عکس پروفایل گل برای تلگرام و اینستاگرام + عکسهای زیبای گل برای پروفایل

0

عکس پروفایل گل برای تلگرام و اینستاگرام + عکسهای زیبای گل برای پروفایل

گل مظهر زیبایی و شکفتن در زندگی انسانها است. هرکس بخواهد برای ابراز احساسات خود به طرف مقابل چیزی هدیه دهد گـل بهترین گزینه است. برای همین در این مطلب شعرها و عکس نوشته های زیبا برای استفاده در پیامک ها و عکسهای پروفایل را گلچین کرده ایم تا هر کس بنا بر سلیقه اش احساسات خود را نشان دهد. لطفا ملاحظه فرمایید:

 

گل

عکس پروفایل گل

ای دلبر گلچهره که مشاطهٔ صنعت

بالای گل از سنبل تر بسته کلاله

آهنگ چمن کن که به کف بهر تو دارد

گـل ساغر و نرگس قدح و لاله پیاله

گل

پای بند قفسم باز و پر بازم نیست

سر گـل دارم و پروانه ی پروازم نیست

گـل به لبخند و مرا گریه گرفته ست گلو

چون دلم تنگ نباشد که پر بازم نیست

گل

متن و شعر درباره گل

کسی می آید …

کسی از باران، از صدای شُرشُر باران، از میان پِچ و پِچ گـل های اطلسی

گل

بلبلان از بوی گـل مستند و

ما از روی دوست

دیگران از ساغر و

ساقی و ما از یاد دوست

گل

پیامک درباره گـل

تنها در خلوت اتاق

با هر چیزی می شود حرف زد

با میز

با دفتر تلفن

با گل های شمعدانی

با هر چه که هست…

اما من دیوانه ام

میان این همه هست

با تو حرف می زنم که نیستی …

        گل

خبری ده به من ای باد که جانان چون است؟

آن گل تازه و آن غنچهٔ خندان چون است؟

روزها شد که دلم رفت و دران زلف بماند

یارب آن یوسف گم‌گشته بزندان چون است؟

گل

از تو می گفتم

عطر گل، دنیا را می گرفت

پروانه ها دورم می گشتند!

خدا می خندید!

از تو می گفتم

عطر خاک باران خورده

زمین را مسخ می کرد

چتر ها دست آسمان را می بوسیدند

خدا می خندید!

گل

گل های لاله عباسی صورتی

کوچه های بن بست

خیابان های خیس

ترانه های قدیمی

تو را بیاد چیزی

یا کسی نمی اندازد ؟

گل

ز کویر ِ جان سیمین، نه گل و نه سبزه روید

دل رنگ و بو پسندت، چه کند بهار ما را؟

گل

گل قشنگم !

اگر کنارت نباشم

بوی گـل و طعم بوسه هات

یادم می رود

بودن یا نبودن

پلک زندگی ماست

در یکی تاب می خوریم

در یکی بی تاب می شویم

و من

در هر پلکی

یکبار دیدنت را می بازم

گل

چنان نسیم که گلبرگ ها ز گل بکند

برون کنم ز تنت برگ برگ تن پوشت

گل

به هوا نیازمندم

به کمی هوای تازه

به کمی درخت و قدری گـل و سبزه و تماشا

به پلی که می رساند یخ و شعله را به مقصد

به کمی قدم زدن کنار این دل

و به قایقی که واکرده طناب و رفته رقصان

به کرانه های آبی

به کمی غزال وحشی

به شما نیاز مندم

گل

وقتی دل سودایی می‌رفت به بستان‌ها

بی خویشتنم کردی، بوی گـل و ریحان‌ها

گه نعره زدی بلبل، گه جامه دریدی گـل

تا یاد تو افتادم از یاد برفت آن‌ها

گل

نظرات