کاکتوس

بیوگرافی جلال اسدی شهید فداکار بجنوردی +‌عکس و علت شهادت

0

بیوگرافی جلال اسدی شهید فداکار بجنوردی +‌عکس و علت شهادت

بیوگرافی شهید جلال اسدی

جلال اسدی اهل بجنورد بوده که بعد از نجات ۱۵۰ زائر اربعین حسینی از آتش سوزی پس از یک ماه بستری شدن به علت سوختگی شدید در نهایت ۲۴ شهریور ۱۴۰۳ به شهادت رسید. فداکاری و شهادت شهید جلال اسدی اینروزها مورد توجه قرار گرفته است. بیوگرافی شهید جلال اسدی کیست و ماجرای فداکاری و نحوه شهادت وی را در ادامه از حرف تازه می خوانید

بیوگرافی جلال اسدی شهید فداکار بجنوردی +‌عکس و علت شهادت

شهید جلال اسدی، متولد بجنورد زائر و متولی موکب آرمان حسین «ع» دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی بوده که سالها در ایام پیاده روی اربعین به عنوان مرکب دار به زائران خدمت رسانی می کرد. اما در اربعین امسال در آتش سوزی هتل کربلا دچار سوختگی شدید شد و پس از یک ماه در بیمارستان مطهری درگذشت.

بیوگرافی شهید جلال اسدی فداکار بجنوردی +‌عکس و علت شهادت

ماجرای فداکاری شهید جلال اسدی و نجات جان زائران اربعین

شهید جلال اسدی پس از اینکه مشاهده کرد جان زائران به علت آش سوزی هتل در خطر افتاده به میان آتش رفت جان ۱۵۰ نفر را نجات داد ولی متاسفانه خودش در میان آتش گیر افتاد و دچار سوختگی شدید شد. او امسال نیز با عنوان سرآشپز راهی سفر خادمی اربعین می‌شود.

مادر جلال درباره چگونگی فداکاری و شهادت پسرش گفت: جلال می‌گفت من نمی‌دانم امام حسین من را طلبیده، چطور می‌شود که یکدفعه قرار است راهی سفر شوم.

او ادامه می‌دهد: جلال یک بچه دل رحم و مهربان بود؛ پسرم قبل از عزیمت به کربلا وقتی در محله ما ساختمانی طعمه حریق شده بود و کسی جرئت ورود کردن به ساختمان را نداشت، وارد ساختمان می‌شود و جان یک مادر و فرزندانش را نجات می‌دهد.

بیوگرافی و ماجرای فداکاری و شهادت جلال اسدی

علت شهادت

جلال اسدی ناجی بجنوردی اربعینی‌ها در ایام محرم برای خدمت‌رسانی در موکب آرمان حسین (ع) که توسط دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی برای دومین سال متوالی در کربلا برپا می‌شود، مشغول خدمت‌رسانی بود، در این بین به یک‌باره هتل هفت طبقه مجاور موکب دچار حریق می‌شود، او در طبقات پایین زائران را آگاه می‌کند و نجات می‌دهد، اما پس از رسیدن به طبقه هفتم یعنی محل اصلی آتش‌سوزی دچار سوختگی شدید می‌شود. وی پس از یک ماه بستری در بیمارستان مطهری تهران، دیروز به شهادت رسید

او پس از آن شجاعت و ایثارگری بی مثال خود در نجات جان ۱۵۰ زائر امام حسین این کلمات را پشت سر هم قرار داده و بر زبان جاری می‌کند: «این کار را برای همان کسی کردم که جانم را مدیون او هستم، هر وقت هم برسد جانم را پیشکشش می‌کنم.»

همکاران جلال او را مرام، معرفت، اخلاق‌مداری، خوش‌رویی و خوش‌صحبتی معرفی کردند و گفتند: او فردی بی‌ادعا و دور از جایگاه‌ها و مقام‌ها بود. حتی زمانی که به عنوان سرآشپز به کربلا اعزام شد، به شستن پتو‌ها و تی کشیدن حسینیه مشغول بود.

نظرات