مل رابینز، ۳ دلیلی اصلی مشکلات افراد در دهه ۲۰ زندگی
زمانی که یکی از شنوندگان پادکست مل رابینز در توصیف دوران بیست سالگیاش نوشت” در یک گردباد مارپیچ رو به افول گیر کرده بودم”. مل رابینز درست بعد از توصیف این مخاطب، وارد عمل شد و خیلی صادقانه در مورد واقعیتهای اجتماعی جوان بودن صحبت کرد.
بسیاری از مردم به شما میگویند که به معنای واقعی کلمه، این دوران، بهترین دوره زندگی شماست. فرصتها، شانسها و درهای بیپایانی در انتظار باز شدن برای شما هستند. اما چرا این دوران برای اغلب جوانان بسیار سخت و طاقتفرسا است؟ در حالی که همه میگویند: ” شما هنوز کلی راه در پیش دارید.”. اگر بخواهیم نگاه واقعبینانه داشته باشیم، در این دوران، وامهای دانشجویی بازپرداختهای سختتری دارند، کار کردن در این دوران انرژی بیشتری از یک جوان میگیرد و فشارها و انتظارات غیر قابل تحمل هستند.
اگر با دیگر هم سن و سالان خودتان ارتباط برقرار کنید، متوجه میشوید که تنها شما نیستید که چنین احساسی دارید. دهه ۲۰ سالگی شما میتواند دوران زیبایی باشد، اما همزمان “سختترین زمان” زندگی هر فردی هم هست. چون اغلب افراد در این دوران تلاش میکنند بفهمند چه کسی هستند، قرار است وقت، انرژی و پول خودشان را صرف چه چیزهایی کنند و باید چه برنامهای برای ۶۰ سال آینده زندگی خود داشته باشند و باید چه کاری انجام دهند. شاید هم فردا آخرین روز زندگی شما باشد. هر چیزی ممکن است و این مسئله واقعا وحشتناک است.
به گفته مل رابینز، نویسنده مشهور و محبوب، سه دلیل وجود دارد که افراد در دهه ۲۰ اغلب احساس میکنند هیچ کنترلی روی زندگی ندارند:
- این اولین بار در زندگی شماست که هیچ کس به شما نمیگوید چه کاری انجام دهید. ” تو دیوانه نیستی. تو تنها هم نیستی. فقط در دهه بیست سالگی، برخی از سختترین تجربیات زندگیات را سپری میکنی. “
میانگین سنی افرادی که وارد دنیای کار میشوند، ۲۱ یا ۲۲ سال است. شما هنوز در مورد اینکه اجازه دارید به صورت قانونی مشروب بنوشید، هیجان دارید. خودت باش. خودت زندگی کن! جهان را بدون قید تکالیف، رفتار هم اتاقیها یا آن شغل وحشتناک خرده فروشی در شهری که درس میخوانی، کاوش کن. اگر قرار است این کاوش را انجام دهی، باید واقعیت زندگی را هم قبول کنی.
تصور کن وارد یک شهر جدید شدهای و قرار است آنجا زندگی کنی و برای شروع این زندگی و تحصیل در مقطع فوق لیسانس هیجان زده شدهای. ساعت ۹ شب روی مبل نشستهای و به صورت ناگهانی جرقهای در ذهنت میخورد: هیچ کس اطرافم نیست که به من بگوید باید چه کاری انجام دهم. وقتی صبح روز بعد زنگ ساعتت به صدا در میآید، آماده شده و به سمت محل کارت میروی. هیچ کس از تو استقبال نمیکند. این همان واقعیت جدید زندگی تو است: کار، خانه، خواب، غذا، تکرار. زرق و برق زندگی بعد از فارغالتحصیلی آنطور که تا امروز به ما گفتهاند نیست. واقعیت این است که این زندگی افسرده کننده، ترسناک، تنها و غمانگیز است.
شما تنها کسی نیستید که چنین حسی دارید. شما و بیشتر افراد بیست و چندساله باید قبول کنید که هیچ کس برای بهتر شدن شما تلاشی نمیکند. هیچ کس قرار نیست به شما بگوید که به محل کار یا مدرسه بروید، تکالیفتان را انجام دهید یا درست بودن تمرینات را با همکلاسیها و دوستان خود چک کنید. فشار همه این امور روی شما میافتد و این فشار میتواند طاقتفرسا باشد.
مل رابینز اضافه کرد: ” هیچ کتاب بازی وجود ندارد. از ۰ تا ۲۰ ، شما با کتاب باز یک شخص دیگر زندگی میکنید. همه جزئیات برای شما برنامهریزی شده بود.”
- اغلب دوستان شما دیگر در همان مکان زندگی شما، زندگی نمیکنند. آنها به دنبال احساسات متفاوت هستند، فصلهای جدیدی را شروع میکنند و چیزهای متفاوتی با شما را اولویتبندی میکنند.
“شما همان نقاط عطف را داشتید. شما و دوستانتان راههای مشابهی برای سنجش موفقیت خود داشتید. شما هم همین گروههای دوستان را داشتید. رابینز گفت که شما تا قبل از این دوره، روال مشابهی با هم داشتید. همیشه بچههایی را در کلاس میدیدید که هدف مشترکی با آنها داشتید. یک دفعه بیست سالگی شما اتفاق میافتد و شما وارد چیزی میشوید که من آن را “پراکندگی” بزرگ مینامم.”
شما به صورت ناگهانی، تنهایی را بیشتر از هر زمان دیگری در زندگی خود احساس میکنید. دیگر ارتباطی مثل گذشته با دوستانتان ندارید، زندگی جدیدی را شروع میکنید و انتظار میرود که دقیقا بدانید باید چه کاری انجام دهید. همه این فشارها، ایدهآلها و انتظارات جدید وجود دارند و شما در پیدا کردن مسیر آنها احساس تنهایی میکنید. به نظر میرسد که والدین شما، شما را درک نمیکنند، شما هنوز در تلاش هستید تا دوستان جدیدی پیدا کنید و دوستان قدیمیتان درگیر مسائل مربوط به مسیر و زندگی خودشان هستند.
حالا به تمام این احساسات، حسادت را هم اضافه کنید. بهترین دوست شما ممکن است نامزد کند، پارتنر سابق شما شغل رویایی خودش را پیدا میکند و شما احساس میکنید از شغل فنی که پدر و مادرتان اصرار داشتند که انجامش دهید، لذت نمیبرید. شاید هم خسته شده باشید ولی به خاطر درآمد مجبور به انجامش باشید. طبق گفته مل رابینز، ممکن است همه ما در یک مسیر نباشیم، اما همه ما این احساسات مشابه ناراحتی، بیاعتمادی و ترس را تجربه میکنیم.
رابینز در ادامه گفت: ” کل چارچوب مرجع شما برای اینکه چطور کار میکنید، چطور پیشرفت میکنید، چیزهایی که امروز قرار است انجام دهید، کارهایی که قرار است در ماه آینده انجام دهید، از بین رفته است. فقط تو ماندی و تمام این پوستهای که برای تو باز شده و در آن گم شدهای.”
- گزینههای بسیاری پیش روی تو هستند و مطلقا هیچ کتاب راهنمایی برای حرکت تو رو به جلو وجود ندارد.
رابینز به شوخی گفت: ” به همین دلیل است که وقتی بزرگسالان احمق میگویند “جهان در نوک انگشتان شماست” میخواهید آن انگشتان را بگیرید و به صورت مشت درآورید و به صورتشان بکوبید. دقیقا به همین دلیل است که میگویم شاید دهه بیست سالگی شما، سختترین دهه زندگی شما باشد.”
یک کتاب بنویسید، وارد دنیای فیلمسازی شوید، در ۲۵ سالگی ازدواج کنید و در ۳۰ سالگی بچه داشته باشید. خانه بخرید، اما فقط یک خانه کوچک و اگر توانایی مالی آن را دارید، یک سگ بگیرید. شاید بگویید از این موارد خیلی فاصله دارید. مشکلی نیست. شاید بتوانید یک شغل دوم برای خودتان دست و پا کنید. مثلا تولید محتوا کنید، محصولات آرایشی و بهداشتی بفروشید و یا حتی مدل یک برند شوید. اصلا سفر کنید. سعی کنید از جوانی خودتان نهایت استفاده را ببرید.
سخن پایانی
بیش از ۶۰ درصد از افراد در دهه بیست زندگی خود، تحمل فشارهای این دوران را ندارند و هیچ کاری انجام نمیدهند چون توان “انجام همه کارها” را ندارند.
خیلی ساده است که خود را در دهه سی یا چهل سالگی تصور کنید، آرزو کنید که این زمان را متفاوت بگذرانید. اما یادتان باشد، هیچ وقت برای انجام هیچ کاری دیر نیست. لازم نیست همه چیز را از قبل بدانید. این زمان را صرف شناخت خودتان کنید. بفهمید که چه چیزی را دوست دارید و از چه چیزهایی لذت میبرید. شکست بخورید، سرگرمی جدیدی را برای خودتان بسازید، پخت غذا را یاد بگیرید. همه چیز نباید پر زرق و برق باشد. به قول مل رابینز: ” برای همه این دوران سخت است، مهم نیست استوری اینستاگرامشان چگونه باشد. شما کار بزرگی را انجام میدهید. پس به مسیر خودتان ادامه دهید.”
ما در مدرسه صفر تا صد با دانستن این نکات، سعی کردیم تا نکات آموزشی، دورهها و پادکستهای بسیار موفق افراد بزرگ دنیا را جمعآوری کرده و به مخاطبان خود ارائه دهیم تا خیلی ساده بتوانند مسیر درست زندگی خودشان را پیدا کنند./۲۹۲۸۱۸
نظرات