معدضما یا مردآزما کیست و چیست؟ ماجرای جن مردآزما در ملایر +فیلم
معدضما یا مردآزما کیست و چیست؟ ماجرای جن مردآزما در ملایر +فیلم
انتشار کلیپی سرکاری در فضای مجازی با عنوان دیده شدن جن مردآزما در ملایر از روز گذشته ۱۱ میلیون بازدید گرفت که فیک و دروغین است و با هوش مصنوعی ساخته شده است.
کلیپ جن مردآزما در ملایر
کلیپی از یک موجود ترسناک و افسانه ای به نام مردآزما منتشر شده همه مردم را سرکار گذاشته و حسابی فضای مجازی را به هم ربخت. اما این کلیپ فیک و دروغین است و با هوش مصنوعی ساخته شده و جن مردآزما واقعیت ندارد. در کلیپ اصلی حیوانی شبیه سنجاب وجود دارد که با هوش مصنوعی آن را شبیه به مردآزما کرده اند.
ماجرای جن مردآزما در ملایر و سیستان و کرمان و خراسان جنوبی
شاهین صمدپور در این باره و استفاده از هوش مصنوعی برای ساخت جن مردآزما نوشت: پیشرفت هوش مصنوعی تشخیص عکسها و ویدیوهای واقعی از جعلی رو در سال اخیر سخت کرده و در سالهای آینده بسیار سخت تر هم خواهد شد.
حتی اعتقاد دارم در سالیان آینده واقعیت بسیاری از ویدیوها و عکسها در دادگاهها هم قابل تشخیص نخواهد بود و بسیاری از کسانی که فیلمی از اعمال مجرمانه ی اونها در فضای مجازی پخش بشه در دادگاه گردن نخواهند گرفت و خواهند گفت کار هوش مصنوعيه…
معدضما یا جن مردآزما چیست؟
مردآزما موجودی زشت رو که در گورستان های خوفناک زندگی می کند. این موجود دست و پا های مانند ریسمان دارد که دست های مرد آزما تا پایین پاهاش می رسد. در مناطق مختلف ایران اسم های متفاوتی دارد.
نام های دیگر مردهآزما، مدزما، مردزما، مرتزما، مِردِزمال، مندرآزما، جوانآزما، مَدوزما یا مردوزوان جن مرآزما و موجودی افسانهای است که از آن در داستانها و افسانههای بخشهای مختلفی از ایران یاد شده است. به گفته برخی افراد این موجود افسانه ای در بیابان در نزدیکی شهر یا در گورستان های خوفناک زندگی می کند و دست و پا های مانند ریسمان دارد، دست های مرد آزما تا پایین پاهاش می رسد. در کتاب کوچه اثر احمد شاملو به عنوان جنی است که خود را به هر شکلی تبدیل می کند. در مناطق مختلف ایران این موجود ترسناک اسم های متفاوتی دارد.
بنا به افسانههای قدیمی محکم گرفتن بند شلوار یا کمربند موجب ناپدید شدن مردآزما میشود. برخی آن را هیولا یا غولی تخیلی دانستهاند که بهصورتِ مویی ظاهر میشود و بزرگ و بزرگتر میگردد یا قدی بسیار بلند به بلندی کوه دارد.
مرد آزما واقعیت دارد؟
جن مردزما یا مرد آزما موجودی افسانه ای است که در داستان ها و افسانه های ایرانی از آن یاد شده است. به گفته مردمان بومی استان خراسان جنوبی، این موجود افسانه ای در بیابان در نزدیکی شهر زندگی می کرد. در کتاب کوچه اثر احمد شاملو به عنوان جنی است که خود را به هر شکلی تبدیل می کند. برخی آن را هیولا یا غول می دانند که سر راه افراد قرار می گیرد و به بلندی یک تپه است. در ادامه سعی داریم باور مردم محلی را دربارهٔ این موجود افسانه ای مورد بررسی قرار دهیم با دیمونومی همراه باشید.
افراد محلی و بومی او را مردوزوان می دانند که در شب به بیان و صحرا می آید. مانند مردی لاغر و گوژپشت ظاهر و سر راه مرد های تنها قرار می گیرد. اگر فرد از او بترسد و فرار کند، او نیز به دنبال آنها خواهد دوید و قد او بلند و بلند تر می شود. اما اگر از مردوزان نترسید او نمی تواند آسیبی به فرد برساند.
جن مردآزما با دست و پا های بلندی که دارد اگر بتواند در موقع فرار فرد را بگیرد، بر کمر او سوار و پاهای خود را دور او محکم می بندد و او را اسیر خود می کند. اکثر پدربزرگ هایمان ادعا می کنند که در جوانی او را دیدهاند.
افراد سیستانی باور دارند که اگر از مرد آزما نترسند با آنها دوست و اگر از او بترسند قربانی خود را به حدی می ترساند تا جان بدهد. در این افسانه ها آمده که مردوزوان به صورت حیوان اهلی بر مسافر مرد تنها پدیدار و دوباره تغییر ظاهر می دهد تا میزان دلاوری فرد را بسنجد.
در خراسان جنوبی مردوزوان را مرده آزما نیز می دانند. او در آسیاب هایخرابه زندگی می کند و از نور خورشید دوری می کند. ظاهر او زن می دانند و چاک دهان آن به صورت عمودی است و دندان های برنده دارد. در مناطق لرنشین آن را مرتزما می نامند و از او به عنوان جنی ترسناک یاد می کنند.
در افسانه های هرمزگان با گویش محلی او را مَدوزما می نامند. مدوزما قدی بسیار بلندی دارد که یک پای او بر کوهی قرار دارد و پای دیگر او بر کوه دیگر، هر کس از زیر پای او رد شود از دنیا می رود. مردمان بومی کردستان او را جوان آزما می دانند. زیرا او میزان دلاوری آنها را می سنجد.
در روستاهای استان کرمان با لحجه محلی او را مندر آزما می نامند. مندر آزما موجودی به باریکی دسته بیل و قد بسیار کوتاهی دارد و کم کم قد او بلند می شود. در همهی طایفه ها پدربزرگ های هستند که این موجود را دیده اند. در استان مرکزی این موجود افسانه ای را مَدِزما نام می دهند. مردانی که در زمین کشاورزی کار می کنند را اذیت می کنند
۲۹ ساله بودم یه شب توی جاده یه جونور شبیه خروس اما هم هیکل خودم کنار دستم ظاهر شد، دستشو گذاشت روی فرمون و باعث شد بزنم به گاردریل…
هنوز اینو هضمش نکردهام.
نه مست بودم و نه چت!