عکس پروفایل حاملگی + عکس پروفایل حاملگی جنین + عکس سنجاق بارداری
“ عکس پروفایل حاملگی ۲۰۲۲ “، عکس پروفایل باردارم | متن تبریک حاملگی و بارداری + پروفایل بارداری، دلنوشته حاملگی + عکس پروفایل بارداری ؛ عکس نوشته حاملگی دختر و عکس جالب + را در ادامه این مطلب ما برای شما گلچین کردیم تا برای خرید از آنها ایده بگیرید.
مینویسم برای پسرکم
برای خالق این روزهای پر از احساس من .
تــو اَز کجایِ جهان آمدهای؟
که تمامت بویِ عشق میدهد
تــو جدیدترین هدیه ی متفاوت دنیایِ
من هستی..
تا چشمم به چشمـانت افتاد
حالِ من دگرگون شد..
در چشمانِ تــو نوری بود ، که نورانی
کرد جـادهِیِ تاریکِ وجـودم را… مجذوبِ تــو شد این منِ دیوانه ،
و اَز آن روز به بعـد
تــو شدی مایه ی آرامش من
.
عکس پروفایل حاملگی ۲۰۲۲
همین روزمرگی های ساده
همین شب بیداری ها
همین دستانِ کوچکِ مشت شده
همین نگاه هایی که با تازگی مرا میشناسد
همین لبخند هایی که تا عمق جانم نفوذ میکنه
همین صدا های غیر ارادی که من هرکدام را جوری ک دوس میدارم معنا میکنم
همین وقت هایی که دستایت را میخوری
اری همین اتفاق هایی که همه دیده اند و برای خیلی ها بی معناست و با یک بچه ست دیگه از کنارش میگذرند همه ی دنیای الان من است
همه ی معنی عشق برای من در این دنیا که من برای هر کدامش دوباره عاشقت میشوم ❤💌
مامانِ ماه
عکس پروفایل حاملگی ۱۴۰۱
و تو فکر کن عاشقِ کسی شده ای
که خودت هم خوب میدانی
برای تو همیشه و همه جا ممنوعه است!
نه می شود بغلش کنی با عشق
نه سرش را بگذاری روی سینه ات
و نه درِ گوشَش یک عمر عاشقانه بخوانی!
ممنوعه بودن یعنی بینِ زمین و آسمان
معلق باشی و اما،ته دلت بدانی
که این آدم هیچ وقت سهمِ تو نمی شود!
خواستن و نرسیدن سخت ترین قسمتِ
دوست داشتن است
مخصوصا اینکه جلویِ چشم هایت باشد
اما،سهم تو هرگز!
کاری نمی شود کرد جانِ دلم
باید از دور نگاه کنی بسوزی و بسازی!
او فقط آمده بود در جامِ قلب من، مِی بریزد!
به قصد مستی، در کل هستی، چشمانم غیر او کسی را نبیند.
مرا آلوده کرده بود به عشق بیمثالش، به شراب گیلاس لبانش و قهوهی تلخ چشمانش!
فقط خداست که میتواند مرا از این دام از این ورطهی عاشقی چون گرفتار به مرداب، نجاتم دهد؛
یک سو مست و خواهان وجودش، یک سو عذاب هجرانش و سویی دیگر تلخی قهوهی چشمانش، مرا در خود حل میکند و از طرفی ساقی لب تشنهی جانش شدهام!
آمده بود مرا در سپیدی پیراهنش به خیال پرواز رها کند.
مرا به اوج احساس کشاند، مرا به اوج نیاز نشاند.
و بیرحم مرا در آغوش غصهها خواباند.
او فقط آمده بود مرا با شمیم یاس نگاهش آشنا کند، دوباره محکم قلبم را با عطرش بلرزاند و در عمق چشمانش خمارم کند.
آمد و رفت آشنای غریبهام،
آمد و رفت شراب عشق کهنهام!
نظرات