی ”
هرگز بهانهِ خوبی برای تکرار یک ” اشتباه ” نیست

جملات بی قراری شبانه

دلتنگی

دلتنگــــــــــــــــــــــــــی

و اینک باران

بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند

و چشمانم را نوازش می دهد

تا شاید از لحظه های دلتنگی عبور کنم

جملات بی قراری شبانه

هوای عصرهای من عجیب تـو را کم دارد !
آغوش تـو را کم دارد !
نفس های تـو را کم دارد !

جملات بی قراری شبانه

من آنقدر خواستمت که نخواستنت را ندیدم
تو آنقدر نخواستی که هیچ چیز از من ندیدی

متن بی قراری

از یه جایی به بعد

اونقدر دلت برای آدمی که بودی تنگ میشه که

دیگه فرصتی برای دلتنگ شدن واسه آدمایی که نیستن نداری …

جملات بی قراری شبانه

سرم سنگینی حرفی را دارد
که توان گفتنم نیست
زبانم دنبال فرصتی
و چشمم
دنبال محرم رازی می گردد
بی تاب دیدنت هستم!

جملات بی قراری شبانه

دلم تنگ شده برای روزهای کودکی که بهانه ی گریه ام داشتن یک عروسک بود نه یک آدم

عکس استوری جملات بی قراری شبانه

دیگر از تنهایی خسته شده ام

به کلاغ ها زیر میزی میدهم

تا قصه ام را تمام کنند

جملات بی قراری شبانه

چشــــمانم خستــــه استـــ و نبــــض ذهنــــم افتــــاده ؛
کاش نگــــاهتــــ یکــــ قــــدم نزدیـــکـــــ تــــر بـــود . . .

***

تمام تنم می سوزد از زخم هایی که خورده ام
دردِ یک اتفاق که شاید با اتقا قِ تـو
دردش متفاوت باشد ویرانم می کند
من از دست رفته ام ، شکسته ام
می فهمی ؟
به انتهایِ بودنم رسیده ام ؛
اما اشک نمی ریزم
پنهان شده ام پشتِ لبخنـدی که درد می کند

نظرات