اشعار سوزناک معروف برای ماه محرم ۱۴۰۳ + نوحه جدید محرم ۱۴۰۳
اشعار سوزناک معروف برای ماه محرم ۱۴۰۳ + نوحه جدید محرم ۱۴۰۳
اشعار و نوحه های محرم ۱۴۰۳ با مضامین عاشورایی و احساسی، همراه با ملودیهای متنوع و دلنشین، به منظور بزرگداشت یاد و قیام امام حسین (ع) ارائه شدهاند. این نوحهها شامل اشعار زیبا و سوزناک هستند که در مراسمهای عزاداری محرم خوانده میشوند.
نوحه جدید ماه محرم ۱۴۰۳
دلم شکسته
از بچگی شادی فروختم غم خریدم
با پول تو جیبیهام برات پرچم خریدم
یاد قدیم افتادمو دلم شکسته
دعوا سر پرچم گرفتن توی دسته
گفتم محرم که بیاد واست قیامت میکنم
گفتم که هر جا که باشم اونجا را هیئت میکنم
من همه خونوادمو نذر رقیت میکنم
میشه ازم راضی باشی دردت به جونم
تا زنده باشم از تو و روضه ات میخونم
یار دلم / عزیزم حسین
تویی کسوکار دلم / عزیزم حسین
فقط تورو داره دلم / عزیزم حسین
من دوست دارم ای همه دارو ندارم
ای همهی کسو کارم ای دل و دلبر و یارم حسین
آرامشِ آغوشِ تو کم داره قلبم
کاشکی میشد دستم تو دستت باشه محکم
من تو نگاه اول عاشقت شدم رفت
وقتی نگاهم خورد به گنبد و به پرچم
بزار که امسال حرمو ببینم اربعین حسین
دق میکنم اگه نرم اشک منو ببین حسین
بیا و جون مادرت رومو نزن زمین حسین
بزار بیامو تو حرم دورت بگردم
متن نوحه درباره امام حسین
از محضر قدسی خدا رخصت
از حضرت ختم الانبیاء رخصت
از دست علی شیر خدا رخصت
از فاطمه خیر النساء رخصت
مجتبی رخصت
نور هل اتی رخصت
روح انّما رخصت
یا امام رضا رخصت
صاحب الزمان ما صاحب عزا رخصت
رخصت شاه کربلا
رخصت ماه کربلا
اومد لشکر خدا
سینه زنان به قرارگاه کربلا
لبیک حسین لبیک …
فرمانده کل کربلا لبیک
لبیک امام الشهدا لبیک
ای حضرت حامل الواء لبیک
ای دختر شاه لا فتی لبیک
دم به دم لبیک
ای صاحب علم لبیک
با تیغ دو دم لبیک
توی هر قدم لبیک
اربعین همه میگیم تو راه حرم لبیک
لبیک شاه کربلا
لبیک ماه کربلا
اومد لشکر خدا
سینه زنان پی خونخواه کربلا
لبیک حسین لبیک …
اشعار و نوحههای محرم لبیک یا حسین
امشب به فلک رود خروشم
آوای عزا رسد به گوشم
افتاده به سینه جنب و جوشم
تا پیرهن سیه بپوشم
من سینه زن حسین هستم
در حلقۀ ماتمش نشستم
مظلوم حسین جان
خون دل ما دم حسین است
تنها غم ما، غم حسین است
این ماه محرّم حسین است
هنگامۀ ماتم حسین است
ما گریه و اشک و آه داریم
ما پیرهن سیاه داریم
مظلوم حسین جان
هنگام عزا فرا رسیده
سرو قد مصطفی خمیده
رنگ از رخ فاطمه پریده
سرها شود از بدن بریده
این ماه عزاست ایهاالناس
اُفتد ز بدن دو دست عباس
مظلوم حسین جان
ای فاطمه صاحب عزایت!
دل عاشق دشت کربلایت
چشمی! که بگریم از برایت
اشکی که کنم روان به پایت
من در جگرم شراره دارم
داغ تن پاره پاره دارم
مظلوم حسین جان
یا فـاطمه رو به کربلا کن
امشب به حسین خود دعا کن
یاد سرِ از بدن جدا کن
در مقتل خون، خدا خدا کن
کن گریه برای نور عینت
لب تشنه فدا شود حسینت
مظلوم حسین جان
بر سینه و سر بزن برادر
این ماه ز تیغ و تیر و خنجر
مقتول شود علیِّ اکبر
لب تشنه و پاره پاره پیکر
گردیده حسین کربلایی
یا حضرت فاطمه کجایی؟
مظلوم حسین جان
در سینه نفس شده شراره
انگار که میکنم نظاره
بر حنجر طفل شیرخواره
گریم به گلوی پاره پاره
ماه عطش است و قحط آب است
شرمنده ز اصغرش رباب است
مظلوم حسین جان
شاعر : حاج غلامرضا سازگار
اشعار کوتاه محرم
بی تو دنيا جهنمه / با تو مستی فراهمه
يا من ارجوه لكل خير / خير من توو همين غمه
غم فقط غم حسين
بهترين رنگ جهانه رنگ پرچم حسين
پای بيرق اباالفضل شدم آدم حسين
غم فقط غم حسين
ميام توو روضه رو لبم همين يه خواهشه
كه نوكرت دوباره زائر حرم بشه
خدا كنه كم شه از عمر من ولی به جاش
به عمر زائرای كربلات اضافه شه
حَرِّم شيبتی علی النار
به حق دستای علمدار ۲
متن نوحه دوباره ماه محرّم، دوباره بوی حسین
دوباره ماه محرّم، دوباره بوی حسین
دوباره بر سر هر کوچه گفتوگوی حسین…
حسین، وارث کشف و شهودِ غار حراست
چه های و هوی محمّد، چه های و هوی حسین
نبستهاند به روی حسین، هرگز آب
فرات، آب ننوشید از گلوی حسین
فرات، تشنۀ لبهای تفتهجوشَش بود
فرات، آب شد از شرم، روبهروی حسین
قتیل قبله همیشه به یاد میمانَد
بیا که مُهر نماز است، خاک کوی حسین
چنین که در دل من، داغ کربلا جاریست
شهید میشوم از هُرم آرزوی حسین
طلوع میکند آخر طلیعۀ موعود
مسیر قبله عوض میشود، به سوی حسین
شاعر : مرتضی امیری اسفندقه
اشعار علمدار
دل هر كی به راهته / تا ابد در پناهته
يا من ارجوه لكل خير / خير من توو نگاهته
ای پناه عالمين
می ميرم يه روز نگم من صلی علی الحسين
ميزنم پر توو هوای خوب بين الحرمين
ای پناه عالمين
من حاضرم كه با تو به اسيری تن بدم
زندگيمو پای تو شاه بی كفن بدم
تو شاهدی هميشه گفتم آرزومه كه
جونمو پای پرچم امام حسن بدم
حَرِّم شيبتی علی النار
به حق دستای علمدار ۲
اشعار کوتاه محرم
بردم از کوفه تا شام غوغا با خودم کربلای غمت را
حملتُ معی من الکوفه حتى الشام رزیه کربلائک
بس که خون گریه کردم ز داغت لاله روییده صحرا به صحرا
بکیت من مصیبتک کثیرا حتى نامت زهره التولیب فی کل الصحراء
آه، از چهل شب غربت / آه، از چهل شب حسرت / آه، از دل بی طاقت
آه من غربه أربعین لیله / آه من حسره أربعین لیله / آه من فؤاد لا یصبر
آه یاحبیبی حسین…
الضحایا تُحاکِی الضحایا: … صَوَّبتْ أُمنیاتی البلایا
قربانیان اسارت همچون قربانیان قتل و کشتار روز عاشورا هستند
]و زبان حال زینب کبری سلام الله علیها چنین است]: تیر بلاها آرزوهایم را دریده است.
وارْتَوتْ من شُحُوبِی الرَزایا… وأَغَمَّتْ حیاتی المنایا
غمها و مصیبتها از دگرگونی رنگ چهرهام جان گرفتند
و مرگ عزیزانم صفای زندگیام را تیره کرده است
هَدَّتْ قِوایَ السُّرَى … ألْهِمْ فؤادیْ صَبْرا …. وأنتَ فوقَ الثرى
]ای حسین] راه رفتنم در شب توان مرا از بین برده
به دل من صبر بده
در حالی که تو خود بر روی خاک افتادهای
(آهٍ … حبیبی حسین)
آه ای حبیب من ای حسین (ع)
کربلا شُعلهٌ لیسَ تُطفى …. لستُ أسطیعُ مولایَ وَصفا
کربلا شعلهای است که خاموش نمیشود
مولای من، نمیتوانم آنچه بر ما گذشت را برایت وصف کنم
عَصَفَ الموتُ بالسِبطِ عَصفا …. وهو نَبعُ الحیاهِ المُصَفَّى
طوفان مرگ بر فرزند پیامبر هجوم آورد، در حالی که او خود چشمه زلال زندگی است
یا مُفرَداً حَیرانا …یا من قضى عَطشانا … یا من بقى عُریانا
ای تنهایی که در کار خدا حیران ماندهای … ای کسی که تشنه کام لحظات می گذرانی … ای کسی که عریان بر روی خاک افتادهای
آهٍ…حبیبی حسین…
آه ای حبیب من ای حسین (ع)
نظرات