بازیگر نقش کژال در سریال نابرده رنج کیست و اهل کجاست +‌عکس و بیوگرافی

شیلان رحمانی در سریال نابرده رنج نقش کژال را بازی میکرد که در چنگ عراقی‌ها اسیر شده بود و به کمک دو کاراکتر اصلی این سریال یعنی اسد و عماد آمد و آنها را چنگ عراقیها آزاد کرد او در این سریال نقش نیز دختر کُرد را بازی میکرد ادامه بیوگرافی شیلان رحمانی بازیگر نقش کژال در سریال نابرده رنج را در ادامه از مجله حرف تازه می خوانید

کژال در سریال نابرده رنج

شیلان رحمانی بازیگر نقش کژال در سریال نابرده رنج می باشد او یکی از بازیگران این سریال است که به زبان کردی صحبت میکند و اصالتا کورد می باشد.

شیلان رحمانی از بازیگران باسابقه سینما و تلویزیون کشورمان بوده که اصالتاً اهل سنندج میباشد. شیلان رحمانی بازیگر نقش کژال در سریال نابرده رنج یکی از بازیگران این سریال که به زبان کردی صحبت میکند

سریال نابرده رنج به کارگردانی علیرضا بذرافشان که در سال ۱۳۹۰ تولید شد به دلیل استقبال مردم از این مجموعه در شبکه های مختلف صدا و سیما بازپخش شده است

حضور بازیگران محبوبی همچون کامبیز دیرباز و سام درخشانی و سیاوش طهمورث و میلاد کی مرام باعث شد این مجموعه به محبوبیت زیادی در بین مردم دست پیدا کند

یکی از بازیگران این سریال که به زبان کردی صحبت میکند خانم شیلان رحمانی بوده که نقش کژال را برعهده دارد

این خانم هنرمند با سریال نابرده رنج توانست به شهرت برسدو همچنین در فیلم های سینمایی حکایت عاشقی و آواز های سرزمین مادری هم توانست گام مهمی در عرصه بازیگری بردارد

بیوگرافی شیلان رحمانی

شیلان رحمانی از بازیگران باسابقه سینما و تلویزیون کشورمان بوده که اصالتاً اهل سنندج میباشد

او در فیلم سینمایی حکایت عاشقی به کارگردانی احمد رمضانزاده اولین تجربه حرفه‌ای خود را کسب کرد و موفق شد اولین گام خود را در سینما بردارد

در فیلم سینمایی حکایت عاشقی موفق شد با بازیگران شناخته شده همچون بهرام رادان همبازی شود و تجربه خیلی خوبی در کنار این بازیگر ستاره سینمای ایران به دست آورد

سوابق

شیلان رحمانی فعالیت هنری خود را از سال ۱۳۸۱ آغاز کرده است و در ابتدا در فیلم آوازهای سرزمین مادری ام ایفای نقش کرد این فیلم به کارگردانی بهمن قبادی تهیه و تولید شده است مورد توجه عموم قرار گرفت

دومین تجربه حرفه ای او در سریال تلویزیونی نابرده رنج به کارگردانی علیرضا بذرافشان بود در این سریال توانست به شهرت زیادی دست پیدا کند و در کنار بازیگران شناخته شده همچون سام درخشانی و کامبیز دیرباز و سیاوش طهمورث و ثریا قاسمی به کسب تجربه بپردازد

سریال نابرده رنج در سال ۱۳۹۰ از شبکه سوم سیما پخش شد و استقبال گسترده از این سریال صورت گرفت به گونه ای که شبکه های مختلف صدا و سیما بارها این مجموعه را باز پخش کرده‌اند

پس از آن با بازی در سریال نابرده رنج نیز توانست در بین مخاطبان جا باز کند و افتخار همکاری با بازیگران سرشناس و بزرگی همچون سیاوش طهمورث کامبیز دیرباز سام درخشانی و میلاد کی مرام را داشته باشد این فیلم در ۲۵ دی ماه ۱۳۹۴ در سینماهای ایران اکران شده است. سینمایی حکایت عاشقی روایت واقعی از یک عکاس به نام احمد ناطقی است. این فیلم قرار است در جشنواره فیلم فجر ارائه شد در این فیلم داستان یک عکاس که برای عکاسی از منطقه حلبچه پس از بمباران شیمیایی در کردستان عراق می‌شوند به تصویر کشیده شده است این عکاس پس از ورود به این منطقه با زنی آشنا می‌شود و یک سری ماجر
اهای عاشقانه در این بین اتفاق می‌افتد.

شهرت با کژال در سریال نابرده رنج

در سال ۱۳۸۸ توانست در سریال نابرده رنج به کارگردانی علیرضا بذرافشان بازی کند نقش کژال دختر کردی که در چنگال عراقی‌ها اسیر شده و برای کمک به اسد و عماد آنها را فراری میدهد و خود در چنگال عراقی ها گرفتار می شود.

داستان این مجموعه به سال‌های دهه شصت و زمان جنگ ایران و عراق بازمی‌گردد. سریال در مورد جوانی به نام اسد (با بازی کامبیز دیرباز) است که در تهران قدیم و در محله پامنار زندگی می‌کند. اسد با فردی به نام منوچهر (سیاوش طهمورث) که فردی پولدار است و در دروازه شمرون زندگی می‌کند، آشنایی دارد.

بازی در حکایت عاشقی

داستان فیلم درباره یک داستان عشقی در حین بمباران شیمیایی حلبچه بوده که مردم کشور همسایه به ایران پناه می‌آورند

وي در پاسخ به اين سوال که «حکايت عاشقي» تا چه حد فرهنگ مردم کُرد را معرفي ميکند، توضيح داد: قرار نبود در «حکايت عاشقي» درباره فرهنگ مردم کُرد صحبت شود. دغدغه اين فيلم نشان دادن يک فاجعه است. بعد از بمباران شيميايي حلبچه، مردم اين شهر به کشور همسايه يعني ايران پناه آوردند و سعي شان بر اين بود که دوباره زندگي شان را بسازند اما اگر دقيق بنگريم، حتي در خلال همان عزاداريها و نحوه برخورد با مشکلات هم مي توان به خلق و خوي خاص مردم دست پيدا کرد.

رحماني افزود: مردم کُرد واقعا آدم هاي شادي هستند و معمولا بعد از وقوع هر اتفاقِ حتي تلخ، تلاش مي کنند دوباره زندگي را به جريان بياندازند. اين ويژگي را ، هم مي توان در رفتار مردم ساکن اردوگاه جست و جو کرد و هم در علاقه آنان به موسيقي. نقش من هم يک نقش غمگين بود اما تلاش کردم تا جايي که ممکن است اين اصالت را نشان بدهم، چنانچه در فيلم هم در صحنه هاي مربوط به زندگي مشترک کاراکتر من و علي، تا حدودي اين ميل به شاد بودن ديده ميشود.