۲ انشا درباره نامه ای به خدا برای کلاس اول و دوم دبستان با مقدمه و نتیجه گیری

0

۲ انشا درباره نامه ای به خدا : نوشتن انشا در پایه های ابتدایی و حتی دوره اول راهنمایی ضروری است. پس باید موضوع خاص و زیبا و سرگرم کننده باشد. در ادامه همراه حرف تازه باشید.

زیباترین انشا درباره نامه ای به خدا برای کلاس اول و دوم دبستان با مقدمه و نتیجه گیری

۲ انشا درباره نامه ای به خدا برای کلاس اول و دوم دبستان با مقدمه و نتیجه گیری

انشا اول :

مقدمه:

خدای خوب و مهربان و همراه خواب و بیدار من سلام بر تو، تو که از لایه لایه ی درونم خبر داری، خدای بزرگم، چه سخنی با تو بگویم که ندانی، تو که از همه سلولهای وجودم خبر داری و بر فراز هر کدام پرچمی از عشق تو بالا رفته است.

بدنه:

خدای من، دوست قدیمی و همراه همیشگی من، حرفی ندارم که از تو پنهان باشد، خدای من رازی و سخنی مگو ندارم که تو از آن خبر نداشته باشی، دوست و عشق صادق من، بگذار کمی با تو راحت حرف بزنم.گاهی دلم می گیرد و به گوشه ای می روم و دلم می خواهد با کسی مستقیم سخن بگویم، ولی نمی دانم چرا بندگانت حرف را نگه نمی دارند و بر ملا می کنند. دلم می خواهد خواسته هایم را بگویم و تو خدای خوب من جوابم را بدهی، می خواهم بهترین دعا هایم را بر زبان بیاورم و از تو بخواهم که کمک کنی تا همه دعاها و خواسته هایم دست یافتنی گردد.خدای دلبر من، مادر و پدرم را به تو می سپارم و می خواهم بهترین نعمت ها را نصیبشان کنی، خدای من اگر روزی دستم به کاری حلال رسید، کمک کن تا دست محرومان بگیرم و یاریگرشان باشم. خدایا می بینی که زهرا دختر همسایه عازم خانه شوهر است ولی جهازی ندارد، خدایا همسایه تازه خانه خریده و قرضش زیاداست، خدایا هر بنده ای را که می بینم درد دارد و گرفتار، یکی فرزند بیمار دارد و دیگری خودش درد می کشد و ان یکی هم مشکل دیگری داردخدای خوب و دوست داشتنی می خواهم بهترین بیمارستان ها را برای مردم بسازم و تو کمک کنی تا هزینه هایش را خودم پرداخت کنم. خدایا می خواهم کودکان بیمار را درمان دهی و من در عوض بندگی کنم و تو را بستایم. خدای من بهترین چیزهای خوب را برای بندگانت می خواهم .

نتیجه گیری:

خدای بزرگ از رازها و اسرار و ناگفته های درون هر انسانی خبر دارد ولی گفته که گاهی برای اجابتش باید، به زبان بیاورید و از من طلب کنید و صدا بزنید مرا. خدای مهربانم همه خواسته هایم می دانی بر همه آن خواسته هایی که سالم و دست و حلال است لباس اجابت بپوشان.

انشا دوم :

مقدمه:

سلام خداوند مهربان! من یک کودک کوچک هستم و خیلی دوست دارم با تو صحبت کنم. همیشه از تو می‌خواهم که به من کمک کنی و مرا در زندگی راهنمایی کنی. امروز تصمیم گرفتم نامه‌ای به تو بنویسم تا احساساتم را با تو در میان بگذارم.

بدنه:
خدا جان، من هر روز چیزهای زیادی یاد می‌گیرم. گاهی اوقات خوشحال هستم و گاهی اوقات ناراحت. وقتی با دوستانم بازی می‌کنم، دنیا برایم خیلی زیبا و شاداب می‌شود. اما وقتی که به خانه می‌رسم و با خانواده‌ام وقت می‌گذرانم، احساس آرامش می‌کنم. می‌دانم که تو همواره در کنارم هستی و من را حمایت می‌کنی.می‌خواهم از تو بخواهم که به همه بچه‌ها کمک کنی تا خوشحال و سالم باشند. همچنین می‌خواهم خانواده‌ام همیشه در کنارم باشند و در کنار هم خوشبخت زندگی کنیم. من سعی می‌کنم که خوب باشم و به دیگران کمک کنم، چون می‌دانم که این کار تو را خوشحال می‌کند.

نتیجه:

خداوند عزیز، ممنونم که همیشه به من گوش می‌کنی و برای من بهترین‌ها را می‌خواهی. من امیدوارم که نامه‌ام به دستت برسد و بدانی چقدر دوستت دارم. همیشه برایم دعا کن و به من راهنمایی کن تا بتوانم انسان خوبی شوم. دوستت دارم و همیشه به تو فکر می‌کنم.

نظرات