عکس و بیوگرافی رخشان بنی اعتماد و همسرش جهانگیر کوثری +فرزندان و جنجالها
عکس و بیوگرافی رخشان بنی اعتماد و همسرش جهانگیر کوثری +فرزندان و جنجالها
رخشان بنی اعتماد فیلمنامهنویس، تهیهکننده، و کارگردان ایرانی و همسر جهانگیر کوثری و مادر تندیس کوثری و باران کوثری است. ما در این مقاله از وب سایت حرف تازه بیوگرافی کامل شخصی و خانوادگی و سوابق هنری و کارگردانی نحوه آشنایی و ازدواج با همسرش جهانگیر کوثری و فرزندانش تندیس و باران کوثری را به همراه تصاویر خانوادگی و هنری را میخوانید
بیوگرافی رخشان بنی اعتماد
رخشنده «رخشان» بنیاعتماد در ۱۴ فروردین ۱۳۳۳ در تهران به دنیا آمده و کارگردان، فیلمنامهنویس، تهیهکننده، مستندساز اهل ایران است
سالهای فعالیت هنری
بانو بنی اعتماد از سال ۱۳۵۲ تا کنون وارد عرصه هنری و سینما شده است و تاکنون چندین فیلم سینمایی پر مخاطب و بیننده و موفق را ساخته است
همسر رخشان بنی اعتماد
وی در سال ۱۳۵۹ با جهانگیر کوثری ازدواج کرده و فرزندانش تندیس کوثری و باران کوثری هستند
بنیاعتماد در هفتاد و یکمین جشنواره فیلم ونیز در سال ۲۰۱۴، جایزه بهترین فیلمنامه را برای فیلم قصهها به دست آورد.
عکس جهانگیر کوثری همسر رخشان بنی اعتماد
جهانگیر کوثری همسر رخشان بنی اعتماد کیست
جهانگیر کوثری همسر درخشانی بنی اعتماد تهیه کننده سینما و مفصر ورزشی و فوتبال می باشد
تندیس کوثری پسر بنی اعتماد
کار در تلویزیون، ادامه تحصیل در دانشگاه و همزمان بارداری و تولد پسرم تندیس در سال ۵۴ دوران پرفشاری به وجود آورد که به لطف سرسختیام طی شد!
تحصیلات و زندگی شخصی
رخشان بنیاعتماد در ۱۴ فروردین ۱۳۳۳ (۳ آوریل ۱۹۵۴) در تهران زاده شد.
او در رشته کارگردانی سینما در دانشکده هنرهای دراماتیک تهران (دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر) تحصیل کرد و در سال ۱۳۵۹ از این دانشگاه فارغالتحصیل شد.
شروع فعالیت در سینما
وی از سال ۱۳۵۲ با سمت منشی صحنه در تلویزیون مشغول به کار شد و تا سال ۱۳۵۹ چند فیلم مستند کوتاه را کارگردانی کرد.
او اولین فعالیت سینمایی خود را از سال ۱۳۶۰ به عنوان منشی صحنه فیلم «آفتابنشینها» و فیلم «گلهای داوودی» آغاز کرد.
با کارگردانی فیلم «خارج از محدوده» در سال ۱۳۶۶ کارگردانی فیلمهای بلند را آغاز کرد.
سپس فیلمنامه «زرد قناری» را بازنویسی کرد و کارگردانی آن را نیز خود انجام داد.
بهترین کارگردان
با نوشتن فیلمنامه فیلم نرگس با همکاری فریدون جیرانی و کارگردانی آن، در سال ۱۳۷۰ به عنوان بهترین کارگردان در دهمین جشنواره فیلم فجر برگزیده شد.
پس از آن، فیلمهای روسریآبی و بانوی اردیبهشت، زیر پوست شهر و خونبازی برای وی افتخارات و جایزههای بیشتری به ارمغان آورد.
بنیاعتماد علاوه بر ساخت مستندهای وقایعنگارانه اجتماعی تلخ، فیلم مستندی همچون «آخرین دیدار با ایران دفتری» را در سال ۷۴ ساخت که همراه با ایران دفتری چند روزی بر روی صحنه تئاتر واستودیو ژورک، مکانهای یادآور یک عمر کار بازیگری او را به یاد آورد و در شرایط پرالتهاب و هیجانانگیز انتخابات ریاست جمهوری در سال ۸۰ «روزگار ما» را ساخت
بعد از «خونبازی» هم دو مستند تاثیرگذار جلوی دوربین برد.
مستندهای «حیاط خلوت خانه خورشید» و «ما نیمی از جمعیت ایران هستیم»؛ا
ولی دربارهی «خانهی خورشید» به عنوان اولین مرکز کاهش آسیبهای اعتیادی زنان بود و مستند دیگرش دربارهی وضعیت تشکلهای زنان در آستانهی انتخابات اخیر ریاست جمهوری بود.
بنیاعتماد در سالهای اخیر «قصهها» را تولید و به اکران رساند،فیلمی که حاشیههای مختلفی پیش از اکران برایش بوجود آوردند اما سرانجام رنگ پرده را دید.
حراج جایزه جشنواره بین المللی
بنیاعتماد، پس از جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره «آسیا پاسیفیک»، اعلام کرد که برای کمک به ساخت سرپناهی برای زنان بیسرپناه تهرانی به نام خانه مهر، جایزهاش را به حراج میگذارد.
سوابق داوری جشنواره ها
این بانوی کارگردان برجسته سال ۱۳۶۹ داور جشنواره فیلم فجر و جشنواره رشد و چندین جشنواره بین المللی چون جشنواره تورین و جشنواره بینالمللی لوکارنو (سوئیس)، جشنواره دهلی نو (هند)، جشنواره لایپزیک (آلمان)، جشنواره بینالمللی فیلم مسکو (روسیه)، جشنواره قاهره (مصر) و ….. بوده است
در دی ماه ۹۸ محمدصادق کوشکی کارشناس شبکه افق درباره واکنش بنی اعتماد به حواشی سقوط هواپیمای اوکراینی خطاب به جملات توهین آمیزی را ایراد کرد
آثار فیلم های سینمایی
۱۳۶۶ خارج از محدوده
۱۳۶۷ زرد قناری
۱۳۶۸ پول خارجی
۱۳۷۰ نرگس
۱۳۷۳ روسریآبی
۱۳۷۶ بانوی اردیبهشت
۱۳۷۷ داستانهای جزیره (اپیزود سوم، باران و بومی)
۱۳۷۹ زیر پوست شهر
۱۳۸۲ روایت سهگانه (اپیزود سوم، ننه گیلانه)
۱۳۸۳ گیلانه
۱۳۸۵ خونبازی
۱۳۸۷ حیران
۱۳۹۰ قصهها
آثار فیلمهای مستند
فرهنگ مصرفی سال (۱۳۶۳)
اشتغال مهاجرین روستایی در شهر (۱۳۶۴)
تدابیر اقتصادی جنگ (۱۳۶۵)
تمرکز (۱۳۶۵)
بهار تا بهار (۱۳۷۱)
گزارش ۷۱ (۱۳۷۱)
این فیلمها رو به کی نشون میدین؟ (۱۳۷۱)
آخرین دیدار با ایران دفتری (۱۳۷۴)
زیرپوست شهر (۱۳۷۵)
روزگار ما (۱۳۸۰)
فرش سه بعدی (یک فیلم از مجموعه فرش ایرانی) (۱۳۸۵)
خانه دوم (تهیهکننده)، کارگردان مهوش شیخ الاسلامی (۱۳۸۷)
حیاط خلوت خانه خورشید (۱۳۸۷)
ما نیمی از جمعیت ایرانیم (۱۳۸۸)[۱۴]
فردا میبینمت الینا (۱۳۸۹)
اتاق ۲۰۲ (یک اپیزود از مستند کهریزک چهار نگاه) (۱۳۹۰)
یاران دانش و مهر (کارگروهی) (۱۳۹۱)
آن سوی آیینهها (۱۳۹۲)
کنسرت آیینهها (۱۳۹۲)
کنسرت خداوندان اسرار (۱۳۹۲)
محک خانه من (کارگروهی) (۱۳۹۳)
همه درختان من (۱۳۹۳)
یک ساعت از یک عمر (۱۳۹۳)
آی آدمها (۱۳۹۵)
سری فیلمهای کارستان (مشاور هنری) (۹۶–۱۳۹۲)
مادر زمین (کارگردان: مهناز افضلی)
طبرستانیها (کارگردان: محسن عبدالوهاب)
بنیانگذار محک (کارگردان: محسن عبدالوهاب)
پنبه تا آتش (کارگردان: بهرام عظیم پور)
شاعران زندگی (کارگردان: شیرین برق نورد)
پازلیها (کارگردان: مهدی گنجی)
گفتگویی رخشان بنی اعتماد درباره از زندگی شخصی و هنری
ورود به دانشگاه
در زمان ما ورود به دانشگاه به سختی حالا نبود. حق انتخاب داشتیم و امکان قبول شدن در رشتهی مورد نظر زیاد بود.
دیپلم ریاضی گرفته بودم و همان سال در رشته معماری قبول شدم.
ورود به صداو سیما
در همان زمان سازمان رادیو تلویزیون اعلام کرد که از بین قبول شدگان امتحان ورودی مدرسهی عالی تلویزیون و سینما، بعد از گذراندن دورهای نه ماهه، بیست نفر را به عنوان منشی صحنه استخدام میکند.
تغییر مسیر زندگی
ورودم به تلویزیون به انگیزهی کار بود و میخواستم در رشتهی معماری ادامه تحصیل بدهم
اما یک مادهی قانونی در سازمان که تحصیل هم زمان در دانشگاه دیگری را هنگام گذاراندن دورهی تخصصی مجاز نمیدانست مسیر زندگیام را عوض کرد.
به نیت اینکه بعد از استخدام در تلویزیون رشتهی مورد علاقهام معماری را ادامه خواهم داد، مدرسهی عالی تلویزیون و سینما را انتخاب کردم. کلاسها فشرده و در سطح کاملا حرفهای برگزار میشد.
دوره های منشی گری
برای گذاراندن یک دوره منشیگری صحنه، یک دورهی کامل آموزش سینما را میگذارندیم.
من جزو شیفتگان سینما نبودم اما کشف اعجاز برقراری ارتباط از طریق تصویر در نوزدهسالگی، کافی بود، که مطمئن شوم جز سینما هیچ انتخاب دیگری ندارم.
به همین خاطر سال بعد به دانشکدهی هنرهای دراماتیک رفتم.
تولد اولین فرزندش تندیس کوثری
کار در تلویزیون، ادامه تحصیل در دانشگاه و همزمان بارداری و تولد پسرم تندیس در سال ۵۴ دوران پرفشاری به وجود آورد که به لطف سرسختیام طی شد!
ورود به مستندسازی
از سال ۵۹ هم زمان با شروع مستندسازی، وارد فضای سینما شدم.
در چند پروژه دستیار کارگردان و مدیر برنامهریزی بودم از جمله در فیلم «تنورهی دیو» کار کیانوش عیاری که از او بسیار آموختم.
در تلویزیون فیلمسازان در گروههای مختلفی کار میکردند. من هم با جمعی از همکاران تهیهکننده و پژوهشگر و فیلم ساز در گروه اقتصاد بودم.
خروج و کناره گیری از تلویزیون
سال ۶۶ از تلویزیون بیرون آمدم. دلیل این تصمیم هم مشخصا سیاستهای غیر کارشناسانه و بازدارندهی مدیریتی و نگاه امنیتی بود که به تدریج عرصه را تنگ و تنگتر میکرد و خیلیها مثل من تاب نیاورند.
بی آنکه رسما استعفا دهم، غروب یک روز، یک یادداشت کوتاه خداحافظی برای همکارانم نوشتم و بر تابلوی اتاق کارگردانها نصب کردم و رفتم.
ممنوع الکاری
مدتی بعد معاون محمد هاشمی طی گزارشی به وزارت ارشاد خواستار ممنوعالکاری من در سینما شد. چرا که نحوه ترک من را، دهنکجی به سازمان تلقی کردند.
که خوشبختانه سابقهیکاریام روشن بود و به کارم در سینما ادامه دادم.
عکس جوانی رخشان بنی اعتماد
عکسهای رخشان بنی اعتماد
در ادامه چند تصویر جدید و خانواده و از جوانی این فیلمساز و کارگردان ایرانی را مشاهده کنید
تنظیم بیوگرافی: حرف تازه
منبع: ویکی پدیا و مصاحبه ایسنا
درود بر رخشان بنیاعتماد عزیز