ببینید| فیلم کامل اظهارات جنجالی دانشمند درباره مولوی عبدالحمید و مصی علینژاد
فیلم کامل اظهارات جنجالی دانشمند درباره مولوی عبدالحمید و مصی علینژاد و واکنش ها
فیلم سخنرانی و اظهارات جنجالی دانشمند درباره مولوی عبدالحمید و مسیح علینژاد در شبکه های اجتماعی خبرساز شد و بازتاب گسترده ای داشته است. اما ماجرای دانشمند و مولوی عبدالحمید چیست و چرا حاج آقا دانشمند موضع گیری کرده است؟
انتشار فیلم سخنرانی حاج آقا دانشمند درباره مولوی عبدالحمید و شعار زن زندگی آزادی و اظهاراتش درباره مولوی عبدالحمید و مسیح علینژاد با جمله شما لطفا خفه شید! از روز گذشته در فضای اجتماعی مورد توجه کاربران قرار گرفته است.
حجت الاسلام مهدی دانشمند در سخنرانی جدیدش درباره شعار زن زندگی آزادی سخنانی بیان کرد و سپس به ماجرای مولوی عبدالحمید امام جمعه سیستان و بلوچستان پرداخت و بعد از آن نیز به مسیح علینژاد نیز تیکه سنگین انداخت و گفت: تنها افتخارش زایددن دو بچه قبل از ازداج است، شما لطفا خفه شید و به افتخارتان بپردازید. ویدئوی کامل دانشمند درباره مولوی عبدالحمید را در زیر ببینید:
ویدئوی کامل سخنرانی حاج آقا دانشمند درباره مولوی عبدالحمید ببینید:
بیوگرافی مختصر
حجت الاسلام مهدی دانشمند متولد مهرماه ۱۳۴۷ در اصفهان می باشد
او درباره فعالیت هایش گفته: از زمان دوازده سالگي در مقطع راهنمائي در شهر زيباي اصفهان مشغول به تحصيل بودم که توسط دبير محترم ديني و قران تشويق به حوزه علميه شدم .
واکنش ها
او در پاسخ به سوال پس به نظر شما نمی شود درباری بودن را به همه علمای اهل سنت تعمیم داد؟ می گوید: نه! ما مولویهایی از اهل سنت داریم که خیلی منصف هستند. در روحانیت شیعه همین طور است. البته در روحانیت شیعه اعتراض و نقد بیشتر بوده است. چون اهل سنت، معارفشان دست شان را باز گذاشته برای اینکه خیلی دخالت در امور سیاسی نکنند. ولی خوب در شیعه اینطوری نیست. ما رهبری چون امام حسین(ع) را داریم که ندای «هیهات من الذله» را یادمان داده است که مبارزه کنیم ولو اینکه خون مان ریخته شود. به قوت و قدرت علمای شیعی، علمای اهل سنت نبودند، خودشان هم میدانند. ولی من میخواهم بگویم بی انصافی نکنیم، از بین علمای اهل سنت هم بودند عالمانی که خیلی زحمت برای اسلام کشیده اند.
وی با بیان اینکه ورودش را به عرصه روحانیت، اشتباه نمیداند زیرا عاشق شغلش است، تصریح کرد: من از ۳ سالگی سخنرانی میکردم و اصلا مجروح منبر و سخنرانی هستم. زمانی که بچه بودم، آیتالله سیداحمد مومنی در محل ما اصفهان منبر میرفتند و بسیار شیکپوش، خوش اخلاق، زیبا و خوشصدا بودند. روزی ایشان سوال کردند اصول دین چندتاست، من پاسخ دادم. فردایش یک بسته مداد رنگی به من هدیه دادند. ایشان موجب علاقه من به روحانیت شدند و الگوی من بودند. من روسری مادرم را به سر میبستم و چادرش را روی دوش میانداختم. بعد روی رختخوابها مینشستم تا پدر بیاید. او نیز مرا بسیار تشویق میکرد و دوست داشت که من حرف بزنم. امروز بسیاری از خانوادهها مانع از حرف زدن بچهها میشوند؛ در حالی که پدر، من را وادار به صحبت کردن میکرد.
دانشمند افزود: در سال ۶۷، زمانی که ۱۷ سالم بود، برای سخنرانی به شهرهای مختلف دعوت میشدم و به قول اصفهانیها «یخم گرفت». استادم به ما گفت دو راه دارید: یا باید دست خود را دراز و زبان خود را کوتاه کنید یا باید زبان خود را دراز کنید و دست خود را کوتاه. یعنی وامدار کسی نباشید.
نظرات