نگین شیخی (گلاله) دختر کردستانی که توسط نامزدش سوزانده شد کیست؟ قاتل نگین شیخی کیست

0

در روز شنبه ۱۸ خرداد جسد سوخته یک زن جوان اهل سقز به نام نگین شیخی (گلاله) در جاده سنندج به سقز توسط ماموران اداره آگاهی کشف شد که به طرز دلخراشی توسط نامزد خود با هویت کیومرث ضرغامی به آتش کشیده شد و سوزانده شده بود در ادامه جزئیات این قتل و اعترافات جدید قاتل نگین شیخی را بخوانید

نگین شیخی (گلاله) دختر کردستانی که توسط نامزدش سوزانده شد کیست؟ قاتل نگین شیخی کیست

نگین شیخی دختر سقزی کیست؟

روز شنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۰ جسد سوخته یک زن جوان اهل سقز به نام نگین شیخی در جاده سنندج به سقز توسط ماموران اداره آگاهی کشف شد.

بنا بر گفته ها نگین شیخی که کارمند نیز بود، دو هفته پیش با نامزدش با هویت “کیومرث ضرغامی” که پسر دایی وی نیز می‌باشد به سفر رفته بودند. طی روزهای گذشته نامزد نگین به خواهرش زنگ زده بود که من نگین را به قتل رسانده‌ام و خودش نیز متواری بود.

وی همچنین به خانواده‌اش گفته بود که جسد نگین را در جاده سنندج به سقز پنهان کرده‌ام و از چند روز پیش مردم و نهادهای مربوطه برای کشف جسد نگین در حال جستجوی منطقه بودند و سرانجام امروز پس از دستگیری قاتل در آستارا در حالی که جسدش کاملاً سوخته بود کشف شد.

این فرد بعد از فرار در آستارا دستگیر و پس از بازداشت و اقرار متهم مکان اختفای جسد سوخته کشف شد

جزئیات جدید و تکمیلی قتل نگین شیخی در سقز

پس از مفقود شدن بیش از ده روز دختری جوان در سقز ، تلاشها برای یافتن وی آغاز که بالاخره ۲ روز قبل قاتل در شهر آستارا توسط کاراگاهان اداره آگاهی سقز شناسایی و دستگیر و پس از انتقال به سقز در بازجویی پرده از قتل دختر جوان گشود

با مشخص شدن نحوه و محل قتل ، ساعتی قبل عوامل انتظامی با حضور در محل (محور سقز دیواندره حوالی روستای چاپان) جسد سوخته و متلاشی شده دختر جوان را کشف که جهت ادامه بررسی به پزشکی قانونی انتقال داده شد.

ماجرای قتل نگین شیخی (گلاله) دختر کردستانی که توسط نامزدش به آتش کشیده شد

ناپدید شدن گلاله شیخی دختر کردستانی

به گزارش مجله تازه به نقل از روزنامه همشهری، ۸ خرداد امسال خانواده دختر ۲۸ ساله‌ای در شهرستان سقز راهی اداره پلیس شدند و خبر از ناپدید شدن عجیب دخترشان دادند. آنها گفتند: دخترمان مدتی قبل با جوانی که از آشنایان دورمان است، عقد کرد. آنها در این مدت به دنبال فرصتی مناسب برای برگزاری مراسم عروسی‌شان بودند و هیچ مشکل و اختلافی با هم نداشتند، اما از روز گذشته که برای انجام کاری با هم بیرون رفتند، دیگر خبری از آنها نشد.

وقتی دخترمان به خانه برنگشت با تلفن همراهش تماس گرفتیم، اما خاموش بود. با دامادمان که تماس گرفتیم، جواب درست و حسابی به ما نداد و هیچ‌یک از آشنایان و اقوام هم از سرنوشت دخترمان خبر نداشتند و احتمال می‌دهیم که حادثه شومی برایش رخ داده باشد.

با این اظهارات پرونده‌ای تشکیل و تیمی از کارآگاهان اداره آگاهی شهرستان سقز تحقیقات برای کشف راز ناپدید شدن دختر جوان را آغاز کردند. تنها کسی که از سرنوشت دخترگمشده باخبر بود، همسر او بود، اما کسی از این جوان ۳۰ ساله خبر نداشت و خانواده‌اش نیز می‌گفتند که وی در این مدت به خانه مراجعه نکرده و نگرانش هستند.

جزئیات دستگیری تازه دامادی که نامزدش را به آتش کشیده بود

بر سر همسرش آورده است، جست‌وجو برای دستگیری او را آغاز کردند. بررسی‌های اولیه از این حکایت داشت که وی آخرین بار سوار بر خودروی سواری‌اش راهی خانه پدر همسرش شده و او را سوار ماشین کرده و هر دو راهی خیابان شده‌اند، اما پس از آن دیگر کسی داماد جوان و همسرش را ندیده بود.

در حالی که هیچ‌ ردی از متهم تحت تعقیب نبود، کارآگاهان آگاهی با بررسی‌های تخصصی به اطلاعاتی دست یافتند که نشان می‌داد مرد جوان در شهرستان آستارا در استان گیلان حضور دارد. تیمی‌ از کارآگاهان با دریافت نیابت قضایی راهی این شهر شدند و با همکاری پلیس آستارا موفق شدند مخفیگاه مرد جوان را در خانه‌ای در این شهر شناسایی و دوشنبه گذشته، او را دستگیر کنند.

اعترافات قاتل نگین شیخی (گلاله شیخی)

کیومرث ضرغامی قاتل گلاله گفت: من و همسرم عقد کرده بودیم، اما هنوز زیر یک سقف نرفته بودیم. در این مدت همه تلاشم این بود که شرایط را برای برگزاری مراسم عروسی مهیا کنم و در این میان با همسرم دچار اختلاف‌هایی شدیم که ممکن است در زندگی هر کسی پیش بیاید. پشیمانم!

متهم ادامه داد: روز حادثه به مقابل خانه همسرم رفتم و برای انجام کارهایی که داشتیم، او سوار ماشینم شد و به راه افتادیم. در بین راه پای همان اختلافات جزئی به میان کشیده و بحثمان شد. در یک لحظه آنقدر عصبانی شدم که کنترلم را از دست دادم و با مشت ضربه محکمی به سر همسرم زدم. او بی‌حال شد اما حتی تصورش را هم نمی کردم که جانش را از دست داده باشد.

کمی بعد هر چه صدایش زدم جوابی نداد و متوجه شدم بدنش کاملا سرد شده و نفس نمی‌کشد. وحشت کرده بودم و نمی‌دانستم چه کنم. من قصد کشتن او را نداشتم و از کاری که کرده بودم، پشیمان بودم. پس از آن به سمت بیابان‌های اطراف شهر رفتم و در جایی خلوت جسد همسرم را از ماشین بیرون کشیدم و در گودالی دفن کردم. می‌ترسیدم حقیقت را به کسی بگویم و برای همین تصمیم گرفتم فرار کنم. به سمت شمال کشور رفتم و در این مدت‌ در استان گیلان سرگردان بودم و هیچ هدفی نداشتم تا اینکه دستگیر شدم.
با اعترافات هولناک مرد جوان، ماموران به همراه وی راهی بیابان‌های اطراف شهر شدند و جسد مقتول را از دل خاک بیرون کشیده و به پزشکی قانونی منتقل کردند. در ادامه برای متهم قرار بازداشت صادر شد و وی برای انجام تحقیقات تکمیلی راهی بازداشتگاه شد.

 

نظرات