ساعتچی

آشنایی با طرحواره محرومیت هیجانی (هیچکس درکم نمی‌کند)

0

اگر با یک یا چند مورد از عبارتهای زیر موافق باشید، احتمالا گرفتار طرحواره محرومیت هیجانی هستید:

  1. من هیچ وقت احساس نکردم که برای کسانی مهم هستم یا مورد حمایت عاطفی کسی قرار نگرفته ام.
  2. من فکرمیکنم هیچ وقت نیازهای من در روابط از لحاظ احساسی برآورد نمیشود.
  3. من کسی را نداشته ام که برای مشاوره و راهنمایی من را کمک کند.
  4. من احساس هاو نیازهای خود را بسیاری اوقات نمی دانم.
  5. همیشه حس می کنم در زندگی من خلائی وجود دارد اما نمی دانم چرا؟
  6. من احساس خاصی نسبت به کسی پیدا نکرده ام ، اگر پیدا کنم بسیار دیر این اتفاق می افتد.
  7. من خیلی دیر و كم احساسات خود را به دیگران می گویم.
  8. به لحاظ احساسی من رابطه کمی با مردم دارم.
  9. وقتی بچه بودم کسی به احساسات من توجه نمی کرد.
  10. وقتی بچه بودم والدینم به اندازه کافی من را نمی بوسیدند و بغل نمی کردند.

 سه نوع فقر و محرومیت

 سه نوع فقر و محرومیت

کسانی که در خانواده های سردی رشد می کنند و از لحاظ احساسی در محرومیت کامل بوده اند معمولا این طرحواره را دارند. به طورکلی سه نوع فقر و محرومیت احساسی وجود دارد:

  1. محرومیت از توجه: یعنی ممکن است والدين شما، به اندازه کافی شما را بوس وبغل و نازونوازش نکرده باشند.
  2. محرومیت از همدلی: یعنی ممکن است والدین احساسات درونی شما را نفهممیده باشند و به آن توجهی نکرده باشند.
  3. محرومیت از راهنمایی: کسی نبوده که در مواقع لازم شما از او راهنمایی بجوئید.

کسانی که طرحواره محرومیت هیجانی دارند ممکن است در آینده افرادی خودشیفته و غرغرو  باشند. گاهی اوقات هم اصلا احساسات خودرا به دیگران نمی گویند و اگر هم بگویند بسیار دیر است. آن ها ممکن است درباره احساسات خود حرف نزنند زیرانگران هستند که مبادا دیگران احساسات آن ها را نادیده بگیرند. آن ها ممکن است خود را شکست خورده بدانند. طرحواره محرومیت هیجانی با افسردگی ارتباط نزدیکی دارند.

مورد واقعی

برای اینکه برای شما قابل درک‌تر باشد بهتر هست که اسم آن را بگذاریم محرومیت احساسی. طرحواره محرومیت هیجانی باعث خلا عاطفی می‌شود.

مورد واقعی (بهادر)

یکی از مراجعین من مردی بود به نام بهادر که هرگز نتوانست رابطه صمیمانه ای با دیگران برقرار کند.  بهادر همیشه وقتی‌که با خانم‌ها ارتباط برقرار می‌کرد سرخورده می‌شد، او اگرچه خوش‌تیپ و خوش‌پوش بود. ولی خیلی رسمی به نظر می‌رسید و دیگران به او می‌گفتند:  تو خشک و عبوس هستی.

او اگرچه روابط عاطفی زیادی داشت، ولی هیچ‌کدام ادامه‌دار نبود.  او همیشه، وقتی‌که در ابتدا آشنایی قرار می‌گرفت خیلی عاطفی بود، ولی بعدها می‌فهمید که آن شخصی که من دنبالش بودم این نبوده است. این فرد هم مانند بقیه است یعنی در ابتدا دریچه‌های امید باز می‌شد، اما بعدها احساس می‌کرد که این فرد هم مرا درک نمی‌کند.

کسانی که این طرحواره را دارند در روابطشان معمولاً به این شکل هستند. این‌که در ابتدا فکر می‌کنند که یکی را پیدا کرده‌اند که من را می‌فهمد اما بعد از مدتی که تعارض به وجود می‌آید با خودشان می‌گویند که این فردهم مثل بقیه است. رابطه‌های زیاد و بی‌سرانجام ممکن است داشته باشند. البته در بعضی از فرهنگ‌ها که امکان روابط وجود ندارد این افراد در تنهایی خودشان عذاب می‌کشند. کسانی که طرحواره محرومیت هیجانی دارندممکن است  تصور‌کنند که دیگران هنگامی که به هم ابراز علاقه می کنند، دارند نقش بازی می‌کنند. بعضی از این افراد هم از همان ابتدا وارد رابطه‌ای می‌شوند که معلوم است که آن رابطه سروته ندارد؛ اما بااین‌حال برایشان جذابیت دارد.

مورد واقعی (مریم)

مریم یکی از مراجعین من بود که عاشق کسانی می‌شد که از آن ابتدا مشخص بود که مرد با عاطفه و با احساسی نیست.

چه کسانی برای مریم جذاب بودند؟ کسانی که بی‌عاطفه و مغرور بودند، او می گفت: نمی‌دانم چرا با هرکسی که وارد رابطه می‌شوم خودشیفته است.

همه آقایان و همه مردها خودخواه هستند. درصورتی‌که  مریم جذب کسانی می‌شد که توانایی مهر ورزیدن را نداشتند. مریم وارد هر رابطه جدیدی که می شد وقتی از او می پرسیدیم که چرا از او خوشت می آید پاسخ می داد:  چون سنگین و متین است.

مریم خیری از رابطه‌ها ندیده بود و در بسیاری از رابطه‌ها خشم و ناکامی را تجربه می‌کرد و به همین دلیل دیر یا زود طرف مقابل او را رها می‌کرد و در دام افسردگی افتاده بود و برای اینکه از افسردگی رها شود وارد رابطه دیگر می‌شد و مجددا همین اتفاق می‌افتاد.

طرحواره روانشناسان و مددکاران

طرحواره روانشناسان و مددکاران

بسیاری از روانشناسان و مددکاران اجتماعی این طرحواره را دارند. کسانی که این طرحواره را دارند ممکن است احساس عمیق ناامیدی و سرخوردگی از دیگران داشته باشند. یکی از نشانه‌های محرومیت هیجانی این است که به‌شدت ناامید و سرخورده هستند و شاید به این نتیجه رسیده باشند که دیگران در همه روابط به احساسات آن‌ها توجهی نمی‌کنند که این از نشانه‌های گیر افتادن در این طرحواره است.

ریشه این طرحواره را باید در رفتار کسی که مسئول محبت مادرانه با شما بوده جستجو کرد؛ بنابراین این‌طور نیست که این آسیب لزوماً توسط مادر زده شده باشد. گاهی اوقات ممکن است که شما توسط مادربزرگ رشد کرده باشید. مسئول اصلی احساسات شما چه کسی بوده است؟ گاهی اوقات مادر بوده است و گاهی اوقات پدر بوده است. گاهی اوقات مادربزرگ بوده است در فرهنگ ما این نقش به عهده زن است. اگرچه پدر اهمیت دارد اما بیشتر زن است. در زندگی مدرن و در کشورهای پیشرفته پدر در حال حاضر نقش بسیار اساسی بازی می‌کند. بعضی از بچه‌ها نزد پدر هستند و در نزد پدر، بزرگ می‌شوند و بعضی دیگر نزد مادر. در کشور ما بیشتر نزد مادر هستند و کسانی که خانواده‌شان را از دست دادند توسط پدربزرگ و مادربزرگ رشد کرده‌اند.

منابعی برای مطالعه بیشتر:

  1. طرحواره محرومیت هیجانی چیست؟
  2. درمان طرحواره محرومیت هیجانی

راهکارهایی برای بهبود طرحواره

بعضی از کارهایی که به صورت کلی می‌توانید انجام بدهید به شکل زیر است:

  1.  نسبت به آشفتگی‌های احساسی خود آگاه باشید، بعضی از افرادی که گرفتار طرحواره محرومیت هیجانی هستند احساسات خود را به درستی درک نمی‌کنند و به همین دلیل نمی‌توانند حتی آن را به راحتی به زبان بیاورند.
  2. ببینید آیا رفتارها و گفتارهای شما، شما را به خواسته‌های احساسیتان می‌رساند؟ اگرنه می‌بایستی در رفتار و گفتار خود تجدید نظر کنید.
  3. بررسی کنید که آیا ارتباط سالمی را برقرار می‌کنید یا از همان اول با افرادی ارتباط برقرار می‌کنید که مشخصاً هرگز نمی‌توانند نیازهای احساسی شما را برطرف کند؟

اما واقعیت این است که مهم‌ترین گام برای درمان طرحواره محرومیت هیجانی این است که ابتدا اطلاعات و دانش خود را در این زمینه زیاد کنید، سپس به درمان آن توسط طرحواره درمانگر بپردازید.

اگر به مطالعه این مقاله علاقه داشتید پیشنهاد می کنیم که مقاله طرحواره رهاشدگی را هم مطالعه نمایید. افرادی که گرفتار این طرحواره هستند معمولا با جمله «خواهش می‌کنم تنهایم نگذارید» قابل توصیف هستند./۴۹۲۳۳۴

نظرات