بیوگرافی و عکسهای فریبا متخصص بازیگر
بیوگرافی و عکسهای فریبا متخصص بازیگر
بیوگرافی فریبا متخصص
فریبا متخصص (زاده ۱ مرداد ۱۳۴۰ در بروجرد)، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون ایرانی است.
وی در رادیو نیز به عنوان گوینده نمایشهای رادیویی و دوبلور فعالیت میکند. او در کارهایی مانند در چشم باد بههمراه مادر خود بازی کرد. فریبا کار هنری خود را از سال ۱۳۶۰ با تئاتر آغاز کرد. او فعالیت خود را در تلویزیون و رادیو بهترتیب از سالهای ۱۳۶۲ و ۱۳۶۸ آغاز کرد و در سال ۱۳۷۰ به عرصه سینما راه یافت. وی در سال ۱۳۷۰ موفق به اخذ مدرک کارشناسی در رشته جامعهشناسی شد.
فریبا متخصص از جمله بازیگران چشم سبز سینمای ایران بود که هیچ گاه به سمت ستاره بودن نرفت و از تیتر یک بودن و در کانون خبرها قرار گرفتن دوری کرد. شاید به همین دلیل بود که با هوشمندی توانست انواع و اقسام نقش ها را بازی کند و برخلاف خیلی از هم نسلانش که این روزها خانه نشین هستند، همچنان در قاب نقره ای، قاب کوچک و پرده نمایش پر کار و اثرگذار است.
بازیگر متین و محجوبی که سوای توانایی هایش در بازیگری یک انسان به مفهوم واقعی است و همواره سعی می کند با وقار و البته توأم با احترام متقابل با مخاطبانش برخورد داشته باشد.
خانواده فریبا متخصص
وی ۵ خواهر و برادر و یک پسر به نام پوریا پوربهرامی دارد که در زمینه بازیگری فعالیت داشته و فارغالتحصیل مقطع لیسانس رشته سینما از کشور قبرس بوده و در حال حاضر مشغول به تحصیل در کشور فرانسه است.
همسر فریبا متخصص
در برخی سایت ها عنوان شده وی همسر مهران مدیری یا علی عمرانی است که این موضوع صحت ندارد و همسرش یک فرد غیر هنری با نام فامیلی پور بهرامی می باشد.
فعالیتهای هنری فریبا متخصص
رادیو
از سال ۶۸ هم وارد رادیو شده و در بخش اداره کل نمایش صدا استخدام شده. وی بازیگر حرفه ای رادیو است و علاوه بر دریافت جوایز متعدد بازیگری در زمینه های گوناگون، تاکنون بیش از ۹ جایزه داخلی و بین المللی را نیز به خاطر فعالیت های رادیویی اش دریافت کرده است.
تلویزیونی
طالب ۱۳۶۳
اندر لطائف روزگار ۱۳۶۴ منصور کوشان
گالشهای مادربزرگ ۱۳۶۸–۱۳۶۷
قابیل ۱۳۷۰ حمید تمجیدی
مزد ترس ۱۳۷۱
نوروز ۷۲ ۱۳۷۲
همسایهها ۱۳۷۲
استپان ۱۳۷۲
باغ گیلاس ۱۳۷۳–۱۳۷۲
نیمه پنهان ماه ۱۳۷۳
آوای فاخته ۱۳۷۳
علاءالدین ۱۳۷۵–۱۳۷۳
سکوت سحر ۱۳۷۶
تولدی دیگر ۱۳۷۷ داریوش فرهنگ
چشمبهراه ۱۳۷۷
همسفر ۱۳۷۹ قاسم جعفری
شب آفتابی ۱۳۸۱
در چشم باد ۱۳۸۲ مسعود جعفری جوزانی
بوی غریب پاییز ۱۳۸۳
به دنیا بگویید بایستد ۱۳۸۵
سایه تنهایی ۱۳۸۸
به کجا چنین شتابان ۱۳۸۸ ابوالقاسم طالبی
ملکوت ۱۳۸۹ محمدرضا آهنج
تلهفیلم «حقالسکوت» ۱۳۸۹
زمانه ۱۳۹۱ حسن فتحی
قرعه ۱۳۹۴–۱۳۹۵ برزو نیک نژاد
سریال رهایم نکن ۱۳۹۷–۱۳۹۶ محمدمهدی عسگرپور
وی همچنین در سریال آنام نیز ایفای نقش پرداخته است.
سینمایی
زیر سقف دودی (۱۳۹۵)
آبا جان (۱۳۹۵)
عشقولانس (۱۳۹۵)
ایران برگر (۱۳۹۳)
از ما بهتران (۱۳۸۷)
سیب سرخ حوا (۱۳۷۷)
روزی که خواستگار آمد (۱۳۷۵)
ماه پیشونی (۱۳۷۴)
شنگول و منگول (۱۳۶۳)
شب مکافات (۱۳۶۳)
شبکه خانگی
شهرزاد شبکه نمایش خانگی(فصل اول) (۱۳۹۴)
شهرزاد شبکه نمایش خانگی(فصل دوم) (۱۳۹۵)
شهرزاد شبکه نمایش خانگی (فصل سوم) (۱۳۹۶)
جوایز و افتخارات فریبا متخصص
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن تئاتر ایران در سی و چهارمین جشنواره تئاتر فجر
بهترین بازیگر زن سی و چهارمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر (۱۳۹۵)
مصاحبه با فریبا متخصص
تئاتر
از سال ۱۳۶۰ کار خود را در زمینه تئاتر آغاز کردم من عاشق تئاتر هستم و در گذشته و در بین سال های ۶۰ تا ۷۵ فعالیتم در تئاتر خیلی چشمگیر بود ولی الان به دلیل مشغله کاری، کمتر تئاتر کار میکنم ولی باید بگویم رشد کیفی که سینما در سالهای اخیر داشته تئاتر نداشته است.
سینما یا تلویزیون
سینما مخاطبان خاص خود را دارد ولی تلویزیون عامه پسندتر است و برقراری ارتباط با مردمی که از هر قشری هستند در تلویزیون راحتتر است؛ بیشتر ترجیح میدهم در تلویزیون فعالیت کنم. این را هم بگویم که گرایش خاصی به رادیو دارم.
اجرا
بدون شک این بازیگری و اجرا مقوله ای جدا از هم هستند ولی به خاطر علاقهای که به مجریگری داشتم و اینکه احساس کردم میتوانم در این زمینه هم موفق باشم به مجریگری پرداختم.
کارگردان و بازیگران مورد علاقه شما
اسم برایم مهم نیست بلکه کار خوب را دوست دارم حالا هر کسی که آن را انجام دهد.
ماندگارترین نقش یا سکانس
در هر نقشی تلاش میکنم که به بهترین نحو کار خود را انجام دهم. کاری برایم دلچسب و ماندگار است که مردم آن را بپسندند.
نقش هنر در زندگی فریبا متخصص واساس انتخاب نقش ها
هنر همیشه و در هر برهه ای از زندگی، چشمانداز من را به دنیا وسیعتر کرده و باعث شده دنیا را روشنتر ببینم. اینکه کجای عالم سینما هستم باید بگویم که سینما اقیانوسی است که من حتی ذره ای از آن هم نیستم. ولی امیدوارم سینمای ما یک سینمای معنا گرا باشد که خوشبختانه در بعضی از این کارها این مهم دیده میشود. از آنجا که بازیگری حرفه من است خب باید حرفه ای با آن برخورد کنم و مسائل مالی را هم در نظر بگیرم ولی کمتر پیش میآید که به خاطر پول خوب نقشی را بپذیرم که علاقهای به آن ندارم.
متن خوب، نقش خوب، کارگردان و اخلاق حرفه ای ملاک انتخاب نقش هایم می باشد.
تلخ ترین خاطره فریبا متخصص
در زندگی فریبا متخصص، تلخ ترین خاطره به شبی برمیگردد که برادر جوانش را ناگهانی و در اثر سکته قلبی از دست داد. تلخی ماجرا وقتی دوچندان شد که او علی رغم این که تمام اعضای خانواده اش در حال عزاداری بودند، طبق قراری که با گروهش در رادیو داشت، سر ضبط رفت. متخصص می گوید:از شدت گریه، چشم هایم باد کرده بود. یک عینک آفتابی به چشمم زدم و صبح رفتم سر کارآنجا می دیدم که همکارها با تعجب به من نگاه می کنند و به همدیگر می گویند این چرا عینکش را در نمی آورد؟
تلخ ترین و شیرین ترین واقعه زندگی فریبا متخصص! یک نمایش رادیویی به کارگردانی آقای زنجانپور بود. یک گروه بزرگ ۲۰ نفره بودیم و من نقش زنی را داشتم که صاحب کافه بود و باید مدام می خندید و اداهایی در می آورد که من در حالت عادی هم برایم سخت بود این نقش را ایفا کنم. با تمام این سختی ها اجرا تمام می شود.
بعد از پایان نمایش متخصص دیگر نمی تواند گریه خود را نگه دارد و اشکش سرازیر می شود. اعضای گروه به شدت ناراحت می شوند و از او می پرسند چرا ماجرا را به آنها نگفته، اما او هنوز هم نمی داند کار درستی انجام داده یا نه:بعد از این همه سال هنوز نمی دانم باید پیش خانواده ام می ماندم یا باید وظیفه شغلی ام را انجام می دادم؟
شیرین ترین خاطره زندگی
یکی از بازی هایش به خاطر همزمانی با دوره خاصی از زندگی اش به شیرین ترین حادثه زندگی اش بدل شده:وقتی پسرم را باردار بودم، یک پیشنهاد کار دریافت کردم. می ترسیدم خطرناک باشد. با دکترم مشورت کردم و گفت اگر روحیه ات را شاد می کند حتما این کار را بکن. برای بچه که خطری ندارد و خوب هم هست. این بهترین اتفاقی بود که در کارم افتاد.
زیبایی در سادگی است
معتقدم زیبایی در سادگی است و حتی اگر بخواهم یک لباس انتخاب کنم تلاش می کنم لباسی باشد که در عین شیک بودن، ساده باشد. من از زرق و برق بیزارم و اگر زندگی مرا از نزدیک ببینید هیچ چیزی ندارم که ارزش مالی خیلی ویژه ای داشته باشد.هیچ وقت نگفته ام چرا فلانی آنجاست .آدم پرتوقعی نیستم برای همین راحت زندگی می کنم .هیچ وقت خودم را با کسی مقایسه نکرده ام، هیچ وقت نگفته ام چرا فلانی آنجاست چرا من اینجا هستم و … فقط در زندگی حسرت کسانی را می خورم که خیلی کتاب می خوانند و گرنه با هر امکاناتی زندگی کرده ام و با آن ساخته ام.
از تندیس بهترین بازیگری فجر خجالت کشیدم
از این که تندیس بهترین بازیگر زن در جشنواره سی و چهارم به من داده شد خجالت کشیدم و دوست داشتم این جایزه نصیب جوان ترها شود .من برای جایزه نیامده بودم و در سنی نیستم که بگویم دریافت جایزه برای آینده کاری ام خوب است. به قول معروف زیادش رفته است و کمش مانده است.
ممنون از سايت خوب و مطالب مفيدتون