ساعتچی

بیوگرافی سردار مجید ایافت +‌علت فوت و درگذشت و عکس

0

بیوگرافی سردار مجید ایافت +‌علت فوت و درگذشت و عکس

بیوگرافی سردار مجید ایافت

سردار سرتیپ دوم پاسدار مجید ایافت متولد سال ۱۳۴۲ در مشهد بوده و از پایه‌گذاران تیپ ویژه شهدا می باشد او در بیش از ۶۰ عملیات درون‌مرزی و برون‌مرزی حضور داشته و از همرزمان سردار شهید کاوه بود که در ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ درگذشت. در ادامه به معرفی و بیوگرافی سردار مجید ایافت و سوابق ایشان و همسرش و فرزندانش می پردازیم. با ما همراه باشید.

بیوگرافی سردار مجید ایافت و همسرش و فرزندان +‌علت فوت و سوابق و عکس

سوابق

او در هفده‌سالگی کلاس درس را رها می‌کند و برای دفاع از خاک وطن راهی جبهه میشود سردار مجید ایافت که تا پایان سال ۶۷ مسئولیت اطلاعات عملیات لشکر ۵۵ ویژه شهدا را به عهده داشت، پس از جنگ دوره دافوس سپاه را می‌گذراند و پس از آن دوباره به لشکر بازمی‌گردد و تا سال ۷۰ در مناطق عملیاتی شمال غرب به‌عنوان جانشین لشکر خدمت می‌کند.

سردار ایافت در دوران دفاع مقدس از هم‌رزمان سردار شهید «محمود کاوه» بود که معاونت اطلاعات و عملیات لشکر ویژه شهدا را بر عهده داشت.

سردار مجید ایافت کیست

وی در دوران پس از دفاع مقدس نیز مسئولیت‌های متعددی را در مجموعه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عهده‌دار بود که از آن جمله می‌توان به جانشینی فرماندهی لشکر ویژه شهدا، فرماندهی قرارگاه عاشورا، جانشینی فرماندهی قرارگاه ثامن‌الائمه نیروی زمینی سپاه و مسئولیت دبیرخانه کنگره بزرگداشت سرداران شهید و ۲۳ هزار شهید خراسان اشاره کرد.

سردار ایافت سال ۷۸ برای مأموریت‌های خارج از کشور اعزام می‌شود و از سال ۸۶ تا زمان شهادت سردار شهید شوشتری مسئول قرارگاه عاشوا می‌ماند. بعد از شهادت سردار شوشتری به سیستان و بلوچستان می‌رود، سپس در سال ۹۴ با عنوان جانشین فرماندهی قرارگاه منطقه‌ای ثامن‌الائمه خدمت سی‌وشش‌ساله خود را به پایان می‌رساند.

درگذشت سردار مجید ایافت

درگذشت

سردار مجید ایافت از یادگاران دوران دفاع مقدس ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ دعوت حق را لبیک گفت و به هم‌رزمان شهیدش پیوست.

قرارگاه منطقه‌ای ثامن‌الائمه علیه‌السلام نیروی زمینی سپاه پاسداران در اطلاعیه‌ای جزئیات تشییع و خاکسپاری این رزمنده و یادگار هشت سال دفاع مقدس را اعلام کرد:

منَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ رِجَالٞ صَدَقُواْ مَا عَٰهَدُواْ ٱللَّهَ عَلَيۡهِۖ فَمِنۡهُم مَّن قَضَىٰ نَحۡبَهُۥ وَمِنۡهُم مَّن يَنتَظِرُۖ وَمَا بَدَّلُواْ تَبۡدِيلٗا.

مجید ایافت یل نامدار
ز یاران کاوه گه کارزار
برازنده ی وصف او این سخن
یکی مرد جنگی به از صد هزار

باقی سکوت عمیقی است و اشکی بی اختیار سردار رشید و سرافراز سپاه اسلام سردار سید مجید ایافت به یاران شهیدش پیوست.

به اطلاع مردم مومن و انقلابی و همرزمان این اسوه ایثار و فداکاری می رسانیم.

مراسم وداع باپیکر پاک این سردار همیشه ماندگار، مورخ ۱۴۰۳/۰۲/۱۵ همزمان با سالروز شهادت رییس مذهب شیعه جعفری امام جعفر صادق علیه السلام بعد از نمازمغرب و عشا ، در مجتمع فرهنگی آیه ها برگزار خواهد شد.

طبق اعلام قرارگاه منطقه‌ای ثامن الائمه نیروی زمینی سپاه، مراسم وداع باپیکر پاک سردار سرتیپ دوم پاسدار «سید مجید ایافت» از یادگاران دوران دفاع مقدس، شب ۱۵ اردیبهشت ماه همزمان با نماز مغرب و عشا در مجتمع فرهنگی آیه ها برگزار می‌شود.

همچنین پیکر مطهر این سردار ماندگار دفاع مقدس، روز یکشنبه ۱۶ اردیبهشت، ساعت ۹ صبح از مهدیه تا حرم مطهر امام رضا(ع) تشیع خواهد شد. پیکر این چهره ماندگار دفاع مقدس بعد از مراسم تشیع در بهشت رضا(ع) خاکسپاری خواهد شد.

در خاطرات سردار ایافت با همرزم بودن با شهید محمود کاوه آمده: یک بی‌سیم قوی برایش آوردیم، گفت: «ببندیدش به ماشینم برویم دور و بر شهر ببینیم بردش چقدرست» حدود ۲۰ کیلومتر از شهر دور شدیم که گفت: خوب ست برمی گردیم.
پنج نفر بودیم من و محمود و راننده ومتصدی بی‌سیم و کاک عارف فرمانده پیشمرگان سقز، توی یکی از معبرهای خطرناک نزدیک روستای «کمن تو» برخوردیم به کمینی با زنجیره پانصد متری از آدم و اسلحه که برای ما چیده بودند اطراف جاده، ماشین محمود را کاملا می‌شناختند. از رنگش بگیر تا شماره پلاکش و معلوم بود در مسیر برگشت منتظرمان بودند تا بزنندمان.
راننده که نامش آقای کاظم افخمی و از پاسداران مشهد بود، اصلا خودش را نباخت و با حدود صدکیلومتر سرعت، فرمان را کج کرد و یک چرخ را برد تو خاکی و پایش را تا ته گذاشت رو پدال گاز. ما هم شیشه‌ها را دادیم پایین و از تو قاب پنجره شلیک می‌کردیم. صدای پوکه‌ها غوغایی به پا کرده بود. دو طرف همدیگر را به رگبار بسته بودیم، با این تفاوت که ما پنج نفر بودیم که دو نفرمان راننده و بیسیم چی بودند، اما آنها زنجیره پانصد متری از چریک بودند.محمود به بیسیم چی داد زد گفت: زود بگو بچه‌های گروه ضربت آماده‌باشند کارشان دارم.
از کمین رد شدیم و رسیدیم به بچه‌های گروه ضربت سپاه سقز، نشسته توی ماشین و مسلح به کالیبر پنجاه، محمود از ماشین پرید پایین گفت:«آماده‌اید؟» همه با صدای بلند گفتند «بله» ماشین ما آبکش شده بود ولی خودمان حتی زخمی کوچک هم بر نداشته بودیم.به کاظم که راننده‌اش بود، گفت: ماشین را سروته کند، و با دست علامت داد حرکت می‌کنیم.و به من گفت: یک ستون نیرو بردارم و بروم توی دره‌ای نزدیک مرز، که هردومان می‌دانستیم راه فرارشان آنجاست.
خودش و بچه‌های گروه ضربت هم با شتاب رفته بودند به محل کمین،کمینی‌ها آمده بودند توی جاده که ببیند چه کار کرده‌اند که بر می‌خورند به محمود و کالیبر پنجاه‌های گروه ضربت. فراری‌هایشان می‌آمدند طرفی که منتظرشان بودیم. فرصت تعجب هم بهشان ندادیم، همه‌شان را بستیم به گلوله، هیچ‌کدامشان نتوانستند از برد تیرهامان در بروند.
شهید کاوه منطقه را این طور امن می‌کرد، با ضدکمینی که حتی خودمان ازش خبر نداشتیم، چه برسد به آنها که کمین زده بودند.۱

نظرات