بیوگرافی طیب حاج رضایی و همسر و فرزندانش +نحوه اعدام و عکس
طیب حاج رضایی کیست؟ بیوگرافی طیب حاج رضایی و همسر و فرزندانش +نحوه اعدام و عکس
طیب حاج رضایی باستانی کار و از چهره های سیاسی رژیم پهلوی بود که در ۱۱ آبان ۱۳۴۲ تیرباران شد. طیب حاجرضایی متولد ۱۲۹۰ در محلهٔ صابون پز خانه میدان خراسان تهران بود در بین مردم آن زمان به لوطی و طیب خان معروف بود. او سه برادر به نام حاجی مسیح، اکبر و طاهر دارد و از میدان داران مشهور میوه و تره بار تهران بود که بعدها به دلیل مخالفت با شاه اعدام شد. زندگی مبارزاتی و نحوه اعدام طیب حاج رضایی در جدیدترین ساخته سینمایی بهروز افخمی به نام صبح اعدام به تصویر کشیده است. در ادامه به بررسی و معرفی زندگی و بیوگرافی طیب حاج رضایی کیست در مجله حرف تازه می پردازیم
بیوگرافی طیب حاج رضایی
طیب حاجرضایی زاده ۱۲۹۰ در تهران از باستانیکارهای دوران پهلوی و از جمله افرادی بود که در ادبیات محاورهای آن زمان به لات یا لوطی مشهور بود. وی در سال ۱۳۳۲ از موافقان محمدرضا شاه پهلوی در کودتای ۲۸ مرداد بود که بعداً به مخالفت با شاه برخاست و پس از گذراندن مدتی در زندان، ۱۱ آبان ۱۳۴۲ در میدان تیر پادگان حشمتیه تهران تیرباران شد. مزار وی در داخل حرم شاه عبدالعظیم قرار دارد.
امیر حاج رضایی بازیکن سابق و کارشناس فوتبال برادرزاده طیب حاج رضایی می باشد. وی هیچ نسیتی با محسن رضایی ندارد.
طیب حاج رضایی شخصیت واقعی فیلم صبح اعدام کیست
طیب حاج رضایی در محلهٔ صابونپزخانه، میدان خراسان، تهران به دنیا آمد. آن زمان در بین مردم به لوطی معروف بود. سال ها در ورزش باستانی کار کرد و باستانی کار حرفه ای بود. قد و هیکل او نمایانگر ورزیده بودنش حکایت دارد.
همسر و فرزندان حاج طیب رضایی
حاج طیب رضایی در اوج جوانی با دختری اصیل به نام فخرالملوک مهاجر زنجانی ازدواج کرد و سپس همسر دیگری نیز اختیار کرد. او در دوران زندگی اش دو همسر و هفت فرزند داشت. فخرالملوک همسر حاج طیب رضایی روز یکشنبه ۱۶ فروردین ۱۳۹۴ در یکی از بیمارستانهای تهران درگذشت
خانواده و اصالت
نام پدرش حسینعلی حاجرضایی قزوینی بود و امیر حاجرضایی برادرزاده اش می باشد. پدر او حسینعلی حاجرضایی از اهالی شهرستان آوج بود که پس از مهاجرت به تهران به شغل جمعآوری بوتههای خشک برای نانواییها مشغول بود. طیب سه برادر به نامهای حاجی مسیح، اکبر و طاهر داشت.
سوابق از زورخانه تا میدان تره بار
طیب حاجرضایی از همان ابتدا به ورزش باستانی علاقهمند بود و پس از پایان یافتن دوره سربازی بود که نام او کمکم بر سر زبانها افتاد. طیب از سال ۱۳۳۰ تا ۱۳۴۲ از میدان داران به نام میوه و تره بار تهران بود و به کار خرید و فروش میوه و تره بار مشغول بود.
او و هم دورهایهایش در آن سالها در زورخانههایی مانند «زورخانه اصغر شاطر» در انبار گندم (نزدیک به میدان شوش)، «زورخانه رضا کاشفی» در بازارچه سعادت (در خیابان مولوی) و زورخانههایی در محلههای پاچنار و نظامآباد و البته زورخانه شعبان جعفری در پارک شهر به ورزش باستانی میپرداختند.
درگیری و زندان
طیب وقتی جوان بود بارها به دلیل درگیری به زندان افتاد و سوابق محکومیت زیادی داشت. او دو سال حبس انفرادی به دلیل درگیری با پاسبانهای شهربانی در سال ۱۳۱۶ را گذارنده و همچنین در سال ۱۳۱۹ به دلیل درگیری تحت تعقیب بود که با کفالت آزاد شد. پنج سال حبس با اعمال شاقه در سال ۱۳۲۲ و تبعید به بندرعباس در سال ۱۳۲۳ به اتهام قتل از دیگر سوابق زندان او محسوب میشود.
از او به عنوان فردی دیندار هم یاد میکنند که در ماه محرم از کوتاه کردن ریش خودداری میکرد و لباس سیاه عزا میپوشید و عزاداری میکرد. یکی از موارد شهرت طیب دسته عزاداری او بود که در تاسوعا و عاشورا از میدان انبار به سمت مرکز شهر حرکت میکرد و در طول مسیر مورد استقبال بزرگان محلات مانند علی کاشانی قرار میگرفت.
مصاحبه بیژن حاجرضایی فرزند طیب درباره پدرش
بیژن حاجرضایی فرزند طیب در مورد دلبستگی پدرش به حسین بن علی چنین میگوید: «پدرم، عجیب حساسیت و علاقه به خاندان عصمت و طهارت بهخصوص حضرت امام حسین داشت و این را واقعاً میگویم که عاشق او بود، حتی در برابر بعضی اعتراضات مادرم در مورد بعضی خرجهایش میگفت من زندگیام و پولی را که بهدست میآورم؛ دو قسمت میکنم یک قسمت آن را خرج خودم میکنم، و قسمت دیگر را خرج امام حسین، حالا یا برای او عزاداری میکنم یا به راه او خرج میدهم.»
طیب می گفت: «من زندگیام و پولی را که بهدست میآورم دو قسمت میکنم؛ یک قسمت آن را خرج خودم میکنم و قسمت دیگر را خرج امام حسین (ع). حالا یا برای او عزاداری میکنم یا به راه او خرج میدهم» و میگفت: «ما در قانون مشتیگری، با بچههای حضرت زهرا (س) درنمیافتیم. من این سید را نمیشناسم؛ اما با او در نمیافتم».
ماجرای حضور در کودتای ۲۸ مرداد
در روایت زندگینامه طیب حاج رضایی آمده: طیب و افراد وابسته به او مستقیماً در کودتای ۲۸ مرداد دخالت نداشتند و بعد از ظهر و پس از پیروزی کودتا به میدان آمدند. احترام طیب به ارباب زین العابدین که از سران میدان بود از عوامل مهم پرهیز طیب از همکاری مستقیم با دربار بود. پس از کودتای ۲۸ مرداد طیب به تدریج دربارهٔ حمایت از دربار تغییر عقیده داد . طیب حاجرضایی با برخی از علما و روحانیون در ارتباط بود؛ مثلاً در گزارش ساواک در سال ۱۳۳۶ چنین آمدهاست که طیب به منزل سید ابوالقاسم کاشانی میوه فرستادهاست. او در ابتدا به شاه نیز وفادار بود، تا جایی که تصاویر شاه و پرچم شیروخورشید را روی بدن خود خالکوبی کرده بود.
نحوه اعدام طیب
طیب حاجرضایی را در ۱۶ خرداد ۱۳۴۲ به همراه ۴۰۰ نفر دیگر به جرم برهم زدن نظم عمومی دستگیر کرد و سرکرده این افراد دستگیر شده را طیب حاجرضایی و اسماعیل رضایی عنوان کردند. سرانجام از میان افراد دستگیر شده، اسماعیل و طیب حاجرضایی به حکم صادره از دادگاه ویژهٔ شماره یک لشکر گارد به ریاست سرتیپ حسین زمانی و دادستانی سرهنگ ستاد احمد دولو قاجار و با وکالت تسخیری تیمسار شایانفر پس از ۱۳ جلسه محاکمه به جرم فعالیت مجرمانه و خیانتکارانه به منظور برهم زدن نظم و امنیت عمومی در روزهای ۱۵ خرداد ماه همان سال به استناد قسمت اول مادهٔ ۷۰ قانون مجازات عمومی به اعدام محکوم شدند و این حکم در سحرگاه ۱۱ آبان ۱۳۴۲ اجرا شد.
عکس لحظه تیرباران طیب حاج رضایی
خبر دستگیری امام خمینی(ره) به تهران، مشهد، شیراز و دیگر شهرها رسید و وضعیتی مشابه قم پدید آورد. جمعیت انبوهی در حوالی بازار تهران و مرکز شهر گرد آمده و به طرف کاخ شاه به حرکت درآمدند. از جنوب شهر تهران نیز سیل جمعیت به سمت مرکز راه افتاده بود و در پیشاپیش آنها طیب حاج رضایی و حاج محمد اسماعیل رضایی، ۲ تن از جوانمردان جنوب شهر تهران در حرکت بودند».
طیب در وصیتنامهٔ خود آوردهاست که هر کس پس از فوتش ادعای طلب داشتن پول از وی داشت باید به او پرداخته شود و هر کس از بدهکاران اگر بدهی خودش را پرداخت نکرد او از طلب خود گذشت کردهاست.
کتاب زندگینامهٔ وی تحت عنوان طیب توسط نشر هادی منتشر گردیدهاست.
نظرات