بیوگرافی آسیه باکری دختر شهید حمید باکری کیست +همسر و فرزندان و عکس

0

بیوگرافی آسیه باکری دختر شهید حمید باکری کیست +همسر و فرزندان و عکس

آسیه باکری کیست

آسیه باکری دختر حمید باکری می باشد. او متولد اردیبهشت ۱۳۶۲ در تبریز بوده و ۲ برادر نیز دارد. احسان باکری برادرش میباشد.

بیوگرافی کامل آسیه باکری دختر شهید حمید باکری و همسرش و فرزندانش و واکنش ها و جنجال های اخیر و صحبت های رائفی پور توهین به شهدا با سوابق و زندگینامه وی را در این صفحه از مجله حرف تازه مشاهده فرمائید با ما همراه باشید

بیوگرافی آسیه باکری کیست

بیوگرافی آسیه باکری

آسیه باکری دختر حمید باکری می باشد. او متولد اردیبهشت ۱۳۶۲ در تبریز بوده و ۲ برادر نیز دارد. احسان باکری برادرش میباشد. او دختر شهید حمید باکری از فرماندهان سپاه پاسداران بوده که در ۶ اسفند ۱۳۶۲ در جزیره مجنون در جنگ ایران و عراق به شهادت رسید. او دارای دو برادر می باشد.

آسیه باکری یکی از فرزندان شهدا دفاع مقدس است که زمینه حقوق زنان مشغول به فعالیت می‌باشد و از آنها حمایت کرده است. خانم باکری چند سالی است که در فضای مجازی بسیار فعال است و درباره موضوعات و مسائل روز جامعه نظارت جالبی را با فالورهایش به اشتراک می گذارد. او حامی سرسخت زنان و بانوان درباره مسائل و مشکلات خانم ها در جامعه می باشد.

بیوگرافی آسیه باکری دختر شهید باکری + واکنش به (رائفی پور توهین به شهدا)

آسیه باکری با اینکه فرزند شهید است، اما پوشش مانتو و روسری را برای خود انتخاب کرده و مانند دیگر فرزندان شهدا چادری نیست. البته ایشان حجاب کامل دارد و مانتویی بودنش دلیل بر بی حجابی وی نیست.
جالب است بدانید نظرات و دیدگاه های آسیه باکری دختر حمید باکری نیز متفاوت است. او زمانی که پدرش به شهادت رسید، تنها ۱۱ ماه داشت و خیلی کوچک بود و اصلا پدرش را به یاد نمی آورد، اما عکس های کودکی او با پدرش برایش خاطره سازی می کند

بیوگرافی آسیه باکری دختر شهید باکری + واکنش به (رائفی پور توهین به شهدا)

اسیه باکری دختر شهید حمید باکری درباره دوران کودکی گفته: من دوران کودکی خودم را به یاد ندارم. فرزندان شهدا بسیار سریع بزرگ می شوند. نقش کودکی چندانی نداشتم. یکی از سختی هایی که آن موقع مادرم متحمل شد، آن بود که در آن زمان به همسر شهدا که می خواستند به تنهایی فرزندانش را بزرگ کنند، حرف و حدیث های فراوانی می گفتند و به آنها نگاه خاصی داشتند. من آن موقع این ناراحتی مادرم را از آن صحبت ها و نگاه ها احساس می کردم. در واقع مادرم هم نقش مادر و هم نقش پدرم را برای ما ایفا کرد به همین خاطر هیچ گاه نتوانست نقش مادری خود را به خوبی ایفا کند.

بیوگرافی آسیه باکری

واکنش دختر شهید باکری به صحبت های رائفی پور

اخیرا صحبت های رائفی پور در مورد شهدا با واکنش آسیه باکری همراه بوده و با انتشار تصویری از پدرش در صفحه اینستاگرام خود درباره توهین رائفی پور به شهدا پستی را به اشتراک گذاشت و نوشت: طبق گفته های آقای رائفی پور دو نفره که در تصویر وجود دارند. یعنی شهید حمید و مهدی باکری با سن بیست و هفت سال سن دنبال خالی کردن هیجاناتشان رفته اند به جبهه مقصر و …

اینستاگرام آسیه باکری

صفحه شخصی آسیه باکری با نشانی * ذر اینستاگرام دنبال کنید

گفتگو و مصاحبه صمیمی آسیه باکری

از خانم باکری سوال می شود که زمان شهادت پدر چند سال بوده اید؟

ایشان بیان می‌کند که ۲۶ سال سن داشتم و زمانی که پدر، به فیض شهادت دست یافتند یازده ماهه بوده‌ام.

فرزند چندم خانواده می‌باشید؟

خانم باکری می گوید من فرزند دوم شهید باکری می باشم.

شما نسبت به اسم باکری چه احساسی دارید؟

این نام یک وظیفه می باشد و یک شجاعت بسیار خاص لازم می باشد تا بتوانیم از آن استفاده نماییم به خاطر همین لذا حس می نمایم هنوز شخص کاملی نمی باشم، از این نام استفاده ننموده ام.

دلیل این نبودن و از یاد بردن افرادی مانند شما یا بچه های شهید همت و اینکه سایر شهدا را واضح تر برای ما بازگو می نمایید؟
برای چه تنها در مناسبت‌های خاص عکس هایی از پدر و همچنین پدران دیگر منتشر می شود؟

به نظر من دلیل آن را بر دو چیز می دانم.
در طی این سال ها به طور منفی از اسم شهدا استفاده نموده اند،تصاویری که از نگاه مردم از شهدا ساختند نگاه مردم را متغیر نموده اند.
برای مثال مردم بیان می‌کنند ما تصور می نمودیم شما خانواده شهید باکری می باشید و زندگی بسیار مرفه ای نیز دارید.
درباره شهدا بسیار بد فکر شده.

در هر جا که دوست داشته اند از شهیدان استفاده نموده اند. تمامی اینها شهیدان را به اسم خود نموده اند.
این را بگویم که تعدادی از افرادی که هیچ وقت در جنگ و جبهه نبوده‌اند از خانواده شهدا فاصله گرفته اند.
سوال نمی‌کنند خانواده شهید باکری نظرش چیست.
به دنبال افرادی می باشند که هیچگونه نقشی در جنگ و شهادت نداشته اند.

من در مدرسه شاهد تحصیل نموده ام و خیلی از دوست هایم بوده‌اند که فردی به دنبال آنان نمی آمد.
آنان تنها ادعای احترام به ارزشمندی های شهدا را در بر دارند، اما در واقع هیچ گونه عملی صورت نمی‌گیرد و تمامی مردم تصور می کنند حالا چه نمره‌ای به خانواده شهدا داده می‌شود.
البته افرادی که از نام شهدا استفاده می‌نمایند فقط در پی منافع شان می باشند، نه اینکه کشور.

از خاطره هایی که مادر برای شما درباره پدرتان بیان نموده اند می‌توانید اندکی برای ما بگویید؟

مادرم از پدر در منزل خیلی یاد می نماید.
البته برای خودم و همچنین احسان برادرم پدر و عمویم یک الگوی بسیار واقعی می باشند.
مادر همواره بیان می‌کند پدر شخصی صادق بوده است و به همه مردم به یک صورت احترام می گذاشته است.
آنان بسیار مردمی بوده اند نه اینکه مردم را فریب دهند.
مردم را به آن صورت که بوده‌اند قبول نمودند و به این صورت نبوده، که فقط به مردمی احترام بگذارند که با اعتقاد های آنان یکی باشند.
تمامی مردم را به آن صورت که بوده اند می‌پذیرفتند.

پدر همیشه خانواده و زندگی خود را بسیار دوست می داشت یک چیز که بسیار من را غمگین می نماید این می‌باشد که بیان می کنند این اشخاص عاشقانه شهادت را دوست می داشتند.
البته که پدر همواره همسر و فرزند های خود را بسیار دوست می داشته و این که برای ادامه مسیر امام به فیض شهادت دست یافت.

از دشواری هایی که در این زمان دیده اید با تجربیاتی بسیار تلخ که از سوی مادر به شما بیان شده، توضیح می دهید؟

من زمانی که بچه بودم را زیاد به خاطر ندارم.
بچه های شهیدان خیلی زود رشد می کنند.
دوران بچگی به آن صورت خاطراتی در ذهنم ندارم، ولی یکی از دشواری هایی که آن زمان مادر همیشه تحمل می نمود آن بود که در آن دوران به همسر شهیدان که دوست داشتند به تنهایی از فرزند های خود نگهداری نمایند صحبت های بسیار بیان می نمودند و به آنان یک نگاه خاص داشتند.
من آن زمان این غمگین شدن مادر را از آن حرف ها و دیدها حس می نمودم.
البته مادر هم برای ما مادر بود و هم پدر، به خاطر همین هیچ وقت موفق نشد به ان صورت که باید نقش مادری اش را بازی نماید .

همه‌ی بچه های شهدا این خلا را همواره در بر داشته اند که مادر آنان به صورت کامل موفق نشدند مادر باشد و هم اینکه مانند پدر برای آنان باشند و اینکه ما به این صورت که باید نه پدر داشته ایم و نه مادر.

با اینکه من یک کودک بسیار حساسی بوده ام و همواره به خاطر نبود پدر همواره بسیار گریه می نمودم این مسئله دشواری های زیادی را برای مادر به وجود می‌آورد.

نظرات