بیوگرافی و عکسهای علیرضا بیرانوند دروازه بان تیم ملی

0

بیوگرافی و عکسهای علیرضا بیرانوند دروازه بان تیم ملی

بیوگرافی علیرضا بیرانوند

علیرضا بیرانوند (زاده ۳۰ شهریور ۱۳۷۱، سرابیاس ، خرم آباد) بازیکن فوتبال اهل ایران است که در باشگاه فوتبال پرسپولیس و تیم ملی فوتبال ایران بازی می‌کند. بیرانوند برای نخستین‌بار با تیم پرسپولیس به قهرمانی لیگ دست پیدا کرد.

علیرضا بیرانوند با قد ۱٫۹۵ متر در خانواده‌ای پرجمعیت رشد کرد، خانواده‌ای که از نظر مالی زیر طبقه متوسط محسوب می‌شد و علیرضا به همین دلیل مجبور به ترک تحصیل شد تا کار کند و کمک خرج خانواده باشد. به همین دلیل او مجبور بود تمرین فوتبالش را از پدر مخفی کند و یک بار که پدرش متوجه شد از ترس عصبانیت چند روز به خانه نرفت!

علیرضا بیرانوند بارها در مصاحبه‌هایش گفته که وقتی برای ادامه فوتبال به تهران آمد، در کارواش و پیتزافروشی کارگری کرده و با سختی به این مرحله رسیده است. او که در سن ۲۰ سالگی ازدواج کرد و دو فرزند دارد و همیشه گفته نان‌آور ۱۵ خانواده است. دعوای او بر سر طلبش از نفت که کار را به دادگاه هم کشاند به گوش همه رسید و علیرضا بیرانوند در تمام مصاحبه‌هایش روی این مسئله تأکید کرده که خرج اعضای خانواده با اوست.

علیرضا بیرانوند

همسر علیرضا بیرانوند

علیرضا بیرانوند یکی از دلایل موفقیت خود را ازدواج زودهنگام می داند.علیرضا بیرانوند با اشاره به این موضوع گفت:

«وقتی کسی از شهرستان بیاید و تنها در تهران باشد حاشیه اطرافش زیاد میشود شاید مجردها بعد از تمرین با دوستان به تفریح بپردازند اما من همیشه می دانم بعد از تمرین همسر و فرزندم منتظرم هستند و مستقیم به خانه می روم»

علیرضا بیرانوند

تیم های فوتبال علیرضا بیرانوند

نفت تهران

بیرانوند با نفت تهران از سال ۲۰۱۱ آغاز به کار کرد. او اولین بازی خود را در جام حذفی برابر داماش در ۲۵ اکتبر سال ۲۰۱۱ انجام داد. در سال اول خود به عنوان دروازه‌بان اول تیمش انتخاب شد. نفت در پایان لیگ برتر به مکان سوم رسید و برای اولین بار در تاریخ این باشگاه به لیگ قهرمانان آسیا صعود کرد. در ۲۳ مارس ۲۰۱۴، بیرانوند قرارداد خود را با نفت تا سال ۲۰۱۵ تمدید کرد.

پرسپولیس

علیرضا بیرانوند در فصل ۱۳۹۵–۱۳۹۶ با قراردادی ۲ ساله به باشگاه فوتبال پرسپولیس پیوست.وی در ۲۷ اردیبهشت ۹۵ قراردادی دو ساله با پرسپولیس بست و مدتی بعد این قرارداد را به مدت پنج سال یعنی تا سال ۱۴۰۰ تمدید کرد.

لیگ برتر فوتبال ایران

او پس از پیوستن به پرسپولیس (نایب قهرمان فصل ۱۳۹۴–۱۳۹۵ لیگ برتر فوتبال ایران)، توانست با انجام تعداد بالایی کلین شیت و عملکرد مناسب، با تیم فوتبال پرسپولیس به مقام قهرمانی لیگ برتر فوتبال ایران دست یابد. بهترین دروازه‌بان (لیگ شانزدهم)، کمترین گل خورده، بیشترین دروازه‌بسته، رکورددار بیشترین برد و کمترین باخت نیز از دست‌آوردها و رکوردهای او در این رقابت‌ها هستند.

لیگ قهرمانان آسیا

علیرضا بیرانوند با پرسپولیس به جمع برترین تیم‌های فوتبال آسیا صعود کرد؛ در لیگ قهرمانان آسیا ۲۰۱۷ و در جایی که پرسپولیس از گروه خود صعود کرد و با گذشتن از سد لخویا قطر تبدیل به عنوان تنها نماینده ایران در آسیا شده بود، عملکرد مناسب بیرانوند قابل توجه بود؛ به نحوی که او تا قبل از بازی با الاهلی ۴ کلین شیت انجام داده بود.

علیرضا بیرانوند سابقه قرار گرفتن در تیم منتخب هفته لیگ قهرمانان آسیا را دارد. بیرانوند با پرسپولیس به نیمه‌نهایی لیگ قهرمانان آسیا ۲۰۱۷ صعود کرد اما از راه‌یابی به فینال مسابقات آسیایی بازماند.

علیرضا بیرانوند

سوپر جام فوتبال ایران

پرسپولیس در سوپر جام فوتبال ایران ۱۳۹۶ و با پیروزی سه بر صفر مقابل نفت تهران به مقام قهرمانی سوپر جام فوتبال ایران رسید؛ در این بازی علیرضا بیرانوند دروازه‌بان سرخ‌پوشان بود.

تیم جوانان

وی عضو تیم ملی زیر ۲۰ سال ایران در سال ۲۰۱۰ در رقابت‌های تیم‌های جوانان آسیا بوده‌است.[۱۸] او دروازه‌بان تیم ملی جوانان ایران در بازی با استرالیا بود که ایران در این بازی ۳–۰ شکست خورد

تیم المپیک

او به تیم ملی زیر ۲۲ سال ایران توسط علیرضا منصوریان در سال ۲۰۱۳ به رقابت‌های جام ملت‌های آسیا(انتخابی المپیک) دعوت شد.

تیم ملی

بیرانوند اولین بازی ملی خود را در یک دیدار دوستانه برابر عراق انجام داد که به پیروزی یک بر صفر ایران انجامید. در آوریل ۲۰۱۴، او به اردوگاه تدارکاتی تیم ملی فوتبال ایران در آفریقای جنوبی توسط کارلوس کیروش دعوت شد اما به جام جهانی راه پیدا نکرد؛ اما در مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه، بیرانوند به عنوان دروازه‌بان اصلی تیم ملی فوتبال ایران، با انجام بیشترین کلین شیت ممکن بهترین رکورد را در تاریخ حضور ایران در رقابت‌های مقدماتی جام جهانی به نام خود به ثبت رساند. گل نخوردن تیم ملی در بازی‌هایی که بیرانوند دروازه‌بان تیم ملی بود، توسط فیفا به عنوان یک رکورد ویژه یاد شد؛ در نهایت این رکورد بعد از ۱۱۲۴ دقیقه (بازی رسمی) در بازی ایران و سوریه شکست.

جام جهانی ۲۰۱۸

علیرضا بیرانوند در جام جهانی فوتبال ۲۰۱۸ دروازه‌بان ثابت تیم ملی فوتبال ایران بود. وی در این مسابقات توانست با دو گل خورده، برترین دروازه‌بان تاریخ فوتبال ایران از نظر تعداد گل خورده در ادوار جام‌جهانی لقب گیرد. همچنین وی توانست در بازی پایانی ایران در مرحلهٔ گروهی جام جهانی مقابل پرتغال، پنالتی کریستیانو رونالدو را مهار و نخستین دروازه‌بان ایرانی باشد که توانسته‌است در جام جهانی یک ضربهٔ پنالتی را مهار کند.

قدرت پرتاب

از ویژگی‌های دروازه‌بانی او می‌توان به پرتاب دست‌های فوق‌العاده او در شروع مجددها نام برد که بارها باعث به ثمر رسیدن گل شده‌است. سایت المصدر عربستان پس از بازی تیم نفت تهران در برابر الاهلی در رقابت‌های لیگ قهرمانان آسیا از پرتاب دست بیرانوند به عنوان یک رویداد تاریخی و بی نظیر یاد کرد و آن را طولانی‌ترین پرتاب دست در تاریخ فوتبال جهان دانست. او توپ را در محوطه جریمه خودی گرفت و با پرتاب دست آن را به محوطه جریمه الاهلی فرستاد تا تیمش را در موقعیت گلزنی قرار دهد.

افتخارات علیرضا بیرانوند

ملی

صعود به جام جهانی فوتبال ۲۰۱۸

پرسپولیس لیگ برتر

قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران ۹۶–۱۳۹۵
قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران ۹۷–۱۳۹۶

سوپر جام

قهرمانی در سوپر جام فوتبال ایران ۱۳۹۶

فردی

دروازه‌بان برتر سال فوتبال ایران: ۲ بار
حضور در تیم فصل لیگ برتر فوتبال ایران: ۲ بار
بهترین دروازه‌بان فیفا نامزد شده (۱): ۲۰۱۷ (جایگاه نهم)

علیرضا بیرانوند

مصاحبه با علیرضا بیرانوند

از همان ابتدا شروع کنیم؛ سال ۱۳۷۱ که علیرضا بیرانوند در یک خانواده پر جمعیت به دنیا آمد.

– من در خانواده ای به دنیا آمدم که از نظر مالی خیلی ضعیف بود. من از همان ابتدای کودکی علاقه بسیار زیادی به ورزش به خصوص فوتبال داشتم و همه کار کردم تا به این علاقه و آرزویم برسم. سال اولی که به تهران آمدم حتی پول کرایه ام را نداشتم، چه برسد به اینکه بروم فوتبال بازی کنم! من از اقوام و فامیل پول کرایه ام را قرض کردم تا بتوانم به تهران بیایم. واقعا خانواده من در شرایطی نبودند که بتوانند پول مرا هم بدهند. خلاصه به تهران آمدم و شروع کردم به کار کردن.

در کودکی خیلی شیطان بودی؟

– نه، اصلا. من آزارم به یک مورچه هم نرسید. واقعا فکر نمی کنم تا الان کسی از اقوام و همسایه ها از من ناراضی بوده باشد. مثلا بیاید بگوید علیرضا شیشه خانه ما را شکسته یا علیرضا ما را اذیت کرده… اصلا! برعکس، دیگران خیلی سر مرا با سنگ شکسته اند، شیشه های خانه مان را شکسته اند و من عکس العملی نشان ندادم ولی خب من آدم رکی هستم و همیشه حرفم را می زنم.

یعنی عشق فوتبال در تو جوری نبود که هر روز شیشه های خانه مردم بریزد پایین؟

– نه، عشق فوتبال در من جوری بود که همیشه با پدرم بر سر خواستن فوتبال دعوا می کردم. پدر من هم چون دستش به من نمی رسید وسایلم را پاره می کرد. وقتی بابا وسایل ورزشی مرا پاره می کرد حس می کرد مرا یک دل سیر زده! چون می دانست وسایلم را خیلی دوست دارم و حاضرم هر کاری برای فوتبال بکنم.

چه سالی وارد تهران شدی؟

– من سال ۸۶ به تهران آمدم؛ یعنی وقتی که ۱۵ سالم بود. من هست و نیست های فوتبال در تهران را نمی دانستم. نمی دانستم زیرگروه هایی هست، آسیاویژنی وجود دارد، من فقط سوار اتوبوس شدم تا برای فوتبال از خرم آباد به تهران بیایم. در اتوبوس یک آقایی را دیدم به اسم حسین فیض که مربی وحدت تهران بود. ما با هم صحبت کردیم. به من گفت یک تیم دارم، صد و پنجاه هزار تومان پول بده من تو را به تیم ببرم و ثبت نام کنم؛ در صورتی که من حتی کرایه به تهران آمدنم را هم از دیگران گرفته بودم! گفتم من آمده ام پیشرفت کنم و پولی هم برای خودم دربیاورم.

یعنی به تیم وحدت رفتی؟

– بله. حسین آقا پول از من نگرفت و مرا به تیم برد و من در آنجا درخشیدم. بعد کاپیتان تیم را دنبال من فرستادند که نگذار علیرضا از تیم برود. حیف می شود. یک سال آنجا بازی کردم و آقای کمپانی که الان مربی امیدهای نفت تهران است، مرا برای نوجوانان نفت انتخاب کرد.

من حتی وقتی برای نوجوانان نفت بازی می کردم خوابگاه نداشتم. جایی نداشتم که شب ها بخوابم. برای خواب حدود سه ماه خانه عمه ام بودم ولی خب بیشتر از این نمی شد آنجا ماند، چون اذیت می شدند. بعد از اینکه از خانه عمه ام بیرون آمدم به خاطر اینکه جایی برای خواب داشته باشم رفتم برای یک کارواش کار کردم. بعد از کارواش به یک پیتزافروشی می رفتم و کار می کردم. من حتی در تهران رفتگری هم کردم. همیشه و همه جا اینها را می گویم و هیچ وقت فراموش نمی کنم؛ مخصوصا رفتگری ام را. من افتخار می کنم که این کارها را انجام دادم و خدا را شکر خداوند مزد زحمات و زجرهایی را که کشیدم به من داد.

در این مدت با خانواده ات در ارتباط بودی؟

– نه. آن اوایل که به تهران آمدم پدر و مادرم اصلا از من خبری نداشتند. من تمام مواقعی که داشتم کار می کردم خانواده ام فکر می کردند هنوز خانه عمه ام هستم. آنها نمی دانستند دارم کار می کنم. دارم رفتگری می کنم. یک بار وقتی در کارواش کار می کردم یکی از اقوام من را دید و رفت به پدرم گفت شما واقعا فکر می کنید پسرتان دارد فوتبال بازی می کند؟ پسر شما دارد در تهران کار می کند. بعد پدرم خیلی ناراحت به من زنگ زد و پرسید چرا؟ گفتم:مجبورم! چون جای خواب ندارم. باز هم گفت برو خانه عمه. گفتم نمی شود. خودم اذیت می شوم. پدرم واقعا خبر نداشت. اگر خبر داشت شاید اصلا نمی گذاشت من فوتبال بازی کنم و به هر طریقی بود به تهران می آمد تا مرا ببرد. تا اینکه شکر خدا باشگاه نفت کم کم به من یک نمازخانه داد تا آنجا بخوابم. بعد می رفتم در رختکن می خوابیم و بعد از آن هم یک سوییت در اختیار من گذاشتند که در آن ۸ نفر بودیم.

علیرضا بیرانوند

چرا دروازه بانی را انتخاب کردی؟

– راستش من اول که فوتبال بازی می کردم، فوروارد بودم. یک بار به درخواست بچه های مدرسه فوتبال ایستادم درون دروازه. سه تا اتوپ را گرفتم و بچه ها خیلی تشویقم کردند. گفتن وقتی استعدادش را داری توی دروازه بایست. این را گفتند چون خروج هایم خوب بود و نترس بودم. با این ترتیب من ایستادم توی دروازه. آقای جواد محمودی در این راه خیلی مرا کمک کردند.

برسیم به اولین قراردادت با نفت.

– اولین قراردادم با نوجوانان نفت بود. ۹۰۰ هزار تومان به من پول دادند که آن را به خانواده ام دادم. وقتی از نوجوانان به امید رفتم قراردادم شد ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان. پنج سال پیش که نفت به لیگ برتر آمد، قرارداد من ۸۵ میلیون تومان شد. چون آن اوایل روی نیمکت بودم و بازی به من نمی رسید. سال به سال ۲۰ درصد به قراردادم اضافه می شد. زمان سرمربیان بعدی هم قراردادم بیشتر شد. مثلا زمان آقا یحیی ۳۰۰ تومان می گرفتم.

یعنی اولین قرارداد رسمی ات با تیم نفت سال ۸۹ بود؟

– بله. فصل ۸۹-۸۸ بود که ۸۵ میلیون تومان قرارداد داشتم.

با این گذشته ای که گفتی، چطور با این همه سختی پای علاقه ات به فوتبال ماندی؟

– من تمام این سختی ها را برای فوتبالم کشیدم. از روز اول می دانستم نیت و شغل اصلی من فوتبال است پس مجبور بودم برای هدفم این کارها را انجام دهم. هر جا می رفتم می گفتم فقط یک جای خواب به من بدهید، برایتان کار می کنم. به رستوران رفتم گفتم به شما در شستن ظرف ها کمک می کنم. آنها به من یک اتاق برای خوابیدن دادند و هر روز ساعت ۶ صبح مرا بیدار می کردند و تا ساعت ۱۲ ظرف می شستم. می رفتم سر تمرین، دوباره برمی گشتم و باید کمک می کرم. بعضی وقت ها خیلی اذیت می شدم و روزی هزار تومان هم بیشتر به من نمی دادند! تمام این دردسرها به خاطر هدف اصلی بود.
و بعد هم نفت. نفت تیمی است که تمام مردم فارغ از تعصبات خودشان به تیم هایشان دوستش دارند. یک تیم منسجم، قوی و دوست داشتنی.

عامل موفقیت این تیم چیست؟

– عامل موفقیت نفت کادر فنی جوانی است که به تیم اضافه شدند و رفاقتی که با بچه ها برقرار می کردند. جو آرام و مدیریت تیم هم عالی است. الان انتظارات از نفت خیلی بالا رفته است. نفتی که ۳۴ نفر تماشاگر داشت حالا برای بازی های آسیایی اش حدود بیست هزار نفر می آیند. مردم هم سنگ تمام گذاشتند. الان هم ما با الاهلی امارات بازی داریم که امیدوارم بتوانیم بازی را ببریم.

الاهلی را چطور می بینی؟

– برعکس آنچه اکثرا می گویند الاهلی تیم خیلی خوبی نیست و بردنش آسان است ولی الاهلی، العین اماراتی را حذف کرد که همه آن را یکی از فینالیست های جام باشگاه ها می دانستند. آقای منصوریان هم شناخت خوبی دارند و انشاءالله می بریم.

بعد از بازی با الاهلی عربستان، وقتی عکس العمل مردم را دیدی چه احساسی داشتی؟ صفحات اجتماعی مردم از عکس های تو و تیم نفت پر شد.

– من بی نهایت خوشحال شدم، بخصوص آن سه بار حیدر گفتن ها خیلی به ما چسبید.

قضیه این سه بار حیدر گفتن ها چه بود؟ یک حرکت خودجوش بود؟

– بله. اتفاقا علی آقا جلوی شادی بیش از حد ا را گرفت. ما می خواستیم کردی برقصیم و حداقل ده بار با پرچم دور زمین بدویم. علی آقا نگذاشت. شاید هم کار خدا بود. ممکن بود با این کار ما عصبانی شوند و بلایی سر ما بیاید ولی آن حیدر گفتن خیلی به ما چسبید و وقتی که دیدیم تمام مردم هم خوشحال هستند خیلی لذت بردیم.

یک زمان بحث شد علی منصوریان سرمربی می شود و تو را هم با خودش به استقلال می آورد.

– دو سال است همین بحث است ولی من حکمتش را نمی دانم! شاید واقعا خواست خداست. من خودم خیلی دوست داشتم به استقلال بروم ولی خواست خدا بود که علی بیرانوند روزی به استقلال برود که حداقل هشت تا ده سال برای استقلال و هواداران بازی کند.

الان هواداران استقلال تو را خیلی دوست دارند. این را از شبکه های مجازی می شود فهمید. فکر نمی کنی اگر دیر شود، ممکن است دیگر تو را نپذیرند؟

– نه. واقعا خواست خداست که من زمانی به استقلال بروم که هشت سال مفید برای هواداران بازی کنم. الان استقلال سال به سال دارد گلر عوض می کند و من الان تیم محبوبم نفت است. نفت ۹ سال است که خانه من است و من این افتخار را دارم که برای سال ششم دارم با علی آقا کار می کنم.

فکر نکردی ممکن است در استقلال با بحث رقابت محبوب تر شوی!

– تمام مردم ایران به من لطف دارند و مرا در رسیدن به هدفم کمک می کنند. درست است، در استقلال و پرسپولیس دیده می شوی. مثلا تیمی مثل نفت در سال ۴ بار دیده می شود. تیم ما پارسال مدعی قهرمانی بود ولی اصلا بازی های ما را نشان نمی دادند. حتی من یک بار با رسانه شوخی کردم گفتم لااقل در شبکه کارتون ما را نشان دهید تا بچه ها ما را ببینند! ببینند چرا نفت در صدر است، ببینند ارسلان مطهری چطور گل می زند. مردم باید ببینند ما چطور تا اینجا آمده ایم. حتی دو بازی آخر ما را هم نشان ندادند. دو بازی مانده تا قهرمانی را ولی مثلا سپاهان و تراکتور را که خودشان شبکه استانی دارند، در شبکه ورزش نشان می دهند. لااقل نفت را بگذارید در شبکه شما، هیچ کس این کار را نکرد ولی خب شاید همین چراغ خاموش بودن به ما کمک کرد.

چرا آن اوایل استقبال هواداران از بازی های نفت کم بود؟

– چون با بازی های ما آشنا نبودند ولی وقتی دیدند ما داریم خوب نتیجه می گیرمی و جوانگرایی داریم و حتی تمام کادر فنی تیم مان جوان است، کم کم استقبال بیشتری شد. الان من مطمئنم مردم واقعا نفت را دوست دارند.

دروازه بانی بهتر است یا پاس گل دادن؟

– پاس گل دادن خیلی بهتر است. من این حس را واقعا تجربه کردم. پارسال هم پاس گل دادم و هم بازیکنان را در موقعیت تک به تک قرار دادم ولی چون اینها دیده نمی شود، کسی ما را نمی بیند. به خصوص پاس گل به ارسلان مطهری خیلی لذتبخش بود که پرتاب دستم هم جهانی شد و روزنامه های انگلیس و اسپانیا گفتند باید در گینس ثبت شود.

راز پرتاب دست هایت چیست؟

– نعمت الهی است و من خیلی پرتاب دست را تمرین می کنم. حتی گاهی بعد از تمرین اصلی فقط پرتاب توپ را با دست تمرین می کنم. در شهرستان یک بازی با سنگ است به اسم دال پلان. ما از بچگی تا حالا خیلی دال پلان بازی می کنیم. الان پرتاب های من نتیجه دال پلان است.

علیرضا بیرانوند

خیلی ها معتقدند تو الان بهترین دروازه بان ایرانی؛ به عنوان یک دروازه بان ایرانی به وجود دروازه بان های خارجی در لیگ موضع گیری داری؟

– به نظر من به دروازه بان های ایرانی و بچه های خودمان بها بدهند خیلی بهتر است. امسال اگر دقت کنید فقط دو دروازه بان خارجی بازی کردند؛ یکی راه آهن و یکی نفت مسجدسلیمان ولی شما رشید مظاهری ذوب آهن را ببینید. جوانان ما خودشان را ثابت می کنند اگر به آنها بها بدهند.

ما در آینده علیرضا بیرانوند را در قامت یک مدیر خواهیم دید؟ مربی دروازه بان ها که نمی شوی؟

– الان برای فکر کردن به این مسائل خیلی زود است. من باید بتوانم سال های سال پیراهن تیم ملی را بپوشم و شماره یک تیم ملی را به دست بیاورم. تمرکز من فعلا روی درآمد حلال و بازی کردن است.

الان خانوده ات با شغل تو کنار آمده اند؟

– خیلی سخت است. من واقعا باید از آنها تشکر کنم. آنها گاهی واقعا تمام سختی ها را تحمل کرده اند و حرفی نزده اند. گاهی شده که من گاهی دو یا سه بار بیشتر خانه نیامده ام. الان هم خانواده ام تنها به شهرستان رفته اند چون ما اردو داریم ولی خدا را شکر خانواده من به خصوص همسرم مرا درک می کند. از همان اول با شرایط اینکه من یک ورزشکار حرفه ای هستم کنار آمده است.

الان که یک فوتبالیست حرفه ای هستی، نظر پدرت درباره شغلت چیست؟ کسی که اولین مخالف تو در فوتبال بود.

– پدرم؟ پدرم اول اصلا راضی نبود و ما دائما با هم سر فوتبال و درس دعوا داشتیم ولی الان که مرا می بیند می گوید:دیدی حرف مرا گوش کردی؟ دیدی گفتم برو فوتبال؟ من هم فقط می خندم! می گویم:چشم!

تو هر جا بودی و مصاحبه کردی و از گذشته ات گفتی. این گذشته قطعا بیشتر باعث محبوبیت تو شد ولی نترسیدی به وجهه ات ضربه بخورد.

– نه، اصلا. بارها همین خاطرات را برای بچه های نفت گفته ام. هیچ کدام خسته نمی شوند. گاهی می گویند باز هم بگو. من برای فوتبالم زحمت کشیده ام. سختی کشیده ام. برای همین هر جا بروم این سختی ها و زحماتم را تعریف می کنم. هزار بار دیگر هم بگویند از سختی هایت بگو، می گویم و از هیچ چیز نمی ترسم. من در نسلی این سختی ها را کشیدم که همه چیز بوده است، پول بوده، راحتی بوده ولی من در این نسل اینگونه بزرگ شدم. من در نسلی که پول بوده، زجر کشیدم. اگر قدیم بوده درست، همه می گفتند بله قدیم همه اینطور بوده اند ولی اینکه در این نسل، در شهری که هیچ کس را نداری بخواهی لباس رفتگری بپوشی، در یک پارک شلوغ رفتگری کنی، خیلی سخت است. من دیشب یک رفتگر را دیدم و یک مقدار پول به او دادم. یک لحظه وقتی دیدمش به یاد خودم افتادم. هر جا که شما می فرمایید من بروم و با رفتگرها عکس بگیرم. این سختی کشیدن الان باعث می شود من خراب نشوم. سختی کشیدن مرا علیرضا بیرانوند کرد.

بهترین دوستت در نفت کیست؟

– وحید. الان واقعا وحید امیری مثل برادرم است. وحید چه از تیم ملی و چه از وقتی که به نفت آمده، مثل داداشم است.

یک خاطره از تیم ملی برایمان بگو

– من پلی استیشن باز حرفه ای هستم. همیشه با وحید بازی می کنیم. یک بار آندو آمد و بازی کردیم و چهارتا گل به من زد. به وحید گفتم یک آهنگ لری برای من بگذارد. وحید که آهنگ را گذاشت چهارتا گل به آندو زدم. آندو می گفت:فقط آهنگ را خاموش کن! می خواستم گل پنجم را بزنم آندو رفت! وحید هم همه جا این خاطراه را تعریف می کند. وحید متاسفانه دیر معرفی و شناخته شد. اگر چشمش نزنیم فوق العاده است. وحید اگر زودتر معرفی می شد حتما در جام جهانی هم موفق تر ظاهر می شد.

تو با بازگو کردن حرف ها و مشکلاتت یک تفکر اشتباه و تعمیم یافته راجع به تمام افراد هم نسل خودت را از بین بردی یا لااقل کم کردی.

– ببینید، این جنبه ای که خود ما باید داشته باشیم، حالا هر کس در صنف و کار خودش. اگر کسی وارد حاشیه نشود یعنی کارش را درست انجام داده است. باور کنید همین سختی ها آدم را بار می آورد. همین سختی ها مرا به هدفم رساند وگرنه الان معلوم نبود کجا بودم و کارم چه بود. یکی دیگر از دلایل موفقیت من این بود که زود ازدواج کردم.

چند ساله بودی؟

– ۱۸ ساله. الان هر کس مرا می بیند می گوید:اگر فکر می کردی به اینجا می رسی هم زود ازدواج می کردی؟ شاید من اگر ازدواج نمی کردم اصلا به اینجا نمی رسیدم. من اگر زود ازدواج کردم به این دلیل بود که شب ها بعد از تمرین برگردم پیش خانواده ام و کنارشان باشم، که دلگرمی داشته باشم. من خیلی از هم سن و سال های خودم را دیدم که خیلی کارهای بزرگی کرده اند. باید به آنها بهداد داده شود. چه هم نسلی ها و هم دهه ای های من و چه نسل بعدتر از ما اگر زحمت بکشند به هر کجا بخواهند می رسند. گاهی باید خیلی حرف ها را نشنیده گرفت.

عکس های علیرضا بیرانوند

علیرضا بیرانوند

علیرضا بیرانوند

علیرضا بیرانوند

علیرضا بیرانوند

علیرضا بیرانوند

علیرضا بیرانوند

علیرضا بیرانوند

نظرات