بیوگرافی زهرا جلیلیان دانشجوی نخبه + عکس و علت مرگ زهرا جلیلیان
بیوگرافی زهرا جلیلیان دانشجوی نخبه + عکس و علت مرگ زهرا جلیلیان
زهرا جلیلیان کیست
زهرا جلیلیان متولد دهه ۶۰ در اسلام آباد غرب و ۳۲ ساله بوده که در ۱۳ آذر ماه ۱۴۰۱ بر اثر سقوط از بلندی درگذشت.
«زهرا جلیلیان» دانشجوی برق مقطع دکتری دانشگاه تهران، ۱۳ آذر ماه سال گذشته از طبقه اول دانشکده برق پایین سقوز کرد و پس از انتقال به بیمارستان و عمل جراحی، به دلیل شدت آسیبدیدگی جانش را از دست داد.
ماجرای کشف جسد و خودکشی زهرا جلیلیان دانشجوی دانشکده برق تهران در ۱۳ آذر ۱۴۰۱ در دانشکده فنی دانشگاه تهران که خودش را از طبقه اول به پایین پرت شد و پس از انتقال به بیمارستان بر اثر جراحات وارده درگذشت حسابی سروصدا کرد و جنجالی شد.
بیوگرافی زهرا جلیلیان
زهرا جلیلیان دانشجوی نخبه دکترای برق دانشکده فنی دانشگاه تهران متولد دهه ۶۰ در اسلام آباد غرب و ۳۲ ساله بوده که در ۱۳ آذر ماه ۱۴۰۱ بر اثر سقوط از بلندی درگذشت.
«زهرا جلیلیان» دانشجوی برق مقطع دکتری دانشگاه تهران، ۱۳ آذر ماه سال گذشته از طبقه اول دانشکده برق پایین پرت شد و پس از انتقال به بیمارستان و عمل جراحی، به دلیل شدت آسیبدیدگی جانش را از دست داد.
معاون دانشجویی دانشگاه گفت که این دانشجو در مخالفت با درخواست استاد مبنی بر درج نام یک فرد در مقالهاش که هیچ ارتباطی با مقاله وی نداشته، اقدام به خودکشی کرده است!
علت دقیق مرگ زهرا جلیلیان دانشجوی نخبه
زهرا جلیلیان اهل اسلام آباد غرب متولد دهه شصت در اسلام آباد غرب دانشجوی دانشکده برق تهران در مقطع دکترا بود که در ۱۳ آذرماه (۱۴۰۱) از طبقه اول دانشکده برق به پایین پرت شد و پس از انتقال به بیمارستان فوت کرد. از همان ساعات اولیه، پلیس در جریان ماجرا قرار گرفته و با توجه به اسناد و مدارک موجود، پرونده تشکیل شده است.
فیلم خودکشی زهرا جلیلیان دانشجوی دانشکده برق تهران
درباره مرگ زهرا جلیلیان و علت خودکشی وی در همان سال گفته می شود مرحومه جلیلیان به دلیل مخالفت استاد راهنما با حذف نام یکی از اشخاصی که در مقالهاش با همکاری کرده بود دست به خودکشی زده است. گفته میشود وی قبلا به استاد راهنما درباره این موضوع هشدار داده بود که اگر با تصمیمش مخالفت شود اقدام به آسیب رساندن به خودش میکند و در نهایت هم این اتفاق افتاد و خود را از طبقه اول دانشگاه به پایین پرت کرد.
جزئیات جدید از مرگ زهرا جلیلیان دانشجوی نخبه
پس از گذشت ۷ ماه از مرگ زهرا جلیلیان بر اثر سقوط از بلندی روزنامه اعتماد جزئیات جدیدی از مرگ وی منتشر کرده که در ادامه میخوانید:
روزنامه اعتماد نوشت: «به کشفی رسیدم که جایزه نوبل فیزیک را میگیرد. میترسم اگر کسی بفهمد، آن را به زور از چنگم درآورد یا بلایی سرم بیاورند» …
این صحبتهای «زهرا. ج» دانشجوی دکترای رشته برق دانشگاه تهران دو روز قبل از اینکه دچار حادثه شود، است. زهرا فقط ۳۲ سال داشت که در ۱۳ آذر ماه ۱۴۰۱ خبر خودکشی او رسانهای شد. مسوولان دانشگاه تهران خیلی سریع این حادثه ناگوار را رسانهای کردند. حتی استاد راهنمای این دانشجوی نخبه طی وویسی (صدا) در فضای مجازی با خونسردی تمام در مورد اتفاق تلخی که برای دانشجویش رخ داد، در انتهای صحبتهایش اینگونه عنوان کرد که خانم «زهرا. ج» گفت؛ من نیستم و رفت که رفت…
بخوانید…
حالا هفت ماه است که از این حادثه تکاندهنده میگذرد.
«محمد جلیلیان» وکیل اولیای دم مرحومه زهرا درباره این پرونده به «اعتماد» میگوید: «مرحومه از سرمایههای ملی و از نخبگان، مخترعان و مبتکران رشته نانو الکترونیک بود که با تکیه بر تواناییهای فردی، انضباط شخصی، دیانت ذاتی و اکتسابی، پشتکار و توان خارقالعاده در حوزه برق (افزارههای میکرو و نانو الکترونیک) در دنیا میتوانست حرفهای جدید بسیاری برای گفتن داشته باشد. به گونهای که دفاع از رساله دکتری و آزمون جامع را با معدل بیش از ۱۹٫۵۰ به پایان رساند و همچنین داوری ۳۰ مقاله بینالمللی در خارج از کشور در isi را به عهده داشت.
این چهره جوان و بانشاط ملی و جهانی، در تاریخ ۱۱ آذرماه ۱۴۰۱ در ساعت ۸ و ۳۰ دقیقه صبح به صورت عمودی و با انرژی سرشار و با اعتماد به نفس کامل وارد اتاق کار شخصی خود شد و ساعت ۱۰ و ۳۰ دقیقه همان روز با برانکارد به صورت افقی توسط نیروهای اورژانس از همان درب خارج و به بیمارستان شریعتی در خیابان کارگر هدایت شد و در نهایت مظلومیت، بعد از ساعاتی در بیمارستان جان باخت. در این فاصله و قبل از فوت او، متولیان دانشگاه با سراسیمگی و بدون در اختیار داشتن منابع و ماخذ اطمینانآور، طی مصاحبههای گوناگون، علت حادثه را ناشی از خودکشی اعلام کردند که در رد این پیشگوییها و پیشفرضها دلایل ذیل ذکر میشود.
زهرا جلیلیان در میان دانشجویان، دوستان و خویشاوندان شخصیتی با نشاط، ورزشکار، پرانرژی، هدفمند، متعهد و متدینه شناخته میشد.
مادر زهرا: «دخترم ۳۲ سال داشت. فرزند سوم خانواده و بسیار باهوش بود. چندین بار از نقاط مختلف دنیا پیشنهاد همکاری داشت. منتها زهرا دوست نداشت برود و همیشه به ما میگفت؛ میخواهم در ایران بمانم و به کشورم خدمت کنم. رشته دخترم در دانشگاه فیزیک بود. تا اینکه تصمیم گرفت رشته تحصیلیاش را تغییر دهد.»
ما دو پسر داریم، اما با تولد زهرا انگار خدا دنیا را به من و پدرش داده بود. دختر یکی یک دانه ما از همان کودکی فردی شاد و فوقالعاده باهوش بود. هرگز به یاد نداریم که سختی و مشکلات او را از انجام کاری مایوس کرده باشد. برعکس؛ هرچه موانع بزرگتر میشد او سعی و تلاشش را بیشتر میکرد. او برای فکر و عملش ارزش بسیاری قائل بود. او هیچوقت کلاس کنکور و تقویتی شرکت نکرد و همیشه شاگرد ممتاز کلاس بود. پس از اتمام موفقیتآمیز در مقطع کارشناسی ارشد، توانست رشته فیزیک جامد را به اتمام برساند. با کمک پروفسور مرادیان کتابی تحت عنوان خطرات و کاربردهای عناصر پرتوزا تالیف کرد. چند مقاله علمی نیز نوشت.
در همان مقطع کارشناسی ارشد، نامهای از معتبرترین نشریه جهانی به عنوان پذیرفته شدن سردبیری دریافت کرد. میتوانست بدون کنکور در رشته فیزیک جامد مقطع دکترا شرکت کند، اما کنکور داد و در رشته نانوالکترونیک با رتبه یک قبول شد. در توصیه نامهای که پروفسور مرادیان به دانشگاه تهران برای معرفی زهرا نوشته بود او را نخبه جهانی معرفی کرده بود. او توانست مقطع دکترای رشته نانوالکترونیک را در سه ترم تمام کند و ۳۵ مقاله جهانی را داوری کند. در دوره دکترا استاد راهنمایش سیزده بار پژوهشهای علمی زهرا را متوقف و تغییر داد. آیا همه دنیا با نخبههایشان اینگونه برخورد میکنند؟ تا اینکه بالاخره مقالهاش پس از جنجال فراوان تصویب شد.
برادر زهرا: «خواهرم در رشته نانوفیزیک درس میخواند، اما تصمیم گرفته بود در کنکور دکترا رشته نانوالکترونیک شرکت کند.»
مادر زهرا: «یک دفعه دیدیم بدون اینکه وقتی برای مطالعه بگذارد، دفترچه مربوط به آزمون دکترا را پر کرد و در کنکور شرکت کرد. بعد هم با رتبه یک در مقطع دکترای دانشگاه تهران قبول شد و برای مصاحبه به تهران رفت. از آن مصاحبه هم سربلند بیرون آمد، اما نمیدانیم چرا شبانه (نوبت دوم) رتبه آورد.
روز حادثه
مادر زهرا: «شب قبل از حادثه زهرا با ما تماس گرفت و خیلی خوشحال بود. گفت مقاله سابمیت شده و قصد دارد چند روزی برای مرخصی به کرمانشاه بیاید. بعد هم گفت برایم مانتو، عطر و… خریده.»
برادر زهرا: «برنامه داشت. نزدیک شب یلدا بود و میخواست پیش ما باشد.»
مادر زهرا: «آن روز امتحانات مجازی برگزار میشد و زهرا از آن لحظه به بعد که وارد ساختمان شد دیگر ما نمیدانیم چه اتفاقی برای زهرا افتاده است. تا اینکه ساعت ۱۱ روز حادثه خانمی با من تماس گرفت و گفت؛ شما مادر زهرا هستید؟ گفتم؛ بله. گفت؛ زهرا افتاده. هرچه سریعتر خودتان را برسانید. ترسیده بودم. پرسیدم؛ یعنی چی افتاده؟ از کجا افتاده؟ چطور افتاده؟ گفت؛ خانم از پلههای دانشگاه افتاده. من دیگر نفهمیدم شب است یا روز. حالم بد شده بود.
پسرم با پدرش تماس گرفت تا راهی تهران شویم. با اقواممان تماس گرفتم که تا ما به تهران برسیم شما بیمارستان بروید و ببینید چه شده… زهرا را به بیمارستان شریعتی منتقل کرده بودند. ما ساعت ۶ بعدازظهر رسیدیم. حال بدی داشتیم چه من چه کل خانواده. با التماس از کادر بیمارستان خواستم تا بالای سر بچهام بروم.» (اشک میریزد)
نظر پزشکی قانونی
پزشکی قانونی آثار ضربه به قسمت شکم، پهلو و ضربههای محکم به سر و مهره کمر، همچنین ضربههای محکم به کبد و کلیه و پارگی طحال را تایید میکند.
نظرات