بیوگرافی و عکسهای مارال فرجاد بازیگر

0

بیوگرافی و عکسهای مارال فرجاد بازیگر

بیوگرافی مارال فرجاد

مارال فرجاد بازیگر ایرانی و (زادهٔ مرداد ۱۳۶۱،[۱] در تهران است. وی دختر جلیل فرجاد و خواهر مونا فرجاد بازیگر ایرانی می‌باشد. اصالتا اهل مرند و ترک زبان می باشند. مارال فرجاد فارغ‌التحصیل رشته عکاسی است. وی فعالیت سینمایی خود را در مقام بازیگری از سال ۱۳۸۴ با فیلم شام عروسی آغاز کرد. این هنرمند در فیلم‌هایی چون «شام عروسی» (۱۳۸۴)، «پسران آجری» (۱۳۸۵) و «دوشیزه باران» (۱۳۸۶)؛ و مجموعه‌هایی نظیر «کت جادویی» (۱۳۷۸–۱۳۷۷)، «عملیات ۱۲۵» (۱۳۸۷)، «خاتون» (۱۳۹۳) و «ساعت صفر» (۱۳۹۴) به نقش‌آفرینی پرداخته‌است.

جلیل فرجاد (متولد ۱۳۳۰ در مرند) بازیگر سینما و تلویزیون است. مدرک تحصیلی اش لیسانس بازیگری و کارگردانی است. اولین تجربهٔ سینمایی اش فیلم بازداشتگاه در سال ۱۳۶۱ بود.

مارال فرجاد

همسر مارال فرجاد

مارال فرجاد ازدواج گرده و متاهل میباشد.

فیلم شناسی مارال فرجاد

سینمایی

ماهور (۱۳۹۶)
جاودانگی (۱۳۹۴)
ربوده شده (۱۳۹۴)
دوشیزه باران (۱۳۸۶)
پسران آجری (۱۳۸۵)
شام عروسی (۱۳۸۴)

تلویزیونی

کت جادویی (۱۳۷۸–۱۳۷۷)
روح مهربان (۱۳۸۴، امیر قویدل)
تا صبح (۱۳۸۵)
گلریزان (۱۳۸۵)
عملیات ۱۲۵ (۱۳۸۷)
آدم‌های کوکی (۱۳۸۷)
تله‌فیلم گنجشک و قناری (۱۳۹۰)
خاتون (۱۳۹۴)
رخصت (۱۳۹۳)
همه بچه‌های ما
دورهمی (۱۳۹۴)
سریال رهایم نکن (۱۳۹۷)

مارال فرجاد

مصاحبه با مارال فرجاد

با پدر و مادرمان دوستیم

رابطه بسیار خوبی با پدر و مادرمان داریم و با آنها دوست هستیم. وقتی کم سن و سال بودیم پدرم همیشه به ما می گفت: «اگر بدترین کار دنیا را هم کردید از ما پنهان نکنید و بدانید حتی اگر دعوای تان کنیم در نهایت شما را حمایت خواهیم کرد.» همیشه با آنها راحت بودیم و هرگز اجازه ندادند ترسی وارد قلب و ذهن ما شود. شاید همین صحبت های پدرم باعث شده که من و خواهرم همیشه با پدر و مادرمان صادق باشیم و آنها را مانند دوست، کنارمان داشته باشیم و حرف های مان را صادقانه با آنها مطرح کنیم.

در خانواده‌ای متولد و بزرگ شده‌اید که انگار بازیگری حرفه اصلی‌شان است، چطور شد که شما و خواهرتان مارال مثل پدر به بازیگری علاقه‌مند شدید؟

علاقه پدرم به بازیگری برمی‌گردد به زمانی که بچه بود، با دیدن فیلم سنگام عاشق سینما شده و کارگردانی و بازیگری را در دانشگاه هنرهای زیبا خواند. ضرب‌المثلی بین سینماگران متداول است که می‌گوید؛ «کسی که کوبیده سینما را بخورد، دیگر نمی‌‌تواند این حرفه را رها کند‌!». من و خواهرم مارال از کودکی در فیلم‌ها و سریال‌‌های مختلف بازی می‌کردیم. دو ساله بودم در سریال بهاران که پدرم کارگردانش بود، بازی کردم که خانم مرجانه گلچین نقش مادرم را بازی می‌کرد. هر کاری که بازیگر کم‌سن و سال لازم داشت، معمولا من و خواهرم گزینه‌های بازی در آن نقش‌ها بودیم. همین باعث شد که به این حرفه علاقه‌مند شده و بازیگری بخشی از وجودمان شد. دیگر نتوانستیم به کاری جز بازیگری فکر کنیم.

بیشتر بازیگران و کارگردانان به این نکته اشاره می‌کنند که فرزندان آنها علاقه‌ای به این‌که حرفه آنها را ادامه بدهند، ندارند شاید به دلیل سختی‌‌هایی که این حرفه دارد اما شما این شغل را ادامه داده‌اید.

حرفه بازیگری از دور جذابیت‌های زیادی دارد، من عاشق بازیگری‌ام اما قاطعانه می‌گویم که یکی از سخت‌ترین حرفه‌های دنیاست. به همین دلیل معمولا فرزندان بازیگران و کارگردانان و… علاقه‌ای ندارند وارد سینما شوند. چون آنها با همه وجود سختی‌های این حرفه را چشیده‌اند و می‌دانند که جذابیت‌های فیلمسازی فقط از دور زیباست.بازیگری روح آدم را درگیر می‌کند و بعد از مدتی خستگی روحی و جسمی بشدت آزارت می‌دهد. با همه اینها شیرینی‌هایی هم دارد که نمی‌گذارد از این حرفه جدا شوی.

کمی از سختی‌های این حرفه بگویید؟

هیچ چشم‌اندازی ندارد!‌ فقط می‌توان خوشبین و امیدوار بود. هر لحظه امکان دارد که کنار گذاشته شوی؛ با یک انتخاب اشتباه و پذیرفتن نقشی که در خوب یا بد شدن آن عوامل زیادی دخیلند. مردم و همکارانمان در این حرفه بسیار کم‌طاقتند؛ اگر نقشی را به ده‌ها دلیل نتوانی خوب از کار دربیاوری، خیلی زود کنارت می‌گذارند.

با همه اینها شما ترجیح دادید بازیگری را ادامه بدهید؟

بله! ‌چون عاشق این حرفه هستم. هیچ کاری به اندازه بازیگری مرا راضی و خوشحال نمی‌کند.

شهرت بازیگری برایتان جذاب است که شما را درگیر کرده است؟

شهرت و محبوبیت بخش لاینفک بازیگری است که بسیار خوشایند است. اما ذات بازیگری این که تو شخصیتی را از روی یک نوشته و متن به وجود می‌آوری برایم شگفت‌انگیز است؛ جان دادن به شخصیتی که وجود خارجی ندارد. این برایم خیلی لذت‌بخش است.

نقش‌های محدودی را بازی کرده‌اید، این بستگی به انتخاب‌های خودتان دارد یا به پیشنهاد‌هایی که به شما می‌شود؟

همه اینها دخیل است. گاهی نقش‌هایی پیشنهاد می‌شود که ترجیح می‌دهم آنها را بازی نکنم.البته نباید از این نکته هم غافل شد فیلمنامه‌هایی که نوشته می‌شود بیشتر فضای مردانه دارد و برای خانم‌ها، کمتر نقشی نوشته می‌شود که در آن نقش اصلی و مهمی داشته باشند. خیلی از فیلمنامه‌هایی که به من داده می‌شود؛ نقش دختر خانواده در حدی است که چایی بیاورد و ببرد یا برایش خواستگار بیاید و… این جور نقش‌ها را ترجیح می‌دهم بازی نکنم.

بعد از ساختمان پزشکان نقش طنز به شما پیشنهاد شد؟

در سریال خاتون بازی کردم که نقش شیرین و خوبی بود و چند تایی هم نقش پیشنهاد شد که خودم آنها را قبول نکردم.

دوست دارم نویسنده شوم

در کنار بازیگری علاقه زیادی به نویسندگی دارم. شاید بخشی از این موضوع به نحوه تربیتم باز می گردد، چرا که پدرم همیشه ما را به کتابخوانی تشویق می کرد. علاقه به کتابخوانی از همان دوران مدرسه جرقه های نویسندگی را در من ایجاد کرد و باعث خوب نوشتن انشاهام شد، وقتی بزرگ تر شدم، مدام از سمت پدر و خواهرم تشویق می شدم که دست به قلم بردارم و فیلمنامه نویسی را تجربه کنم و بالاخره پس از سال ها این اتفاق افتاد و من یک فیلم سینمایی و مینی سریال را نوشتم.

وقتی‌ کار ندارید و بیکاری شما طولانی می‌شود، هزینه‌های زندگی را چگونه تامین می‌کنید؟

خدا را شکر می‌کنم که در خانه پدرم زندگی می‌کنم و تامین هزینه‌های زندگی به عهده من نیست. هر چند برای من که از کودکی درآمد داشته‌ و دستم در جیب خودم بوده، خیلی سخت است که به پدر و مادرم بگویم به من پول بدهید. برای همین وقتی سرکار هستم دخل و خرجم را مدیریت می‌کنم که به بی‌پولی نخورم.

پس درگیر این موضوعات که من بازیگرم باید لباس‌هایم خاص باشد یا ماشین مدل بالا سوار شوم، نمی‌شوید؟

اگر بخواهم این‌جوری فکر کنم دچار آسیب روحی شده و مجبور می‌شوم هر نقشی را قبول کنم فقط به خاطر درآمد. البته گاهی فارغ از موضوع دستمزد نقش‌هایی را که دوست نداشته‌ام قبول کرده‌ام که فقط بازی کرده باشم و از حرفه‌ام دور نشوم.

حمایت والدین بخصوص پدر از دختر در موفقیت او چقدر موثر است؟

پدر و مادرم همیشه دوست ما بوده‌اند و هیچ‌وقت ما را نترسانده‌اند. همیشه به ما می‌گویند اگر کاری کردید که حتی به نظر خودتان بدترین کار دنیا بود، آن را به ما بگویید چون ما از شما حمایت می‌کنیم تا مشکل حل شود اما اگر به ما نگویید، به غریبه بگویید یا آن را در درون خودتان نگه دارید، امکان دارد مشکلی که با کمی درایت قابل حل است، به فاجعه تبدیل شود. همیشه به ما آزادی و آگاهی داده‌اند چون بر این باورند اگر آزادی همراه آگاهی و مراقبت نباشد، باعث انحراف می‌شود. هیچ‌وقت من و خواهرم را در تنگنای بیخود قرار نداده و نمی‌دهند چون بر این باورند امکان دارد فرزندان تحت فشار، دست به لج‌بازی بزنند و کاری کنند که هم به ضرر خودشان باشد و هم خانواده را آسیب‌پذیر کند.

در ۳ سالگی بازیگر شدم

هر دو از کودکی بازیگری را شروع کردیم، اما مارال زودتر از من بازیگری را شروع کرد. من سه ساله بودم که در برنامه ای به نام «بهاران» به کارگردانی پدرم بازی کردم. در آن برنامه که کاری پلاتویی بود، خانم مرجانه گلچین نقش مادر مرا بازی می کردند، سپس در شش سالگی در مجموعه ای به نام «حکایتی و حکمتی» به کارگردانی آقای یاسینی بازی کردم.

من و مارال از هم جدا نمی شویم

من و خواهرم مارال اکثر اوقات را با هم سپری می کنیم… از دوران بچگی هم همین طور بودیم و با وجود این که اتاق های جداگانه ای داشتیم، اما تصمیم گرفتیم که با هم در یک اتاق باشیم. الان هم بیشترین وقتم را با او می گذرانم.

عکسهای مارال فرجاد

مارال فرجاد

مارال فرجاد

مارال فرجاد

مارال فرجاد

مارال فرجاد

مارال فرجاد

مارال فرجاد

مارال فرجاد

مارال فرجاد

مارال فرجاد

مارال فرجاد

نظرات