معشوقه شاه پری غفاری که بود ماجرای زندگی تکان دهنده پری غفاری معشوقه شاه
معشوقه شاه پری غفاری که بود ماجرای زندگی تکان دهنده پری غفاری معشوقه شاه دختری ۱۶-۱۷ ساله، مو طلایی، بلندقامت و زیبا بود که بین سال های ۱۳۲۶ تا ۱۳۲۸ معشوقه محمدرضا شاه پهلوی بود. پروین غفاری ۱۱ تیر ۱۳۹۲ در سن ۸۳ سالگی در نوشهر درگذشت و در همان شهر مدفون شد. پری غفاری خاطرات خود که در مورد روابط عاشقانه اش با محمدرضا پهلوی را پس از انقلاب ۱۳۵۷ در کتابی به نام تا سیاهی دردام شاه منتشر کرد. این کتاب تنها یک بار در سال ۱۳۷۶ منتشر شد.
معشوقه شاه پری غفاری که بود ماجرای زندگی تکان دهنده پری معشوقه شاه
معشوقه شاه پری غفاری بود، دختری ۱۶-۱۷ ساله، مو طلایی، بلندقامت و زیبا بود که بین سال های ۱۳۲۶ تا ۱۳۶۸ معشوقه محمدرضا شاه پهلوی بود. پروین غفاری معروف به پری خاطرات خود که در مورد روابط عاشقانه اش با محمدرضا پهلوی را پس از انقلاب ۱۳۵۷ در کتابی به نام تا سیاهی دردام شاه منتشر کرد. این کتاب تنها یک بار در سال ۱۳۷۶ منتشر شد. به اعتقاد برخی منتقدان این کتاب در صورت تجدید چاپ می توانست پرفروش ترین کتاب تاریخ ایران باشد!
پروین غفاری معروف به پری در سال ۱۳۰۹ بدنیا آمد و در سال ۱۳۹۲ از دنیا رفت و مزارش در نوشهر است. پری غفاری پس از جدایی از محمدرضا شاه وارد بازیگری و سینما و خوانندگی شد و تا قبل از انقلاب به عنوان خواننده و بازیگر تلویزیون و سینما فعالیت می کرد.
پروین غفاری ۱۱ تیر ۱۳۹۲ در سن ۸۳ سالگی در نوشهر درگذشت و در همان شهر مدفون شد
عکس پری غفاری در ۱۷ سالگی
ماجرای رابطه نامشروع و بارداری پری از محمدرضا شاه
حکایت شاه و پری داستان زندگی دختری ۱۷ ساله، مو بور، بلند قامت و زیبا بود؛ که فردوست در یک مهمانی در باشگاه افسران وی را همراه مادرش دید. فردوست در همین مهمانی به مادر و دختر نزدیک می شود و خود را معرفی نمود.
فردوست در کتاب ظهور و سقوط سلطنت پهلوی می نویسد:
“…. تصور کردند که برای ازدواج خود آمده ام، به هر حال آدرسشان را گرفتم و ماجرا را به محمدرضا گفتم، محمدرضا گفت: مادر و دختر را به سرخ حصار بیاور؛ آنها را به سرخ حصار بردم، پس از مدت کوتاهی محمدرضا آمد، شاه را معرفی کردم، پس از معرفی، شاه مدتی با دختر قدم زده و پس از یک ساعت نزد من آمدند و محمدرضا گفت: که با پری قرار گذاشته است…”
ماجرای آشنایی تا جدایی شاه و معشوقه اش پری
پری غفاری در نظامیه حوالی میدان بهارستان خانه داشت. وی دوران ابتدایی را در مدرسه ی “نوروز” و دوره دبیرستان را در دبیرستان “شاهدخت” که در خیابان شاه آباد بود، سپری نمود. پری هنوز پانزده سال بیش نداشت که با تبانی مادرش و خانواده اسعدی نظام، بر سفره عقد نشاندند ، وی که دوشیزه ای دبیرستانی و بی خبر بود به عقد علی آشوری پسر اسعدی نظام در آمد، اما در همان دوران عقد بعد از ۴ ماه از او جدا شد.
پری در خصوص اولین دیدار با شاه گفت : “… احساس کردم که بروی ابرها گام بر می دارم، از اینکه در کنار شاه قدم می زنم خود را خوشبخت احساس کردم و غافل از اینکه همچون صیدی دست و پا بسته اسیر یک سفاک شده ام”.
بخشی از مقدمه کتاب تا سیاهی در دام شاه
«اکنون که به گذشته فکر میکنم، به روزگار سیاهی که از سر گذراندهام، به قلب شکسته پدرم که تا آخرین دم حیات نگران من بود، به مادرم که مسبب تمام بدبختیها و سیه روزیهای من بود و همواره سعی میکرد از وجود من پلی برای رسیدن به امیال خود پدید آورد… به گذشته اندوهناکم میاندیشم هنوز هم پدرم را میبینم که با پای لنگش که یادگار به توپ بستن مجلس توسط قزاقهای لیاخوف روسی بود… طول حیاط خانه را میپیمود و از کنار حوض که گلدانهای شمعدانی را دورش چیده بودند به طرف طناب رخت میرفت و لباسهای من را که برای خشک شدن روی طناب پهن بود برمیداشت و باز لنگان لنگان به کنجی میخزید و بیصدا میگریست و سرش را در میان لباس فرو میبرد. من هستیباخته نیز از پشت شیشه شکسته اتاق این صحنه را نظاره میکردم بیآنکه بزرگی و هیبت دردهای پدرم را در بیابم…»
این نوشته با بخشی از مقدمه کتاب «تا سیاهی در دام شاه» آغاز میشود. کتابی که زندگی خودنوشت پروین غفاری است؛ زنی که به گفته خود در بین سالهای ۱۳۲۶ تا ۱۳۲۸ معشوقه محمدرضا شاه پهلوی بوده و به موطلایی شهر معروف است. همان زنی که در مجموعه تلویزیونی «معمای شاه» با بازی آرام جعفری بخشی از قسمت ۱۸ و قسمت ۱۹ این مجموعه پرطمطراق تاریخی را به خود اختصاص داده بود.
سرانجام داستان پری و شاه
پروین ماجرای فراهم شدن زمینه های ازدواج شاه ثریا را از زبان غلامرضا شنید ، مادر پروین هم این خبر را از طریق فردوست شنیده بود. سرانجام بر اثر تلاش های شمس ، محمدرضا به ازدواج با ثریا تشویق شد ، و در یکی از روزهای مهر ماه ۱۳۲۸ فردوست به خانه پری آمد.
او ” پیک جدایی ” بود ، مقادیری وجه نقد با خود آورده بود و پیغامی از شاه که همه چیز بین شاه و پری تمام شده است. با شنیدن این خبر پری ، به این حقیقت پی برد که مأموریت این عروسک موطلایی به سر آمده و حال بایستی لال شود و چیزی از این رابطه و رفت و آمد به کاخ نگوید.
آخرین دیدار شاه و پری در مراسم ازدواج محمدرضا با ثریا بود ؛ که مادر پری دو کارت دعوت را از طریق فردوست به دست آورده بود ؛ و پری سعی کرد با بهترین آرایش در مراسم شرکت کند و با همه گرم بگیرد و شاه را رنج بدهد … شاه با دیدن پری اخمی کرد و تعجب می کند چه کسی او را دعوت کرده است
سرانجام داستان پری و شاه با ازدواج ثریا به پایان رسید و پری روزهای پس از جدایی را با افرادی چون غلامرضا برادر شاه ، ایادی پزشک مخصوص شاه و خاتم خلبان مخصوص شاه سپری نمود و بعد وارد عرصه سینما شد و به بازیگری پرداخت.
سال های پایانی عمر
وی در سالهای پایانی عمر به تنهایی زندگی کرد و تنها کسی که خرج او را میداد صابر رهبر بود. برخی این کتاب را نیز همچون خاطرات حسین فردوست، فریده دیبا، اردشیر زاهدی، شهناز پهلوی و تاجالملوک آیرملو جعلی خواندهاند.
در خانه پروین غفاری همیشه مهمانیهایی برگزار میشد و شاعرانی چون معینی کرمانشاهی و رهی معیری به آنجا رفتوآمد میکردند. او با هنرمندانی چون قمر و داریوش رفیعی نزدیک بوده و درباره سرنوشت این دو خواننده سرشناس میگوید. در همین زمان است که در مراسم عروسی خواهرزادهاش با مهدی میثاقیه آشنا میشود. او پای پروین غفاری را به سینما باز میکند.
نظرات