علت فوت نیما دلدار جوان ۳۵ ساله تهرانی در هیئت +ماجرای درگذشت، بیوگرافی و عکس
علت فوت نیما دلدار در هیئت +ماجرای درگذشت جوان ۳۵ ساله تهرانی، بیوگرافی و عکس
نیما دلدار، جوان ۳۵ ساله در شب ششم ماه محرم ۱۴۰۳ در هیئت درگذشت. او در هیأت عرش‌الحسین (ع) تهرانپارس مشغول عزاداری بود که بر اثر سکته قلبی فوت کرد. جزئیات درگذشت جوان ۳۵ ساله حین عزاداری در هیئت را ببینید
بیوگرافی نیما دلدار که در هیئت فوت کرد
نیما دلدار جوان ۳۵ ساله در شب ششم ماه محرم امسال در هیأت عرش‌الحسین(ع) تهرانپارس بر اثر سکته قلبی فوت کرد. هیئت عرش‌الحسین تهرانپارس که این روزها مجلس عزای خود را در فرهنگسرای اشراق برپا کرده، جوان ۳۵ ساله‌ای به‌نام نیما دلدار، بعد از اینکه نماز خود را در حسینیه اقامه کرد، در فضای هیئت نشست تا از سخنرانی استفاده کند اما در همین لحظات سکته کرد.
پس از لحظاتی آمبولانس رسید و هیئتی‌ها پیکر این جوان را یا حسین گویان تشییع کردند و روضه‌خوان می‌خواند: کفن که دست مرا بست، دست تو باز است. هنوز پیکر این جوان دفن نشده بود که مجلس روضه هیئت عرش‌الحسین، مجلس ختم او شد.
جزئیات فوت عزادار حسینی در هیئت در تهران
فارس/ شب ششم ماه محرم امسال در هیئت عرش‌الحسین(ع) تهرانپارس که این روزها مجلس عزای خود را در فرهنگسرای اشراق برپا کرده است، حال و هوای عجیبی برپا شود.
جوان ۳۵ ساله‌ای به نام نیما دلدار، بعد از اینکه نماز خود را در حسینیه اقامه کرد، در فضای هیئت نشست تا از سخنرانی استفاده کند اما در همین لحظات سکته کرد.
هیئتی‌ها با کتیبه‌ای بزرگ فضای هیئت را دو قسمت کردند که هم نظم جلسه به هم نریزد و هم دور و برش خلوت باشد. تقریباً جو هیئت بهم ریخته بود.
سخنران از مردم خواست کمی جلوتر بروند تا نزدیک این جوان خلوت باشد. با اورژانس تماس گرفته شد. یکی از هیئتی‌ها که دوره اورژانس دیده بود، سریع آمد و شروع به احیا کرد. هیئت همچنان ادامه داشت، عوامل اورژانس رسیدند و باز احیا ادامه داشت. اواسط روضه بود و روضه‌خوان گفت ما کارمان نوکری است و ارباب کارش چیز دیگری است. حواستان به روضه باشد. به‌خاطر اینکه اورژانس کار خود را دقیق انجام دهد، در این شب استثنائاً برق‌ها خاموش نشد. روضه‌خوان خاطره حاج اکبر ناظم را گفت که بچه‌اش فوت کرد و او به نوکری‌اش رسید.
عوامل اورژانس همچنان مشغول بودند. روضه‌خوان تمام روضه‌اش از شب ششم محرم آمده بود به سمت دیگری، اولین شب جمعه محرم، چه اتفاق عجیبی. چه دیداری.تقریباً عوامل اورژانس ناامید شده بودند. ولی همچنان ادامه دادند.
مرحوم علمدار پلیس راه‌آهن بود و ۴-۵ سال بود که به این جلسه می‌آمد. هیئتی‌ها از روی عکس گوشی دیدند که دختری چهار یا پنج ساله هم دارد. به گوش مداح رساندند که کار تقریباً تمام شده است. او گفت چطوری بعضی‌ها پیش خدا می‌روند.
نظرات