بیوگرافی و عکسهای سیروس همتی بازیگر و همسرش
بیوگرافی و عکسهای سیروس همتی بازیگر و همسرش
سیروس همتی یکی از بازیگران , کارگردان , نمایشنامه نویس و طراح صحنه خوب ایران است. وی با مدرک لیسانس در رشته ریاضی از دانشگاه تربیت معلم فارغ التحصیل شده است .
بیوگرافی سیروس همتی
سیروس همتی متولد سال ۱۳۵۱ در تهران است. وی با بازی در فیلم سینمایی مارمولک به کارگردانی کمال تبریزی و سریال مناسبتی ماه رمضان خداحافظ بچه به کارگردانی منوچهر هادی او را بیش از پیش مورد توجه و علاقه هنردوستان قرارداد. همتی غیر از کار در دنیای هنر معلم ریاضی نیز هست.
همسر سیروس همتی
همتی ازدواج کرده است و حاصل این ازدواج دو دوختر به نامهای نگار و بهار میباشد.
شروع فعالیت سیروس همتی
این بازیگر و کارگردان تئاتر سالها پیش در «خاک سرخ» ابراهیم حاتمی کیا و «آشپزباشی» محمدرضا هنرمند، نقش کوچکی ایفا کرد و تجربه بازی در چند تلهفیلم و فیلم سینمایی را داشت. وی با بازی در فیلم سینمایی مارمولک به کارگردانی کمال تبریزی و سریال خداحافظ بچه به کارگردانی منوچهر هادی او را بیش از پیش مورد توجه و علاقه هنردوستان قرارداد .
آثار سیروس همتی
سینما
دشمن زن (۱۳۹۶)
صله سحر (۱۳۹۴)
فرار از اردو (۱۳۹۳)
دیگری (۱۳۸۸)
پابرهنه در بهشت (۱۳۸۴)
یک تکه نان (۱۳۸۳)
مارمولک (۱۳۸۲)
مزرعه پدری (۱۳۸۲)
کارگر ساده نیازمندیم (۱۳۹۴)
بازی در مجموعه تلویزیونی
خاک سرخ
آشپزباشی
خداحافظ بچه
ماتادور
خوب، بد، زشت
سریال دلدادگان
بازیگری تئاتر
کامو ۱۳۷۰
خروسک پریشان ۱۳۷۲
بازی تابلوی آخر ۱۳۷۳
یه خونه یه چلچه ۱۳۷۴
برف سبز ۱۳۷۵
ساز سحر آمیز ۱۳۷۵
آقای وندال ۱۳۷۸
بسه دیگه خفه شو ۱۳۸۲
عید پاک ۱۳۸۵
قربانی ۱۳۸۶
مسافران مرو ۱۳۸۷
رویاهای خلیج فارس ۱۳۸۸
اسبهای پشت پنجره ۱۳۸۸
شرق غزل ۱۳۸۸
دزدآب ۱۳۸۹
روز سرباز ۱۳۹۰
بلوطهای تلخ ۱۳۹۰
خانمچه و مهتابی ۱۳۸۹
تماشاچی محکوم به اعدام ۱۳۸۹
و این خونه چه خبره؟ ۱۳۹۰
سوگنامهٔ صبحگل
ح دو چشم ۱۳۸۸
مجلس برادرکشی ۱۳۸۹
مومیا ۱۳۹۰
حریم ۱۳۹۰
فولاد هرگز زنگ نمیزند ۱۳۹۰
عکسهای سیروس همتی
مصاحبه با سیروس همتی
شما هم بازیگری انجام میدهید، هم کارگردانی و هم نویسندگی. دغدغه اصلیتان کدام است, و کدام یک برایتان در اولویت قرار دارد؟
اولویت نخست من بازیگری است. احساس میکنم هنوز نتوانستهام در عرصه بازیگری تواناییهای خودم را , به منصهظهور بگذارم. ۳-۴ سال پیش در سریال “خداحافظ بچه” بخشی از تواناییهایم را نشان دادم , اما آن اتفاق دیگر تکرار نشد.
در سینما هم با فیلمهای “مارمولک” و “پا برهنه در بهشت” (بهرام توکلی) خودم را خوب نشان دادم ولی واقعیت, این است که یا تهیهکنندگان و کارگردانها هنوز به من اطمینان کامل ندارند و یا یک سری شرایط , دست به دست هم نمیدهد تا من آنطور که لازم است دیده شوم.
احساس میکنم تواناییهای من بالاتر از آن چیزی است که مردم عزیزمان تا به امروز شاهدش بودهاند. مطمئنم اگر نقش اول یک فیلم یا سریال را به من بدهند، حسابی خودم را نشان خواهم داد.
خدا را شکر الان یک درآمد ثابت دارم و همسرم هم عضو بیمارستان فارابی است، بنابراین شرایطم طوری نیست , که نقشی را به خاطر پول بپذیرم. الان خود نقش از پول برایم مهمتر است.
متأسفانه امروز نقشهای خیلی مزخرفی به آدم پیشنهاد میشود. جای غمانگیزش هم آنجاست که عوامل , فیلمها تماس میگیرند و میگویند فردا کجایی؟! معنایش این است که فردا بیا فیلمنامه را ببین, و همان موقع بازی کن!
من برای این سیستم متأسفم که به این آدمها اعتماد کرده و اینها که خودشان کیفیت ندارند و به کیفیت , معتقد نیستند باید مرا انتخاب کنند. برای به دست آوردن جایگاه هنری خیلی تلاش کردهام, اما میدانم برای از دست دادن آن کافی است یک فیلم مزخرف بازی کنم تا تمام اعتبار و آبرویم از دست برود.
مردم اگر تصویر مرا در تلویزیون ببینند، ممکن است یک لحظه مکث کنند و شبکه را عوض نکنند تا ببینند, سیروس همتی دارد چکار میکند اما اگر قرار باشد فیلم و سریالهای آبکی بازی کنم، دیگر کسی به من توجهی نمیکند.
من بچه تئاترم و به تحلیل و دورخوانی عادت کردهام. نمیدانم چطور از من میخواهند بدون دورخوانی سر فیلمبرداری, بروم و بازی کنم. “خداحافظ بچه”، “مارمولک” و “پا برهنه در بهشت” دورخوانی داشتند و خوشبختانه , همه چیز حرفهای پیش رفت. الان به خاطر همین تفکرهای آبکی است که تلویزیون بیشتر از ۱۰ برنامه خوب ندارد.
دخترهای شما نگار و بهار هم در بعضی از نمایشهایتان بازی میکنند. آنها چقدر به بازیگری علاقه دارند؟
هیچکدام بازیگری را دوست ندارند و حوصلهشان سر میرود. من برای نمایش “ح دو چشم” به آنها, احتیاج داشتم چون قصه در خصوص فردی با نام سیروس همتی بود که دو دختر داشت.
در نمایش “صبح بخیر” هم به دخترم احتیاج داشتم چون قرار بود عزرائیل سر یک بچه را ببرد و من فکر کردم , که چه کسی بهتر از بچه خودم برای بازی در آن نقش؟
آوردن بچههای دیگران مشکلات خودش را دارد.
اگر مادر یا پدر بچه همراه او سر صحنه نیایند، یکی باید برود بچه را از خانه بیاورد. اما من ماشین برای تمرین , میگرفتم و بچههای خودم را هم با همان ماشین سر تمرین میآوردم.
به ضرورت از دخترهایم در این دو نمایش استفاده کردم و هدفم این نبوده که به زور آنها را در نمایش جا بدهم. در بعضی از تئاترها یا کارهای تصویری، عوامل تئاتر یا فیلم و سریال از بچههای خودشان استفاده میکنند, و خیلی راحت میشود فهمید که آن نقش اضافه است و اگر حذف شود هم لطمهای به داستان نمیخورد؛اما در این دو تئاتر واقعاً به دختر بچه احتیاج داشتم و دیدم که بهتر است از دخترهای خودم استفاده کنم, تا مشکلی برای کسی ایجاد نشود.
نظرات